در کشور ما پیش از این، طلا به عنوان "زینت" با حفظ سرمایه خریداری میشد، اما اکنون نگاه مردم به طلا، نگاهی صرفا سرمایهای است و همین روند باعث کاهش تولیدات طلا شده و کشور ما که تا سال 90، سالیانه قریب به 120 تُن تولید مصنوعات طلا داشت با کاهش شدید مواجه شده و اکنون این رقم به 30 تن کاهش پیدا کرده است.

در سال جاری، بازار طلا و سکه یکی از پرحاشیهترین حوزههای اقتصادی کشور بود. سالی که با خروج ترامپ از توافقنامه برجام، جو روانی افزایش قیمت طلا و سکه ایران را در بر گرفت و سبب شد بسیاری از مردم، سرمایههای کلان خود را به این بازار سرازیر کرده و به خرید طلا و سکه با هدف کسب سود بیشتر بپردازند. این افزایش تقاضا سبب افزایش بیش از پیش و نامتعارف ارزش این فلز گرانبها شد. این روند تا آنجا پیش رفت که با حباب (مابهالتفاوت عرضه و تقاضا) بیش از 1 میلیون و 500 تومانی قیمت در این بازار مواجه شدیم. موضوع تا حدی رو به بحران گذاشت که مسئولین را بر آن داشت که برای کنترل قیمت طلا و سکه، به تزریق حجم گستردهای از سکههای ذخایر بانک مرکزی به بازار بپردازند. هرچند که این روش توانست سدی در برابر ادامهی سیر صعودی قیمت طلا و سکه ایجاد کند اما هنوز هم توانایی بازگشت بهای این فلز به قیمت اصلی را ندارد چرا که با گذشت بیش از 2 ماه از اِعمال این سیاست مالی، بسیاری از اقتصاددانان قیمت سکه را همراه با حباب 400 هزار تومانی عنوان میکنند. در این راستا، "محمد کشتی آرای" (رئیس کمیسیون تخصصی طلا و جواهر اتاق اصناف) ، با اشاره به اهمیت طلا در سطح جهانی گفت: اهمیت طلا در اقتصاد جهانی، سابقهای طولانی دارد. در گذشته قدرت حکمرانان بر اساس 2 اصل سنجیده میشد، اول قدرت نظامی و دوم؛ قدرت مالی. قدرت نظامی که همان نیروی انسانی و تجهیزات دفاعی محسوب میشد و قدرت مالی به داراییها، گستردهی سرزمین و نقدینگی یک دولت اتلاق میگرفت.
سرمایهگذاری در حوزهی مسکن، یکی از کمریسکترین سرمایهگذاری است چرا که احتمال عدم سوددهی بسیار کم است.
در گذشته، بسیاری از پادشاهان در خزانههای خود انواع سنگهای قیمتی و فلزات گرانبها را نگهداری میکردند و اعلام حجم سالیانهی این سنگها و فلزات، قدرت مالی خود را به رخ دیگر ممالک میکشیدند چرا که قدرت مالی نقش بسزایی در مذاکرات بین کشورها داشت. با گذشت زمان و پیشرفت علوم اقتصادی، این روند تغییرات پیدا کرد. اقتصاددانان به این موضوع اندیشیدند که معامله با طلا و سنگهای گرانبها، تدریجا تاثیر سوء (استهلاک) بر آنها گذاشت و از اصل ارزش این اقلام میکاهد، بنابراین قرار بر آن شد که طلاها و سنگهای قیمتی در خزانهی مرکزی کشورها (بانکهای امروزی) حفظ شود و در ازای آن با رسید صادر شده معاملات انجام پذیرد.
بیشتر بخوانید
چرایی بیماری اقتصاد ایران خروج از مهلکهی دلار +آمار کارآفرینی برای 300 خانواده کمبضاعت
این طرح از اوایل قرن نوزدهم در آمریکا با عنوان "قانون برتون وودز" (Bretton Woods system) رسما آغاز شد. بر اساس این قانون در ازای هر 1 انس طلا 35 دلار پول پرداخت میشد. از آن پس، با ذخیرهی هر انس طلا در بانک مرکزی کشورها، 35 دلار پول اجازه چاپ میگرفت و چاپ پول بدون ورود طلا به خزانه، سبب کاهش ارزش پول در جامعه و ایجاد تورم میشد.
مثلث نفت، طلا و دلار
کشتی آرای، معتقد است که بر اساس معادلات اقتصاد جهانی، هرگاه ارزش نفت بالا رود، ارزش دلار کاهش مییابد و زمانی که ارزش دلار کاهش پیدا کند، ارزش پشتوانهی آن یعنی طلا کم خواهد شد. حال، از آنجایی که اقتصاد کشور ما، اقتصاد نفتی است؛ هرگاه "نفت" شرایط نامناسبی پیدا کند دلار افزایش بها خواهد داشت و در ادامه ارزش پول ما (معادل ريالی هر یک دلار) کاهش پیدا میکند.
پیش از این طلا به عنوان "زینت" با حفظ سرمایه خریداری میشد، اما اکنون نگاه مردم به طلا، نگاهی صرفا سرمایهای است.
افزایش بهای طلا و معیشت مردم
"رئیس کمیسیون تخصصی طلا و جواهر"، یکی از معضلات اقتصادی ایران را قیمتگذاری برخی کالاها بر اساس قیمت طلا دانست و عنوان کرد که در کشور ما طلا به یک معیار برای اندازهگیری بسیاری از مسائل اقتصادی تبدیل شده است و از آنجایی که قیمت طلا و ارز رابطهی مستقیمی با یکدیگر دارند، هرگاه قیمت طلا افزایش یابد، بسیاری از تولیدکنندگان و فروشندگان، کالاهای خود را گران میکنند و دلیل آنها گرانی دلار و تاثیر مستقیم آن بر تولیدات و کالاها است! بنابراین، افزایش بهای طلا تاثیر مستقیمی با اوضاع معیشتی عموم مردم دارد که در هیچ یک از معادلات اقتصادی جایگاهی ندارد و نتیجهی افکار عامهی مردم است.
آسیبهای سرمایهگذاری در بازار طلا و سکه
کشتی آرای، 3 آسیب اصلی برای سرمایهگذاری در حوزهی طلا و سکه عنوان کرد که زیرساختهای اقتصادی را مورد هدف قرار دادهاند: آسیبهای اجتماعی: مردم سرمایههای خود را از حوزهی تولیدات، مسکن و بانکها خارج و به بازار طلا و سکه وارد میکنند، این طلاها به خانهها برده میشود و هراس نگهداری آنها، بار روانی ایجاد کرده و میل به سرقت در دزدان را افزایش میدهد. (ناامنی) آسیبهای اقتصادی: سرمایههای نقدی به جای چرخش چرخ کارخانهها و تولیدات، در منازل دپو میشود. (اختلال در زیرساختهای اقتصادی) آسیب به صنعت طلای کشور: پیش از این طلا به عنوان "زینت" با حفظ سرمایه خریداری میشد، اما اکنون نگاه مردم به طلا، نگاهی صرفا سرمایهای (سکه) است و همین روند باعث کاهش تولیدات طلا شده، تا جایی که ما تا سال 90، سالیانه قریب به 120 تُن تولید مصنوعات طلا داشتیم و این رقم اکنون به 30 تن کاهش پیدا کرده است. امروزه ترکیه که خود، از مصرف کنندگان طلا بود با سرمایهگذاری در این حوزه، رتبه دوم صادرات مصنوعات طلا در جهان را پیدا کرده است.
تاثیر تنشهای سیاسی بر ارزش طلا
کشتی آرای، رابطهای مستقیم بین تنشهای سیاسی و ارزش طلا متصور شده و اظهار داشت که همواره تنشها و برخوردهای سیاسی، احتمال وقوع جنگ را به همراه دارند و در زمان جنگ نیز تنها ثروتی که قابل اتکا است، طلا خواهد بود، چرا که این فلز گرانبها قابل معاوضه با هر کالا و واحد پولی دیگر است. در چنین برههای طلا افزایش قیمت و مسکن کاهش قیمت پیدا میکند! چرا که سرمایهها از خرید ملک به خرید طلا با هدف کسب سود بیشتر، سرازیر میشود.
کاهش سود سپردههای بانکی
کشتی آرای، ضمن منع مردم از نگاه سرمایهای به طلا اظهار داشت که در کشور ما، عمدتا 3 حوزهی اصلی برای سرمایهگذاری وجود دارد: 1) بازار مسکن 2) سپردههای بانکی 3) بازار طلا و سکه. از آنجایی که طی ماههای گذشته شاهد بروز حباب نامتعارفی (مابهالتفاوت عدم تعادل عرضه و تقاضا) در بازار طلا و سکه بودیم که منجر به هدررفت بسیاری از سرمایهها و تعطیلی 25 درصد واحدهای طلاسازی شد. روند سال جاری به مردم ثابت کرد که سرمایهگذاری بر طلا و سکه ریسک بالا داشته و احتمال ورشکستگی بسیار زیاد است. از دیگر سو، بانکها با ابلاغ مصوبهی کاهش سود سپردهها، منجر به کماعتمادی سرمایهگذاران نسبت به بانکها و خروج بسیاری از سرمایهها شدند. اما سرمایهگذاری در حوزهی مسکن، یکی از کمریسکترینِ سرمایهگذاری است چرا که احتمال عدم سوددهی، بسیار کم است. با این حال اگر افرادی تمایل به سرمایهگذاری در حوزه طلا و سکه دارند، توصیه میکنم بهجای سکه، طلا خریداری کنند تا ضمن حفظ ارزش سرمایهشان، به چرخش چرخههای بازار طلا کمک کنند.