«اگر برای استفاده از یک محصول پولی نمیپردازی، پس خودت محصولی.» این جمله معروف شاید کلیشهای شده باشد، اما درباره اینترنت مدرن، همچنان یکی از دقیقترین توصیفهاست. ما در جهانی زندگی میکنیم که توجه انسان به کالایی کمیاب تبدیل شده و شرکتها برای تصاحب لحظاتی از آن، میلیاردها دلار خرج میکنند.
اقتصاد توجه چیست؟
در اقتصاد کلاسیک، پول در ازای کالا یا خدمت جابهجا میشود. اما در اقتصاد توجه، آنچه مبادله میشود، خودِ توجه انسان است. برندها، رسانهها و برنامهها در رقابتی دائمی برای ربودن لحظهای نگاه تو هستند. چون هر ثانیهای که به یک محتوا خیره میشوی، برای یک کسبوکار، تولید ارزش میکند.
وقتی هر نگاه، سرمایه است
هربرت سایمون در دهه ۱۹۷۰ هشدار داد که وفور اطلاعات به کمبود توجه منجر خواهد شد. در عصر دیجیتال، این پیشبینی محقق شده است. در سال ۲۰۲۳، درآمد جهانی تبلیغات دیجیتال از ۶۰۰ میلیارد دلار عبور کرد. یعنی پلتفرمها و برندها حاضرند برای جذب نگاه تو، میلیاردها دلار هزینه کنند، حتی اگر هرگز چیزی نخری.
الگوریتمها؛ دلالان توجه
در این بازار، الگوریتمها نقش واسطههایی را دارند که میفهمند چه چیزی توجهت را بیشتر جلب میکند. یوتیوب، اینستاگرام و سایر سکوهای اجتماعی، براساس تحلیل دادههای رفتاری تو، محتوایی را جلویت میگذارند که احتمال کلیککردن یا ماندن تو در آن بیشتر است.
اخلاقیاتی که زیر اسکرولکردن دفن میشوند
نگرانیهای اخلاقی این اقتصاد فراتر از استفاده از دادههای شخصیاند. اینجا انسان بهتدریج به الگوی مصرفی قابل پیشبینی فروکاسته میشود؛ هر کلیک و هر توقف انگشت، به دادهای ارزشمند برای ماشینها تبدیل میشود. آیا ما فقط مصرفکنندههایی هستیم که باید رفتارمان مهندسی شود؟
آیا باید از این بازار فرار کرد؟
اقتصاد توجه نه ذاتاً خوب است و نه بد. مثل هر بازار دیگری، بستگی دارد به قواعد بازی و بازیگران آن. اگر با شفافیت و احترام به اختیار فردی اداره شود، میتواند بستری برای خلق آگاهی باشد. اما اگر تنها در خدمت سود پلتفرمها باشد، چیزی بیش از زمانمان را از ما میگیرد: توان تمرکز، حق انتخاب و حتی مفهوم اراده آزاد.
پیام شما به ما