ادبیات کودک و نوجوان در کشورمان سالهای متمادی است که محلی از اعراب ندارد، بیشتر کتابهایی که میبینیم ترجمهای هستند و نتوانستیم در ادبیات بومی کشورمان به قدر کافی در حوزههای ایدهپردازی، تخیل و حتی تصویر نوآوری و ابتکار داشته باشیم و این عرصه را برای کتابهای پر زرق و برق خارجی خالی کردیم و از هر فرهنگ ادبی و هنری اصیل خودمان تهی شدیم.

وارد کتابفروشی شدیم، انواع و اقسام کتابهای کودک در شکل و شمایلهای جذاب و رنگ و وارنگ و متفاوت از باقی کتابها در قفسهها خودنمایی میکرد، سر برگرداندم؛ کودکی را دیدم که به سمت قفسهها با هیجان میدوید، نگاهی به چهرهاش که کردم برق چشماناش را دیدم، مادرش که جلو آمد میگفت اصلا علاقهای به کتاب نشان نمیدهد اما تا این کتابها را میبیند به وجد میآید. واقعیتش را بخواهید خودم هم که جلو رفتم و تصویر و گرافیک کتابها را که دیدم هیجانزده شدم مثلا کمیک «پیلو، پری جنگل» با آن رنگهای شاد و زنده چند لحظهای من را وارد دنیای جنگلهای کتاب کرد و دوست داشتم از پیلو کوچولو بدانم که به عنوان پری جنگل دنبال ماجراجویی و رفاقت است یا کتاب «آبشار جاذبه: چهار افسانه شگفت انگیز» که روایتهایی از دنیای موازی و افسانههای گمشده دارد، این داستانها به حدی جذابیت دارند که نه تنها کودکان بلکه بزرگترها هم جذب میشوند.
کتابهای زرق و برق خارجی و تهی شدن از فرهنگ
در اصل بیان این روایت به این برمیگردد که به صراحت لهجه باید گفت ادبیات کودک و نوجوان در کشورمان سالهای متمادی است که محلی از اعراب ندارد، بیشتر کتابهایی که میبینیم ترجمهای هستند و نتوانستیم در ادبیات بومی کشورمان به قدر کافی در حوزههای ایدهپردازی، تخیل و حتی تصویر نوآوری و ابتکار داشته باشیم و این عرصه را برای کتابهای پر زرق و برق خارجی خالی کردیم و از هر فرهنگ ادبی و هنری اصیل خودمان تهی شدیم. شاید خیلیها به این امر اشاره کنند که به دلیل مشکلات اقتصادی یا هر اتفاق دیگر در کشور در این فضای رقابتی حوزه ادبیات کودک و نوجوان نتوانتستیم پیروز شویم اما واقعیت امر این است که اصلا وارد این فضای رقابتی نشدیم که بخواهیم امید موفیقت و پیروزی را در سر بپرورانیم.
مراقب باشیم جا نمانیم
تبلیغات گسترده، مولفهایی که با ایدهها و خلاقیتهایشان بازار را در دست گرفتند، تصاویر قوی و قابل عرضه تمام اینها فاکتورهایی است که برای ادبیات خارجی در حوزه کودک و نوجوان مطرح میکنند در حالیکه کشورمان از استعدادها غنی است اما مرحله اجرا و اهمیت قائل شدن گویی دستکم گرفته شده است و همچنان در این قافله عقب ماندهایم. بسیاری از نویسندهها و پژوهشگران این حوزه اصلیترین نگرانی و دغدغهشان پیچیدگی در روند چاپ کتاب کودک است که پروسهای دست و پا گیر دارد و به اعتقاد برخی از آنان تا مضامین برخی از کتابها تایید و به نگارش درآید آن سوژه از اهمیت میافتد و دیگر برای کودک آن دوران فاق اهمیت است و قطعا مناسب سن او نخواهد بود.
این فعالیتهای سرسری و بیفایده
اما سوال این است که برای این معضل چندین ساله چه کار کردند؟ راهحلشان چه بوده؟ سعی کردند معضلات را کم کنند یا با فعالیتهای سرسری و دمدستی و هیجانهای زودگذر و به اصطلاح از سر وا کن انجام دادند تا بگویند در این حوزه هم دستی دارند. این راهکارهای زودگذر نه تنها فایده ندارند بلکه روزبهروز به عقب ماندن دامن میزند و باعث میشود که کتب ترجمهای از کتابهای بومی سبقت بگیرد. استعدادهای زیادی در حوزه ادبیات کودک و نوجوان داریم که شاید روزی حسرتی بر دل شوند که چرا به آنها بها داده نشد و کاری جدی در این حوزه نکردیم و کاش برای دیر نشدن کاری کنیم و این حوزه را برای خودمان کنیم.