دورانی بدون گوشیهای هوشمند و سرگرمیهای دیجیتال
امیلی فرت، اینفلوئنسر شبکههای اجتماعی و مادر دو کودک، به Yahoo Life میگوید: «من در دورهای بزرگ شدم که هنوز گوشیهای هوشمند و فناوری، تأثیر زیادی نداشتند. خاطرات واضحی از نشستن پای کامپیوتر با دوستم و بازی برای ساعتها دارم. اما بیشتر وقتم را در حیاط خانه، در اتاق بازی یا با دوستانم سپری میکردم.»
در آن زمان، موقعیتهای بیشتری برای تجربه بیحوصلگی وجود داشت: همراهی با والدین در انجام کارهای روزمره، انتظار در صف اداره پست، یا سفرهای طولانی بدون داشتن سرگرمی دیجیتالی. اما امروزه، کودکان یا برنامهای ثابت و پرمشغله دارند یا همواره به یک تبلت یا گوشی والدین دسترسی دارند.
آمارها چه میگویند؟
بر اساس یک نظرسنجی در سال ۲۰۲۴، والدین آمریکایی به طور میانگین مجبورند روزانه چهار فعالیت جدید برای سرگرم کردن کودکانشان ابداع کنند. با این حال، طبق این پژوهش، کودکان آمریکایی در کمتر از ۳۳ دقیقه دچار احساس بیحوصلگی میشوند.
امیلی فرت میگوید: «نکتهی اصلی این است که باید به کودکان اجازه دهیم که بیحوصلگی را تجربه کنند، حتی اگر در ابتدا این حس برایشان ناخوشایند باشد. در نهایت، این تجربه دروازهای به سوی خلاقیت، تخیل و حل مسئله باز میکند.»
بیحوصلگی چیست؟
بیحوصلگی اغلب احساسی ناخوشایند تلقی میشود، زیرا فرد نمیداند با خود چه کند. داربی، استاد روانشناسی دانشگاه کالیفرنیای جنوبی، آن را اینگونه توصیف میکند:
«بیحوصلگی حالتی از ناآرامی است که در آن ذهن، مشغول فعالیت خاصی نیست یا به هدفی مشخص هدایت نمیشود.»
چرا کودکان میگویند "حوصلهام سر رفته"؟
کودکان زمانی احساس بیحوصلگی میکنند که یا محرکهای کافی برای فعالیت ندارند یا باوجود انتخابهای مختلف، نمیدانند چگونه مشغول شوند. این مسئله به رشد مغزی آنها مرتبط است.
لیندا کالدول، استاد دانشگاه ایالتی پنسیلوانیا، توضیح میدهد:
«بخش جلویی مغز که مسئول تصمیمگیری و کنترل است، از سنین پایین همچنان در حال رشد است. کودکان باید یاد بگیرند که خودشان میتوانند شرایط را تغییر دهند، حتی اگر راهحلهایشان سادهتر از نوجوانان باشد.»
نانسی دارلینگ، استاد روانشناسی در کالج اوبرلین، نیز میگوید که این مسئله به شخصیت هر کودک بستگی دارد:
«بعضی کودکان در پیدا کردن سرگرمی برای خودشان بسیار خوب عمل میکنند، اما برخی دیگر منفعل هستند و ترجیح میدهند کسی برایشان تصمیم بگیرد.»
در برخی موارد، زمانی که کودکان با گزینههای مختلفی مواجه میشوند اما تمایلی به انجام آنها ندارند، این موضوع فراتر از "بیحوصلگی" است.
دارلینگ توضیح میدهد:
«گاهی وقتی کودک میگوید "حوصلهام سر رفته"، در واقع منظورش این نیست که واقعا بیحوصله است، بلکه نمیخواهد در فعالیت خاصی مشارکت کند. این ممکن است نوعی مقاومت باشد، زیرا آنها نمیخواهند کسی به آنها دستور دهد.»
همچنین، برخی متخصصان معتقدند که عبارت "حوصلهام سر رفته" میتواند احساسات دیگری مانند اضطراب یا نگرانی را پوشش دهد. جودی موسوف، متخصص آموزشی در Child Mind Institute، میگوید:
«گاهی این جمله فقط یک پوشش است. ممکن است کودک در واقع نگران یا مضطرب باشد، اما نداند چگونه احساس واقعی خود را بیان کند.»
کودکان امروزی بیشتر دچار بیحوصلگی میشوند؟
بسیاری از کارشناسان معتقدند که دسترسی دائمی به سرگرمیهای دیجیتالی، میزان تحمل کودکان در برابر بیحوصلگی را کاهش داده است.
داربی میگوید:
«مغز کودکان امروزی تحت تأثیر دائمی از سرگرمیهای دیجیتال قرار گرفته است، به همین دلیل آنها تحمل کمتری برای لحظات بیتحرکی و سکوت دارند.»
موسوف نیز معتقد است که سرگرمیهای دیجیتالی باعث افزایش ترشح دوپامین در مغز شده و تمرکز بر فعالیتهای آرامتر، مانند مطالعه یا رنگآمیزی، برای کودکان دشوارتر شده است.
آیا بیحوصلگی برای کودکان مفید است؟
بله، تا حدی. کارشناسان معتقدند که حوصله سر رفتن میتواند صبر، مهارتهای حل مسئله و تحمل سختی را در کودکان تقویت کند.
داربی توضیح میدهد:
«بیحوصلگی به کودکان کمک میکند تا تحمل سختی را یاد بگیرند، که این مهارت برای مقابله با اضطراب و افسردگی بسیار مهم است. توانایی کنار آمدن با ناراحتی، یک ویژگی ارزشمند برای رشد ذهنی سالم است.»
دارلینگ نیز مزیت دیگری برای بیحوصلگی میبیند:
«این فرصت به کودکان کمک میکند تا علایق خود را کشف کنند و یاد بگیرند چگونه لحظات بیحوصلگی را به شکل سرگرمکنندهای پر کنند. وقتی بزرگتر شوند، ایدههای بهتری برای مشغول شدن خواهند داشت، بهجای اینکه درگیر رفتارهای نامناسب شوند.»
البته، دورههای طولانی بیحوصلگی، مانند آنچه در دوران قرنطینهی کرونا رخ داد، میتواند اثرات منفی داشته باشد. موسوف میگوید:
«اگر کودکان برای مدت طولانی درگیر افکار خود باشند، این موضوع میتواند به سلامت روان آنها آسیب بزند.»
والدین چه کاری میتوانند انجام دهند؟
داربی ادامه میدهد:
«بسیاری از والدین فکر میکنند که وظیفه دارند همیشه کودکان را سرگرم کنند. اما بهتر است این تصور را تغییر دهیم و گاهی اجازه دهیم کودکان با بیحوصلگی روبهرو شوند.»
او پیشنهاد میدهد که والدین برخی فعالیتها را محدود کنند، مانند جلوگیری از استفاده از تلفن همراه یا دستگاهای بازی همراه هنگام صرف غذا در رستوران.
«ایجاد فرصتهایی برای تحمل لحظات سکوت و آرامش میتواند باعث رشد تفکر خلاقانه و عمیقتر شود.»
برخی والدین نیز سعی میکنند تعادل بین برنامهریزی برای کودکان و ایجاد زمانهای آزاد را حفظ کنند. مثلا مادر دوقلوهای پنجساله در نیویورک میگوید:
«مدرسه و کلاسهای بعد از آن، بهاندازهی کافی کودکانم را درگیر میکند. بنابراین آخر هفتهها سعی میکنم زمان آزاد آنها را حفظ کنم.»
فرت نیز تجربهی شخصی خود را اینگونه توضیح میدهد:
«بچههای من حالا خیلی خوب خودشان را سرگرم میکنند، چون من به آنها فرصت دادم که حوصلهشان سر برود. هر لحظهی روز را با سرگرمی پر نکردم، بلکه به آنها اجازه دادم خلاق باشند.»
پیام شما به ما