روایت‌های تلخ و دردناک زندانیان فلسطینی از شکنجه‌ها در زندان‌های رژیم صهیونیستی؛ خواندن این گزارش برای همه مناسب نیست.

شراره داودی
شنبه ۲۳ فروردین ۱۴۰۴ - ۱۲:۰۴
روایت‌ فلسطینیان از زندان‌های رژیم اسرائیل

بی‌بی‌سی در گزارشی با تعدادی از زندانیان فلسطینی که در توافق اخیر آزاد شده بودند، صحبت کرده و آن‌ها روایت‌های تلخ و دردناکی از شکنجه‌ها در زندان‌های رژیم صهیونیستی عنوان کرده‌اند. خواندن این گزارش برای همه مناسب نیست.

روایت‌ فلسطینیان از زندان‌های رژیم اسرائیل

محمد ابو طویله، ۳۶ ساله و مکانیک است. او می‌گوید چندین روز تحت شکنجه بوده. او شکنجه‌ها را این‌طور روایت کرده: سربازان مواد شیمیایی تمیزکننده را در قابلمه‌ای مخلوط کردند و سرش را در آن فرو بردند. سپس کتکش زدند و روی زمین پر از آوار افتاده و چشمش مجروح شد. بعد از آن روی چشمش را با پارچه‌ای بستند.
 «آن‌ها از اسپری خوشبوکننده هوا و فندک استفاده کردند تا پشت من را آتش بزنند. مثل یک حیوان دست و پا می‌زدم تا آتش را خاموش کنم. آتش از گردنم تا پاهایم پخش شد. سپس مدام با قنداق تفنگ‌هایشان به من ضربه زدند و چوب‌هایی هم با خود داشتند که از آن‌ برای زدن و فشار دادن به پهلوهایم استفاده کردند.»

روایت‌ فلسطینیان از زندان‌های رژیم اسرائیل

حمد دحدوح ۴۴ ساله است و کشاورز بوده، او تغریف می‌کند که در پادگان سرها و مناطق حساس مانند چشم‌ها و گوش‌هایمان هدف ضرب و جرح قرار می‌گرفت. او به دلیل ضربات، آسیب موقتی به کمر و گوش‌هایش وارد شده و دنده‌هایش نیز شکسته.
«یگان‌های سرکوب با خود سگ، چوب و باتوم برقی می‌آوردند، به ما شوک الکتریکی می‌دادند و کتک‌مان می‌زدند.»
دحدوح می‌گوید که بازجویان به آن‌ها گفته بودند هرکسی که اهل غزه باشد «وابسته به گروه‌های تروریستی است»

روایت‌ فلسطینیان از زندان‌های رژیم اسرائیل

عبدالکریم مشتهی، کارگر ۳۳ ساله کشتارگاه مرغ بوده و می‌گوید: «به ما دستبند زدند و کتک‌مان زدند. هیچ‌کس حتی یک قطره آب به من نداد.»
«سه شب نتواستم بخوابم چون داشتند من را شکنجه می‌کردند. دستانمان را می‌بستند و ساعت‌ها بالای سرمان می‌گذاشتند و هیچ چیز به تن نداشتیم. هر وقت می‌گفتی «سردم است» … سطلی را با آب سرد پر می‌کردند، روی‌مان می‌ریختند و پنکه را روشن می‌کردند.»
«ما را برهنه می‌کردند و با شوک الکتریکی به ما وارد می‌کردند. به نقاط حساس بدن‌مان ضربه می‌زدند. ضربه‌ها به قصد شکستن استخوان‌ها بود.» «میزان شکنجه بسیار زیاد بود و دست‌هایم پر از تاول شده و ورم کرده بودند.»
مشتهی می‌گوید که نگهبانان به او می‌گفتند: «تا وقتی نبضت می‌زند، سالمی. تا وقتی روی پا هستی، مشکلی نداری. وقتی نبضت قطع شود، آن وقت برای مداوایت می‌آییم.»

روایت‌ فلسطینیان از زندان‌های رژیم اسرائیل

یکی از افرادی مصاحبه شده  به دلیل ترس از تلافی نامش را نگفته، اما می‌گوید سربازان اسرائیلی در مقابلش ایستادند و به او و دیگران تف کردند و آن‌ها را «پسران خوک» نامیدند. 
«ما را مجبور کردند که یک صدای ضبط شده را گوش کنیم که می‌گفت: آنچه بر سر بچه‌های ما آوردید، ما بر سر بچه‌های شما خواهیم آورد.»
او می‌گوید لباس‌های نازکی به تن بازداشت‌شدگان می‌پوشاندند، آن‌ها را در اتاقی بسیار سرد نگه می‌داشتند، و با صدای بلند موسیقی اسرائیلی پخش می‌کردند. «نمی‌دانستیم که شب شده یا صبح. خورشید را نمی‌دیدیم. هیچ چیزی نمی‌دیدیم.»
عمر می‌گوید که در کتسیعوت خودش شاهد تعرض جنسی بوده است.

روایت‌ فلسطینیان از زندان‌های رژیم اسرائیل

احمد ابوسیف ۱۷ ساله در بخش نوجوانان زندان نگهداری می‌شده و می‌گود: نیروهای اسرائیلی بارها به سلول‌هایشان یورش بردند و با گاز اشک‌آور به آن‌ها حمله می‌کردند. «پس از هر حمله با گاز اشک‌آور، تا چهار روز احساس خفگی می‌کردیم و نمی‌توانستیم درست نفس بکشیم.»

او گفته که در جریان بازجویی‌ها ناخن‌هایش را کشیده‌اند. روز بعد از آزادی‌اش، که بی‌بی‌سی از او فیلم‌برداری کرده بود، او نشان داد که چند ناخن پایش همچنان آسیب‌دیده بود و روی دستانش هم جای زخم‌های دستبند و پنجه کشیدن سگ‌ها بود.

روایت‌ فلسطینیان از زندان‌های رژیم اسرائیل

برچسب‌ها

پیام شما به ما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha