در روایتی امام باقر علیهالسلام درباره آیه: لَها سَبْعَةُ أَبْوابٍ لِکُلِّ بابٍ مِنْهُمْ جُزْءٌ مَقْسُوم (حجر، ۴۴)؛ جهنم دارای هفت در است و برای هر دری گروه معیّنی از آنان تقسیم شدهاند، فرمود: به من خبر رسید که خداوند، جهنم را هفت طبقه قرار داده است.
در مقالات گذشته طبقه هاویه، طبقه جحیم و طبقه سَقر مورد بررسی قرار گرفت. در این قسمت به توصیف درک یا طبقه لَظی میپردازیم.
رتبهبندی در جهنم
در قرآن کریم برای هر یک از مؤمنان و کافران، از جن و انس، بر اساس اعمالشان، رتبه و درجهای در بهشت یا جهنم در نظر گرفته شده که از جهت ثواب و عقاب، جایگاه مختلف دارند. مانند آیات: احقاف/۱۹، آل عمران/۱۶۳، انعام، ۱۳۲.(المیزان، ج۷، ص۳۵۶ و ج۱۸، ص۲۰۴)
بر اساس آیه ۳ سوره واقعه "خافِضَةٌ رافِعَةٌ"، در قیامت، گروهی که در دنیا بلندمرتبه بودند، بر پایه اعمال خبیث، به درکات جهنم نزول میکنند و عدهای که در دنیا دونپایه بودند، به خاطر اعمال حسنه، به درجات بهشت ورود میکنند. (بیان المعانی، ج۲، ص۲۳۸)
ابواب، طبقات و درکات جهنم: بر اساس آیه ۴۴ سوره حجر جهنم هفت در دارد و آیات ۲۹ سوره نحل و ۷۶ سوره غافر میفرماید: از درهای جهنم وارد شوید. در برخی از روایات، این هفت در به هفت طبقه تفسیر شده است. (جوادی آملی، معاد در قرآن، ص۴۲۶) در برخی از احادیث، محل و تفاوت (بالا و پایین بودن طبقات) بیان شده است. (نورالثقلین، ج۳، ص۱۷، ح۶۴)
در این طبقه از شدت حرارت، گوشت بدن از استخوان جدا میشود، به نحوی که خداوند میفرماید: گناهکاران وارد لَظی میشوند و آن شعلههای سوزان آتش است که پیوسته زبانه میکشد و هر چه را که در کنار و در مسیر خود مییابد میسوزاندباور علامه طباطبایی اینست که در قرآن، چگونگی درهای جهنم و این که آیا طبقات یا درکات جهنم هستند، صریحاً بیان نشده؛ اما با توجه به آیات دیگر قرآن معنای درکات برای دربها صحیحتر است. علامه طباطبایی معنای هفت در داشتن جهنم را به این که هفت نوع عذاب وجود دارد نیز تفسیر کرده است. بر این اساس هفت نوع گناه مستوجب آتش است و البته برای هر یک از این گناهان راههای مختلفی وجود دارد. به نظر ایشان اگر آیه ۴۴ سوره حجر چنین معنایی داشته باشد، روایاتی که درباره طبقهبندی عذابهای جهنم آمده است مؤید آن خواهد بود. (المیزان، ج۱۲، ص۱۷۰ و ج۱۷، ص۳۵۲)
انواع عذاب در درکات جهنم
درکات یا طبقات جهنم از جهت نوع عذاب متفاوت هستند. (المیزان، ج۵، ص۱۱۸/ بیان المعانی، ج۴، ص۱۵۷) در نگاه مؤلف تفسیر روح البیان، خداوند نفس آدمی را بر وضعیت و صورت جهنم خلق کرده است و بر اساس هر هفت درکه جهنم، هفت صفت در نفس قرار داده که راه ورود به جهنم است: کبر، حرص، شهوت، حسد، غضب، بخل و حقد؛ پس اگر کسی خود را از این صفات پاک کند، از درکات پست جهنم میگذرد و به درجات بلند بهشت میرسد. (تفسیر روح البیان، ج۲، ص۶۲)
جایگاه چه کسانی است؟
در روایاتی آمده که هر طبقه جایگاه افرادی با گناهانی خاص است. طبقه «لظی» نیز جایگاه مشرکین است. همچنین این شعله سوزان کسانی را که پشت به فرمان خداوند کرده و از اطاعت او رویگردان شدند را صدا میزند و همچنین کسانی را فرامیخواند که اموال فراوان جمع کرده و ذخیره نمودند، اما در راه خداوند انفاق نکردند، پس آنها را به عقوبت اعمالشان میرساند. (معارج، ۱۱–۱۸)؛ آتش زبانه میکشد و پوست سر و اندام را میکَند.
بر اساس آیه ۳ سوره واقعه "خافِضَةٌ رافِعَةٌ"، در قیامت، گروهی که در دنیا بلندمرتبه بودند، بر پایه اعمال خبیث، به درکات جهنم نزول میکنند و عدهای که در دنیا دونپایه بودند، به خاطر اعمال حسنه، به درجات بهشت ورود میکنند
چگونگی عذاب
لظی طبقه دوم جهنم است. واژه (لظی) یک بار در قرآن آمده، در سوره معارج پس از اشاره به حال مجرمانی که در قیامت دوست دارند همسر و برادر و فرزندان خود را برای نجات خویش قربانی کنند میفرماید: "کَلّا إِنَّها لَظی نَزاعة لِلشَّوی تَدعوُا مَن أَدْبر وتَولّی وجَمع فَأَوعی"(معارج، ۱۵–۱۸)؛ «آنگونه نیست که آنها میپندارند (بلکه) آن لظی (آتش سوزان) است ـ که دست و پا و پوست سر را میکَند! ـ و کسانی را که به فرمان خدا پشت کردهاند فرا میخواند.
در این طبقه از شدت حرارت، گوشت بدن از استخوان جدا میشود، به نحوی که خداوند میفرماید: گناهکاران وارد لَظی میشوند و آن شعلههای سوزان آتش است که پیوسته زبانه میکشد و هر چه را که در کنار و در مسیر خود مییابد میسوزاند. آتش زبانه میکشد و پوست سر و اندام را میکَند. "لظی" در اصل به معنی آتش یا شعله خالص آتش است.
در روایتی امام محمد باقر علیهالسلام نامهای درهای جهنم را چنین بازگو و معنا میکنند که در مورد لظی چنین میفرماید: لظی یعنی پوست بدنت و صورت را میبُرد. (میزان الحکمه، ج۱، ص۴۷۱)
معانی نزاعه و شوی
"نزاعه" به معنی چیزی است که پی در پی جدا میشود، و «شوی» به معنی دست و پا و اطراف بدن است (هر چند گاهی به معنی بریان کردن نیز آمده، ولی در اینجا مناسب همان معنی اول است چرا که وقتی چیزی را در آتش میافکنند اول شاخ و برگ و اطراف آن میسوزد. بعضی نیز «شوی» را به معنی پوست تن یا پوست سر معنی کردهاند. از عجائب این آتش سوزان اینست که جهنمیان را به سوی خود فرامیخواند!
بنابراین بیشترین افرادی که در درک لظی جای میگیرند کسانی هستند که از خداوند اطاعت نکرده و اموال بسیار جمع کرده و انفاق ننمودهاند.
پیام شما به ما