• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
عضویت در خبرنامه
  • نه عمر خضر بماند نه ملك اسكندر
  • نزاع بر سر دنيي دون مكن درويش
واژه نامه
  • خضر : نام پــــيامبري است كه گويند چون در آب زندگــاني غوطه خورد عمر جاودان پــيدا كرده و به امر الهي مأمور راهنمايي گم گشتگان است ، خضر را مبارك قدم ، فرخ پي و يا پي خجسته گـفـــته اند زيرا معتـــقد بودند هرجا قدم بگذارد جاي پايش سبز مي شود
English Translation :
Remaineth neither the (prolonged) age of Khizr, nor the (great) dominion of Sikandar:
First Mesra Translation:
Darvish! upon the head of the mean world, strife make not.
Second Mesra Translation:
شرح بيت
**- نه عمر خضر باقي خواهد ماند و نه كشور سلطنت اسكندر; درويش ، بر سر دنياي فرومايه كشمكش مكن ،خضر به گفته افسانه ها آب حيات خورده و عمر جاويدان يافته و به همين جهت معمولاً به مثابه سمبل عمر ابدي از او ياد مي شود، ولي در بيت به عنوان نماد يك عمر بسيار طولاني در نظر گرفته شده نه عمر جاوداني ، زيرا مي گويد نه عمر خضر بماند،مُلك به معني سلطنت و كشور است و مراد از ملك اسكندر، سلطنت اسكندر مقدوني است ، كه تا زمان خود بزرگترين امپراطوري روي زمين بود و به همين جهت نماد يك سلطنت بزرگ و فخيم قرار مي گيرد،حاصل معني اينكه : خضر كه صاحب طولاني ترين عمرها بود و اسكندر كه صاحب بزرگترين قدرت و شوكت ها، هيچكدام جاوداني نبودند، پس درويش بر سر اين پديده هاي فناپذير كه عمر قدرت و شوكت دنيائي باشند نزاع مكن ، **