در سال ۲۰۲۳، بیش از ۶۰ درصد کاربران شبکه‌های اجتماعی روزانه حداقل یک محتوای ویروسی را تماشا کرده‌اند.

نگین روزبهانی
شنبه ۹ فروردین ۱۴۰۴ - ۱۸:۲۴
چرا در دام محتوای ویروسی می‌افتیم؟

این میزان مصرف، اگرچه ممکن است بی‌ضرر به نظر برسد، اما در واقع نشانه‌ای از تغییر عمیق در سبک زندگی و درک فرهنگی ماست. محتوای ویروسی، با تکیه بر جذابیت‌های لحظه‌ای، توجه ما را جلب می‌کند، اما در عین حال، ما را از تجربه‌های عمیق‌تر محروم می‌سازد.

از سرگرمی زودگذر تا بی‌ثباتی فکری

تصور کنید که در حال گشت‌وگذار در اینستاگرام یا تیک‌تاک هستید؛ ویدیویی ۱۵ ثانیه‌ای از یک شوخی بامزه یا یک چالش جدید نظرتان را جلب می‌کند. چند دقیقه بعد، ده‌ها محتوای مشابه را می‌بینید، اما در نهایت چیزی به دانسته‌های شما اضافه نمی‌شود. این همان خطری است که محتوای ویروسی به همراه دارد: مصرف بی‌وقفه بدون عمق. این نوع محتواها در پلتفرم‌هایی مانند یوتیوب و تیک‌تاک به‌سرعت تکثیر می‌شوند، اما هدف اصلی آن‌ها تفکر و یادگیری نیست، بلکه صرفاً جذب مخاطب و افزایش تعامل است.

بر اساس گزارشی در The Guardian، دنبال کردن محتوای ویروسی نه‌تنها وقت‌گیر است، بلکه استرس‌زا نیز محسوب می‌شود. احساس فشار برای “به‌روز بودن” باعث می‌شود که کاربران بدون تفکر انتقادی، از یک ویدیو به ویدیوی دیگر بپرند. این روند ما را از تجربه‌هایی همچون خواندن یک کتاب عمیق، تماشای یک مستند تأمل‌برانگیز یا حتی انجام گفت‌وگوهای معنادار دور می‌کند.

وقتی سرگرمی جای آگاهی را می‌گیرد

مطالعه‌ای در Mirror Online نشان می‌دهد که مصرف بیش از حد محتوای سطحی در شبکه‌های اجتماعی، افراد را به سمت فردگرایی و مادی‌گرایی سوق می‌دهد. وقتی اولویت اصلی ما به‌روز ماندن با جدیدترین میم‌ها و چالش‌های اینترنتی باشد، توجه به مسائل جدی‌تر اجتماعی، فرهنگی و حتی فردی کاهش می‌یابد.

از سوی دیگر، پلتفرم‌های دیجیتال نیز به شکلی طراحی شده‌اند که این روند را تشدید کنند. الگوریتم‌های اینستاگرام، یوتیوب و تیک‌تاک به گونه‌ای برنامه‌ریزی شده‌اند که محتواهای ویروسی را در اولویت نمایش قرار دهند. به این ترتیب، کاربر به‌طور ناخودآگاه در چرخه‌ای بی‌پایان از محتوای لحظه‌ای گرفتار می‌شود. این وضعیت، علاوه بر کاهش تمرکز و توانایی تفکر انتقادی، باعث تضعیف درک ما از محتوای باارزش می‌شود.

آیا محتوای ویروسی همیشه مضر است؟

البته نباید فراموش کرد که محتوای ویروسی همیشه هم آسیب‌زا نیست. در مواردی، چنین محتواهایی توانسته‌اند آگاهی عمومی را افزایش دهند. برای مثال، برخی از کمپین‌های اجتماعی و خیریه، از قدرت انتشار سریع این نوع محتواها برای جلب حمایت استفاده کرده‌اند. با این حال، مشکل اصلی در تداوم این نوع آگاهی‌هاست؛ محتوای ویروسی، به همان سرعتی که منتشر می‌شود، فراموش هم می‌شود.

به گزارش Harbingers Magazine، در بسیاری از موارد، حتی کمپین‌های اجتماعی که با محتوای ویروسی همراه بوده‌اند، نتوانسته‌اند تأثیر پایداری داشته باشند، چراکه کاربران پس از چند روز یا هفته، با یک موج جدید روبه‌رو شده‌اند. این زودگذر بودن، نشان‌دهنده‌ی نوعی بی‌ثباتی در نحوه دریافت و پردازش اطلاعات توسط مخاطبان است.

فروپاشی روایت‌های طولانی و کاهش حافظه جمعی

یکی از مهم‌ترین پیامدهای گسترش محتوای ویروسی، تغییر در نحوه‌ی شکل‌گیری حافظه‌ی جمعی و روایت‌های فرهنگی است. در گذشته، افکار عمومی از طریق کتاب‌ها، مقالات تحلیلی و مستندهای طولانی‌مدت شکل می‌گرفت. این فرایند به درک عمیق‌تر از مسائل اجتماعی و فرهنگی کمک می‌کرد و حافظه‌ی تاریخی جوامع را تقویت می‌کرد. اما امروزه، محتوای ویروسی جای این روایت‌های بلندمدت را گرفته است.

پدیده‌ای که جامعه‌شناسان آن را “فراموشی دیجیتال” می‌نامند، دقیقاً نتیجه‌ی همین تغییر است. امروزه بسیاری از مردم، حتی در مورد مهم‌ترین رویدادهای اجتماعی و سیاسی، صرفاً اطلاعاتی سطحی از طریق چند ویدیو یا پست کوتاه دریافت می‌کنند. نتیجه‌ی این روند، کاهش توانایی جوامع در تحلیل عمیق مسائل و تکرار چرخه‌ی فراموشی است.

پدیده اضطراب دیجیتال 

از نظر روانشناسی، مصرف مداوم محتوای ویروسی، عوارض متعددی به همراه دارد. محققان در Journal of Digital Behavior به این نتیجه رسیده‌اند که مواجهه‌ی دائمی با حجم بالای اطلاعات سریع و متنوع، می‌تواند منجر به اضطراب دیجیتال شود. این اضطراب ناشی از فشار روانی برای “جا نماندن” از موج‌های اطلاعاتی جدید است.

علاوه بر این، کاهش “تحمل شناختی” یکی دیگر از اثرات این نوع محتواهاست. تحمل شناختی به توانایی ذهن برای پردازش اطلاعات پیچیده و حل مسائل دشوار گفته می‌شود. زمانی که افراد عادت می‌کنند محتوای کوتاه و سریع مصرف کنند، مغز آن‌ها کمتر درگیر پردازش اطلاعات عمیق می‌شود. این امر می‌تواند توانایی تصمیم‌گیری منطقی، قدرت استدلال و حتی خلاقیت را در بلندمدت کاهش دهد.

آینده‌ای نامطمئن؛ آیا راهکاری هست؟

با توجه به این اثرات گسترده، این سوال مطرح می‌شود که آیا می‌توان تعادلی بین محتوای ویروسی و محتوای عمیق برقرار کرد؟ برخی پیشنهاد می‌کنند که پلتفرم‌های دیجیتال باید مسئولیت بیشتری در قبال محتوای پیشنهادی خود بپذیرند و به‌جای تشویق مصرف بی‌وقفه‌ی محتوای سطحی، محتواهای آموزنده‌تر و تحلیلی را نیز در دسترس کاربران قرار دهند.

از سوی دیگر، در سطح فردی، افزایش آگاهی نسبت به اثرات این نوع محتوا و ایجاد عادت‌هایی مانند تعیین زمان مشخص برای مصرف محتوای آنلاین، مطالعه‌ی منابع معتبر و تمرین تفکر انتقادی، می‌تواند به کاهش اثرات منفی کمک کند.

در نهایت، اگرچه محتوای ویروسی بخشی اجتناب‌ناپذیر از فرهنگ دیجیتال امروز است، اما شناخت اثرات آن و تلاش برای ایجاد تعادل میان سرگرمی و آگاهی، می‌تواند مسیر بهتری برای جوامع امروزی فراهم کند.

برچسب‌ها

پیام شما به ما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha
  • [placeholder]

پربازدیدها

پربحث‌ها