در دهههای اخیر، تخریب محیطزیست و آسیب به آثار تاریخی به دو نگرانی جدی جهانی تبدیل شدهاند. با وجود افزایش آگاهی عمومی درباره پیامدهای بحرانهای زیستمحیطی و اهمیت میراث فرهنگی، همچنان شاهد رفتارهای مخرب از سوی مردم در سطوح مختلف هستیم. این تناقض میان «دانستن» و «عمل کردن» ریشه در عوامل گوناگون روانشناختی و اجتماعی دارد. در ادامه به بررسی این عوامل میپردازیم تا ببینیم چرا بسیاری از افراد، با وجود آگاهی، همچنان در رفتارهای زیانبار نسبت به طبیعت و بناهای تاریخی مشارکت دارند.
مسئولیتگریزی اجتماعی و پدیده «اثر تماشاگر»
پژوهشهای روانشناسی اجتماعی نشان دادهاند که وقتی مسئولیتی بین تعداد زیادی از افراد تقسیم میشود، احتمال اینکه هر فرد برای انجام آن پیشقدم شود، کاهش مییابد (Darley & Latané, ۱۹۶۸). این پدیده که با عنوان «اثر تماشاگر» (Bystander Effect) شناخته میشود، در حوزه محیطزیست و میراث فرهنگی نیز مشاهده میشود. زمانی که افراد تصور میکنند مسئولیت حفاظت از طبیعت یا آثار تاریخی بر عهده دولت یا دیگران است، تمایل آنها به مشارکت فردی کاهش مییابد (Gifford, ۲۰۱۱).
فشارهای اقتصادی و اولویتهای معیشتی
در شرایط دشوار اقتصادی، موضوعات محیطزیستی و فرهنگی معمولاً در اولویت قرار نمیگیرند. مطالعهای در ایالات متحده نشان داد که در دوران رکود اقتصادی ۲۰۰۸، نگرانی عمومی نسبت به تغییرات اقلیمی بهطور چشمگیری کاهش یافت (Scruggs & Benegal, ۲۰۱۲). همچنین گزارش سالانه Deloitte در سال ۲۰۲۳ نشان میدهد که افراد با درآمد پایینتر تمایل کمتری به خرید محصولات سازگار با محیطزیست دارند. این موضوع را میتوان به تخریب یا بیتوجهی به آثار تاریخی نیز تعمیم داد، چرا که ممکن است افراد در فشار معیشتی، اهمیت این میراث را درک نکنند یا رفتارشان را توجیهپذیر بدانند.
فرهنگ مصرفگرایی و ارزشهای مادی
مصرفگرایی یکی از شاخصههای اصلی فرهنگ مدرن است. بر اساس پژوهشهای Kasser (۲۰۰۲)، افرادی که به ارزشهای مادی اهمیت بیشتری میدهند، کمتر رفتارهای مسئولانه نسبت به منابع عمومی از خود نشان میدهند. تأکید بر لذتهای آنی و داراییهای بیشتر، مردم را از درک پیامدهای بلندمدت مصرفگرایی – مانند تولید زباله، تخریب منابع طبیعی و آسیب به اماکن فرهنگی – دور نگه میدارد. نگاه ابزاری به طبیعت و بناهای تاریخی، آنها را به مکانهایی برای سرگرمی یا ثبت عکس تقلیل میدهد، نه عناصر ارزشمند برای حفاظت جمعی.
تأثیر هنجارهای اجتماعی و همنوایی
رفتارهای فردی بهشدت تحت تأثیر آن چیزی است که در جامعه «عادی» تلقی میشود. پژوهشهای Cialdini و همکاران (۲۰۰۳) نشان میدهد که هنجارهای توصیفی – یعنی آنچه عموم مردم انجام میدهند – نقش مهمی در شکلگیری رفتار دارند. اگر بیتوجهی به محیطزیست یا یادگارینویسی روی دیوارهای آثار تاریخی رفتاری رایج تلقی شود، احتمال تکرار آن توسط سایر افراد نیز افزایش مییابد.
ضعف در هویت محیطزیستی و فرهنگی
هویت محیطزیستی و فرهنگی یعنی اینکه فرد تا چه اندازه حفاظت از طبیعت و میراث فرهنگی را بخشی از شخصیت و ارزشهای شخصی خود میداند. طبق تحقیقات Clayton & Opotow (۲۰۰۳)، کسانی که این هویت را در خود پرورش دادهاند، در برابر منابع عمومی احساس مسئولیت بیشتری دارند. اما در جوامعی که چنین هویتهایی نهادینه نشدهاند، طبیعت و بناهای تاریخی بیشتر به عنوان عناصر بیرونی و جدا از خود فرد درک میشوند.
بیقدرتی آموختهشده
مفهوم «بیقدرتی آموختهشده» (Learned Helplessness) که نخستینبار توسط Seligman مطرح شد، به حالتی اشاره دارد که فرد در برابر مشکلات بزرگ و پیچیده، احساس ناتوانی میکند. در حوزه محیطزیست یا میراث فرهنگی، این حالت زمانی رخ میدهد که فرد فکر میکند اقدامات فردی او – مانند جلوگیری از تخریب یا گزارش تخلف – تأثیر چندانی ندارد. این احساس میتواند به کنارهگیری یا حتی بیتفاوتی کامل منجر شود (van Zomeren et al., ۲۰۱۰).
گسست از طبیعت و فرهنگ
کاهش حس تعلق سبک زندگی شهری و دیجیتالمحور، موجب کاهش پیوند عاطفی انسان با طبیعت و همچنین میراث فرهنگی شده است. پژوهشهای Nisbet، Zelenski و Murphy (۲۰۰۹) نشان میدهد افرادی که زمان بیشتری را در طبیعت یا مکانهای فرهنگی سپری میکنند، حس تعلق بیشتری به آنها دارند و در نتیجه، رفتارهای مسئولانهتری از خود نشان میدهند. زمانی که طبیعت یا آثار تاریخی به بخشی از تجربه زیسته افراد تبدیل نشود، احتمال بیتفاوتی و تخریب افزایش مییابد.
تخریب محیطزیست و آسیب به میراث فرهنگی، تنها ناشی از کمبود دانش یا اطلاعرسانی نیست، بلکه محصول مجموعهای از عوامل روانشناختی و اجتماعی پیچیده است. از مسئولیتگریزی جمعی گرفته تا مصرفگرایی، فشار اقتصادی، ضعف هویت فرهنگی و بیتفاوتی عمومی، همگی در این رفتارها نقش دارند. شناخت علمی این عوامل، برای سیاستگذاران، آموزشگران و فعالان فرهنگی و محیطزیستی، حیاتی است؛ چرا که بدون درک ریشههای روانی، نمیتوان انتظار تغییر پایدار در رفتار عمومی داشت.
پیام شما به ما