سال به سال آتش «سهشنبه آخر سال» بیش از پیش زبانه میکشد و خسارات مادی و معنوی زیادی را متوجه افراد و حتی فضای شهرها میکند. رسمی که شاید با روشن کردن آتشهای کوچک و دورهمیهای خانوادگی شناخته میشد اما حالا دچار دستکاریهای بسیاری شده و میدان جنگ را مجسم میکند.
این رسم برساخته و دستکاریشده، بیش از شادی لحظهای، بار سنگین مالی و عاطفی زیادی را بر خانوادهها و جامعه تحمیل میکند. خساراتی که هزینهاش در مقابل هزینه خرید مواد محترقه ناچیز است.
به طور متوسط اگر حداقل ۱ میلیون خانواده در سطح کشور، حداقل ۵۰۰ هزار تومان برای خرید ترقه و سایر مواد انفجاری هزینه کنند، در مجموع به ۵۰۰ میلیارد تومان میرسد. با این حال، این رقم حداقل هزینه ممکن است؛ در واقعیت که با افزایش تعداد خانوادهها و حجم خرید، میتواند به بیش از ۱۵۰۰ میلیارد تومان برسد. اما این پایان ماجرا نیست، چرا که خسارات مادی و معنوی ناشی از این رسم، هزینههایی به مراتب سنگینتر را بر جامعه تحمیل میکند.
خسارات مادی، آتش زیر خاکستر
این شادی کاذب، که با انفجارهای متعدد شعلهور میشود، خسارات مادی هنگفتی به جا میگذارد که در هیاهوی جشن پنهان میماند. گزارشهای آتشنشانی تهران در سالهای اخیر نشان میدهد که آتشسوزیهای ناشی از ترقهبازی، منازل، مغازهها و خودروها را درگیر میکند.
سرهنگ محمودی، معاون اجتماعی پلیس پایتخت، میگوید: «سال گذشته بیش از ۲۰۰ مورد آتشسوزی ناشی از پرتاب مواد محترقه در اماکن عمومی گزارش شد که خسارتی بالغ بر ۲۰ میلیارد تومان به اموال عمومی وارد کرده است.»
هزینهای که جبران نمیشود
اما خسارات انسانی ترقهبازی، به مراتب دردناکتر و پرهزینهتر است. هزینهای که در موارد بسیاری قابل جبران نیست؛ از آسیبهای سطحی گرفته، تا قطع عضو و حتی مرگ افراد، به عواقب رایج سهشنبه آخر سال تبدیل شده که البته هر سال این آمار افزایشی میشود.
گزارشهای اورژانس نشان میدهد که هر سال هزاران نفر دچار سوختگی ناشی از مواد محترقه میشوند. در سال گذشته ۶۱۶۵ نفر بر اثر استفاده از مواد محترقه دچار آسیبهایی از جراحتهای سطحی تا قطع عضو و حتی مرگ شدند که تعداد زیادی از این افراد را نوجوانان زیر ۱۸ سال تشکیل میدهد.
در این میان، هزینههای درمان از بستری شدن و دارو تا جراحیهای ترمیمی، حدود ۵ تا ۵۰ میلیون تومان و حتی بیش از اینها برای هر فرد خرج برمیدارد. اما فراتر از این، رنج جسمانی و زخمهای روحی قربانیان و خانوادههایشان، بهای واقعی این حوادث است.
دیه جراحات شدید و قطع عضو نیز سویهای دیگر از این فاجعه است که هرچند با پرداخت مبالغی سنگین همراه میشود، اما نه جای خالی عضو قطعشده را پر میکند و نه رنج یک زندگی از دسترفته را تسکین میدهد.
ترس و اضطراب ناشی از صدای انفجارهای مداوم نیز از دیگر تبعات منفی این سنت دستکاری شده است که آرامش خانوادهها را برهم میزند و بسیاری را به وحشت میاندازد. این اضطراب، که در آمارها ثبت نمیشود، سایهای طولانی بر روح و روان جامعه میاندازد.
فاجعه، حاصل یک محاسبه سرانگشتی
اما وقتی هزینه خرید ترقه را با خسارات ناشی از آن مقایسه میکنیم، ۵۰۰ میلیارد تومان صرف خرید ترقه، در برابر خسارات مادی مانند آتشسوزی و تخریب اموال و خسارات انسانی چون درمان سوختگیها و جبران جانهای از دسترفته، تنها بخشی از ماجراست.
این اعداد، بدون احتساب هزینههای پنهان مانند فشار بر سیستمهای امدادی، تخریب محیطزیست و زخمهای عاطفی، نشان میدهد که این رسم، بیش از آنکه شادیآفرین باشد، ویرانگر است. در واقع خسارات مادی و معنوی، به مراتب از هزینه خرید ترقه پیشی میگیرد و این آیین دستکاریشده را به یک فاجعه انسانی و پرهزینه تبدیل میکند.
پیام شما به ما