پول تو جیبی، صرفا برای خرید و رفع نیاز کودکان نیست بلکه ابزاری برای اجتماعی شدن و یادگیری نحوه تعامل مالی با دیگران است اما چطور؟
رفتارهای مالی اشتباه در بزرگسالی ناشی از روشهای غلط تربیت در دوران کودکی یا حتی بیتوجهیهای والدین است، پس آموزش مسائل مالی به کودک هیچوقت زود نیست!
با فراگیر شدن مصرفگرایی، آموزش اصول خرید کردن اقتصادی، یکی از مسائلی است که باید در اولویت مسائل آموزشی والدین و جزوی از دغدغه تربیتی آنها باشد.
گاهی برخی از والدین از روی ناآگاهی یا حتی برای اینکه به بچهها بگویند پول راحت به دست نمیآید، آنها را در جریان تمام فعالیتهای مالی خود و خانه قرار میدهند، در حالیکه درک چنین مسائل پیچیدهای از توانایی کودک خارج است.
از آنجایی که درک بسیاری از مسائل مالی از توان کودک خارج است، والدین باید با احتیاط و دقت در انتقال اطلاعات مربوط به پول عمل کنند چرا که میتواند منجر به ایجاد نگرانی و اضطراب در آنها شود.
با ریشهدار شدن مصرفگرایی در جامعه و خصوصا سبک زندگی خانوادهها، کودکان هم کم و بیش با این مسئله درگیر شده و با درخواستهای دائمی، نه تنها از قناعتورزی دور میشوند بلکه خرج زیادی روی دست خانوادههایشان میگذارند.
در بحرانهای مالی کودکان نسبت به سایر اعضای خانواده آسیبپذیرتر هستند و کنترل نکردن شرایط توسط والدین میتواند آنها را مستقیما درگیر کند اما چطور میتوان غیر مستقیم کودک را متوجه شرایط خانواده کرد؟
اینکه بچهها چطور پولشان را مدیریت کنند و برای خرید کردن دست به انتخابهای هوشمندانه بزنند در وهله اول مستلزم داشتن الگوهای مناسب و در قدم بعدی آموزش دیدن از سوی این الگوها یعنی والدین است.
با شروع سال تحصیلی جدید و ورود بچهها به مدرسه نیازها و دغدغههای جدیدی به زندگی آنها اضافه میشود. پول تو جیبی گرفتن و خرید کردن به صورت مستقلانه یکی از این دغدغههاست که باید اصولی و قاعدهمند باشد.
کیفیت و کمیت پول تو جیبی دادن به دانش آموزان یکی از مسائل مهمی است که عدم توجه به آن میتواند آینده مالی بچهها را تحت تاثیر قرار دهد.