این واژه حالا از آلبومهای موسیقی پاپ که میشنویم تا کارزارهای انتخاباتی، گفتوگوهای روزمره و حتی تحلیلهای اقتصادی راه یافته و نشاندهنده تغییری بزرگ است که در سال ۲۰۲۴ به اوج خود رسیده است. روزنامه گاردین در گزارش مفصلی که دسامبر ۲۰۲۴ منتشر کرد، این پدیده را بررسی کرده و نشان داده که «وایبها» چگونه بر زندگی ما اثر گذاشتهاند.
از روزهای همهگیری تا امروز
به نوشته گاردین، این گرایش از زمان همهگیری کرونا شتاب گرفت. وقتی دنیا در قرنطینه فرو رفت و مردم در خانهها محبوس شدند، موسیقی، ویدئوها و هر چیزی که حس خاصی را برمیانگیخت، به روزنهای برای رهایی تبدیل شد. یک آهنگ شاد یا یک کلیپ کوتاه میتوانست حال و هوایمان را تغییر دهد. این روند پس از آن دوران نیز ادامه یافت و در سال ۲۰۲۴ به نقطه اوج خود رسید. اکنون آلبومهایی که یاد گذشته یا حس بیخیالی را زنده میکنند، کارزارهای سیاسی که بر احساسات تکیه دارند، و حتی بحثهای اقتصادی، همه زیر پرچم «وایب» پیش میروند.
سیاست؛ هنگامی که احساس بر برنامه پیشی میگیرد
در سیاست هم اوضاع فرق کرده است. گاردین از انتخابات میاندورهای ۲۰۲۲ آمریکا و رایگیریهای محلی بریتانیا یاد میکند. در این رویدادها، برنامههای دقیق کمتر از حس و حال نامزدها به چشم آمد. دموکراتها در آمریکا با کارزاری که حس امید و یاد روزهای خوب را بیدار میکرد، موفق شدند. جو بایدن در ۲۰۲۰ با سخنانی که آرامش و اطمینان را نوید میداد، رأی آورد. در بریتانیا، حزب کارگر با لحنی که همدلی را نشان میداد، مردم را با خود همراه کرد. به نظر میرسد مردم اکنون بیش از آنکه به جزئیات بپردازند، به دنبال حسی هستند که از رهبران میگیرند.
موسیقی؛ جایی که حس میداندار است
در عرصه موسیقی، این تغییر آشکار است. گاردین به آلبوم «brat» از (چارلی ایکسسیایکس Charli XCX) اشاره میکند که در سال ۲۰۲۴ به پدیدهای فرهنگی بدل شد. این آلبوم، با صداهایی تند و حس آزادی که از دهه ۹۰ میآمد، توجهها را جلب کرد. هواداران در شبکههای اجتماعی نوشتند: «این همان حس و حال من است» یا «فضایش را درک میکنم». منتقدان هم بیشتر از فضای آن گفتند تا ساختار فنیاش. سابرینا کارپنتر نیز با ترانههایی که شادی و رهایی را منتقل میکرد، درخشید. انگار حالا آنچه بیش از همه ارزش دارد، احساسی است که موسیقی به شنونده میدهد.
شبکههای اجتماعی؛ تقویتکننده «وایبها»
شبکههای اجتماعی به این جریان قدرت بیشتری دادهاند. گاردین از ویدئویی میگوید که در ۲۰۲۴ وایرال شد: سگی که روی اسکیتبورد سواری میکرد و میلیونها نفر را جذب کرد. محتوایپیچیدهای نداشت، بلکه حس سبکی و شادیاش آن را فراگیر کرد. هشتگهایی مانند #Vibes یا #GoodVibes در توییتر و تیکتاکرواج یافتند و کاربران را به اشتراکگذاری محتوایی کشاندند کهاحساسی خاص را برانگیزد. در این فضا، منطق عقب مینشیند و حس و حال پیش میتازد.
ریشه این گرایش چیست؟
گاردین این پدیده را به ناآرامیهای سالهای اخیر ربط میدهد. همهگیری، بحران آبوهوا، جنگها و شکافهای اجتماعی، خستگی و سردرگمی آوردهاند. در چنین شرایطی، استدلالهای سنگین دیگر جواب نمیدهند. مردم چیزی میخواهند که سریع و ملموس باشد و آرامشان کند. لورن فلیچر، کاربری که گاردین از او نقل کرده، میگوید: «منطق دیگر کارساز نیست، فقط حس خوب میخواهم.» این رویکرد حتی به اقتصاد هم رسیده است؛ جایی که «اقتصاد مبتنی بر وایب» برای تصمیمهایی که از احساس میآیند، نه منطق، به کار میرود.
موافقان و مخالفان چه میگویند؟
این روند منتقدانی هم دارد. راس دوتات، ستوننویس نیویورک تایمز، معتقد است که تسلط «وایبها» نشانهای از تنبلی فکری و سطحی شدن است. او میگوید وقتی همهچیز به حس و حال خلاصه شود، عمق از دست میرود. اما کایل چایکا، نویسنده، این را رد میکند و میگوید این گرایش، راهی است برای کنار آمدن با جهانی پیچیده و غیرقابل پیشبینی.
آینده «وایبها» چه میشود؟
گاردین در پایان پرسشی مطرح میکند: این تسلط «وایبها» تا کجا ادامه مییابد؟ برخی آن را موجی زودگذر میدانند که با بهبود اوضاع، جای خود را به منطق میسپارد. اما عدهای دیگر باور دارند که این حسگرایی بخشی از وجود ما شده است. آنچه روشن است، این است که اکنون «وایبها» نیرویی هستند که از موسیقی تا سیاست و لحظههای زندگیمان را شکل میدهند.
پیام شما به ما