بعد از کرونا، بسیاری از دانشآموزان طعم شیرین تعطیلات و غیر حضوری بودن در مدارس را چشیدند و این وضعیت تغییرات عمدهای در روند تحصیل آنها به وجود آورد. از طرفی، افت تحصیلی شدید در کنار وسوسه بازیهای گوشیهای همراه که معلمان در تجربیات خود به آن اشاره کردهاند، باعث شد بسیاری از دانشآموزان از درس و تحصیل فاصله بگیرند و تمرکزشان به سرگرمیهای دیجیتال و فضای مجازی باشد. این تغییر نگرش، به وضوح در کاهش نمرات و تمایل به ترک تحصیل در مقاطع مختلف آموزشی قابل مشاهده است. از طرفی با توجه به وضعیت اقتصادی، دانشآموز در روند مقایسه فرد کاری با فرد تحصیلکرده گرفتار میشود، افرادی هم که تحصیل کردهاند درگیر شغلی هستند که ذرهای به تحصیلات حرفهایشان ارتباط ندارد.
نابرابری آموزشی؛ فاصلهای که هر روز بیشتر میشود
یکی از دلایل اصلی کاهش نمرات در مدارس مختلف، نابرابریهای آموزشی است. تفاوتهای موجود در کیفیت آموزشی مدارس به وضوح در نتایج تحصیلی تأثیر دارد. برای مثال، در تهران، میانگین نمرات دانشآموزان اعلام شده در مدارس استعدادهای درخشان ۱۷.۵۹ است که با مدارس دولتی عادی با نمره ۱۰:۴۳، ۷ نمره اختلاف دارد. جدا از اینکه نمرات استعدادهای درخشان با توجه به امکانات خوب مدرسه؛ منابع آموزشی، معلمان مجرب افت شدید داشته اما این اختلاف معدل از نابرابری بزرگ صحبت میکند که باعث انگیزه کم دانشآموزان و پایین آمدن نمرات میشود.
ترک تحصیل ۲۵ درصد از دانشآموزان به دلیل مشکلات مالی
برای بسیاری از خانوادهها، مشکلات اقتصادی و فشارهای اجتماعی عامل اصلی ترک تحصیل دانشآموزان است. خانوادههای کمدرآمد در بسیاری از مناطق بهویژه در حاشیه شهرها، توان تأمین هزینههای تحصیل فرزندان خود را ندارند. این موضوع نه تنها بر دسترسی به منابع آموزشی تأثیر میگذارد، بلکه باعث ایجاد فشار روانی بر کودکان و والدین میشود. برخی خانوادهها نمیتوانند هزینههای کتابهای کمک آموزشی، کلاسهای تقویتی یا حتی هزینههای حملونقل را تأمین کنند. این فشارها باعث کاهش انگیزه فرزندان برای ادامه تحصیل میشود. مطالعات نشان میدهد که در مناطق روستایی و حاشیهای، حدود ۲۵ درصد از دانشآموزان به دلیل مشکلات مالی از ادامه تحصیل منصرف میشوند. در این مناطق، والدین حتی توان خرید لوازم تحریر و دیگر وسایل ضروری را ندارند، و این مسئله باعث میشود که کودکان تمایلی به حضور در مدارس نداشته باشند و سریع وارد بازار کار میشوند
معلمان بیانگیزه؛ دانشآموزان سرگردان
معلمان در مناطق محروم معمولاً با چالشهای زیادی روبهرو هستند، از جمله نبود امکانات و دسترسی به منابع آموزشی با کیفیت و برنامههای آموزشی بهروز. این کمبودها باعث کاهش کیفیت تدریس میشود. در بسیاری از مدارس دولتی، معلمان با تعدادی از دانشآموزان روبهرو هستند که نیازهای آموزشی ویژه دارند، اما منابع و وقت کافی برای رسیدگی به این نیازها وجود ندارد. از سوی دیگر، بسیاری از معلمان در این مناطق برای حفظ انگیزه خود نیاز به حمایتهای ویژه دارند. فشارهای اقتصادی، اجتماعی و حرفهای باعث میشود که نتوانند در محیطهای آموزشی مناسب فعالیت کنند. در نتیجه، دانشآموزان از آموزشهای با کیفیت و حرفهای برخوردار نمیشوند. از طرفی تعطیلات پیدرپی مدارس و تدریس غیرحضوری در کیفیت تدریس معلمها تاثیرمنفی گذاشته تا جایی که هم خودشان و هم دانشآموزان نسبت به این نوع تدریس بی میل شدند
دنیای مجازی، دنیای واقعی را از دانشآموزان گرفته است؟
در دنیای امروز، فضای مجازی و تغییرات فرهنگی بر تمرکز دانشآموزان تأثیر بسیاری گذاشته است. با دسترسی راحت به اینترنت و شبکههای اجتماعی، بسیاری از نوجوانان به جای تمرکز بر درس و تحصیل، وقت خود را صرف سرگرمیهای دیجیتال میکنند. طبق آمار مرکز پژوهشی پیو ۶۸درصد نوجوانان ایرانی در گروه سنی ۱۳ تا ۱۸ سال، روزانه بیش از چهار ساعت در فضای مجازی وقت میگذرانند. این مسئله باعث میشود که آنها کمتر به تحصیل اهمیت دهند و نمراتشان افت شدید پیدا کند. علاوه بر این، بسیاری از دانشآموزان به دلیل مشکلات روانشناختی، مانند اضطراب و استرس ناشی از شرایط خانوادگی یا مدرسه، تمرکز کافی برای یادگیری ندارند. برخی از دانشآموزان حتی به دلیل مشکلات اجتماعی و اقتصادی که در خانه دارند، از ادامه تحصیل منصرف میشوند.
مقصر کیست؟ آموزشوپرورش، والدین یا دنیای مدرن؟
حالا که به بررسی این مشکلات از دیدگاههای مختلف پرداختیم، سوال اصلی این است که مقصر کیست؟ آیا مسئولیت اصلی بر دوش سیستم آموزشی است که نتوانسته به همه دانشآموزان دسترسی برابر به منابع آموزشی فراهم کند؟ یا بر دوش دولت و سیاستگذاران است که نتوانستهاند شرایط اقتصادی را برای خانوادهها بهبود بخشند؟ شاید هم مسئولیت بر دوش فضای مجازی و تغییرات فرهنگی باشد که باعث کاهش تمرکز و انگیزه دانشآموزان شده است. در حقیقت، مقصر فقط یک عامل نیست. این مشکلات ترکیبی از چندین عامل هستند که بهطور همزمان باعث افت تحصیلی و افزایش ترک تحصیل شدهاند. مسئولیت بهبود این وضعیت باید بهطور مشترک بر دوش سیاستگذاران، سیستم آموزشی، معلمان، خانوادهها و حتی خود دانشآموزان باشد.
چگونه میتوان دانشآموزان را دوباره به تحصیل علاقهمند کرد؟
توزیع عادلانه منابع آموزشی: طبق گزارشی از وزارت آموزش و پرورش در سال ۲۰۲۳، حدود ۳۰ درصد از مدارس در مناطق محروم کشور هیچگونه دسترسی به تجهیزات دیجیتال یا کتابهای کمک آموزشی ندارند. توزیع منابع آموزشی در مدارس بهطور عادلانه میتواند کمک زیادی به رفع نابرابریها کند. بهویژه در مناطق کمبرخوردار، باید به معلمان و دانشآموزان منابع مناسب و جدید آموزش داده شود.
حمایت از معلمان: بررسی و رسیدگی به مشکلات فرهنگیان، آموزش حرفهای و حمایتهای مالی برای معلمان در مناطق محروم میتواند کیفیت تدریس را بهطور قابل توجهی افزایش دهد. حمایت از خانوادهها: ارائه کمکهای مالی به خانوادههای کمدرآمد میتواند از ترک تحصیل دانشآموزان جلوگیری کند. ایجاد برنامههای روانشناختی: ایجاد مشاورههای روانشناختی و آموزشی برای دانشآموزان میتواند به کاهش مشکلات روانی و اجتماعی آنها کمک کند.
پیام شما به ما