داستان سامری و گوسالهپرستی قوم بنیاسراییل
حضرت موسیعلیهالسلام به فرمان خداوند40روز بهکوه طور رفت و برادرش هارون را بهجای خود نهاد. وقتی بازگشت، مردم را گوسالهپرست دید. هارون را مؤاخذه کرد، که در غیابِ من با این قوم چهکردی؟! چرا دچار انحراف شدهاند؟ هارون گفت: «من هرچه از دستم برآمد انجام دادم. ولیکن سامری، امت را به گوسالهپرستی فراخواند و بسیاری نیز از او پیروی کردند. (اعراف،142/طه،86تا93) من ترسیدم که بین بنیاسرائیل تفرقه بیافتد، و کار به جنگ و نزاع بکشد. پس صبر پیشه کردم تا زمان بازگشت تو، قوم حفظ شود. (طه،94) پس از این واقعه حضرت موسی(ع) عامل تفرقه را مجازات و امت را حول محور حق، متحد کرد.
این کار جناب هارون فقط برای این بود که قوم بنیاسراییل از هم پاشیده نشده و سر پا بماند تا حضرت موسی علیهالسلام بازگردد. در این روایت اهمیت وحدت و یکپارچگی به وضوح دیده میشود.
در مسئله بیعت در غصب خلافت، با وجود آنکه حق امیرالمومنین علیهالسلام از وی سلب شده اما امام ترجیح داد تا با سکوت و تحمل فشارهای اطرافیان، به وحدت مسلمین لطمهای وارد نشود و اسلام حفظ شود
وحدت بین اوس و خزرج
قبیله اوس و خزرج دو قبیله بزرگ و قابل اهمیت بودند که سالیانی بسیار بین این دو قبیله، جنگ و اختلاف بود و یهود از آن بهرهبرداری مینمود و آتش جنگ و نزاع را بین آنها بیشتر شعلهورتر میکرد. تا آنکه پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله به مدینه آمدند، و ندای دعوت به توحید را سر دادند. وجود پیامبر صلیاللهعلیهوآله باعث شد تا غضبها و کینهها به دوستی و محبت تبدیل شود. اوس و خزرج برادر شدند و متفرقترین قوم تاریخ، که به قتل و غارتِ برادران خود افتخار میکردند، با هم متحد شدند و چنان پیوندی میان آنان برقرار شد که در اندکزمانی، دو امپراتوری بزرگ تاریخ یعنی ایرانِ ساسانی و روم شرقی را از پای درآوردند. (دو قرنسکوت، زرینکوب،ص59)
ایجاد عقد اخوت بین مهاجر و انصار
مهاجران به همراه پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله از مکه به سوی مدینه هجرت نمودند و وقتی وارد مدینه شدند هیچ چیز نداشتند نه مکانی برای اسکان و زندگی و کاری برای کسب درآمد. البته مردم مدینه هم که انصار بودند از این مهاجرت کمی آزرده شده بودند. رسول اکرم صلیاللهعلیهوآله برای ایجاد وحدت و همدلی مابین مهاجر و انصار(مردم مکه و مدینه)، بین آنان عقد اخوت ایجاد کرد تا برادر یکدیگر شوند و از اختلاف و نزاع پرهیز کنند.(ینابیعالموده،ج۲،ص۲۸۹)
چنان پیوندی میان اوس و خزرج برقرار شد که در اندکزمانی، دو امپراتوری بزرگ تاریخ یعنی ایرانِ ساسانی و روم شرقی را از پای درآوردند.
سفارش پیامبر اکرمصلیاللهعلیهوآله به حدیث ثقلین
پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله از اختلاف امت اسلامی پس از خود بسیار نگران بودند. بنابراین پس از آخرین حج در منطقه غدیرخم همه مسلمانان را جمع کرده و راه رهایی از اختلاف و تفرقه را پیروی از قرآن و اهلبیت علیهمالسلام معرفی کردند. (خلاصة عبقات الانوار،ج۱،ص۲۰۷) حتی در آخرین روزهای زندگی خویش از اختلاف بین امت، اظهار نگرانی کرده و در پی مقابله با آن بودند.(المسترشد،ص۶۸۱)
امیرالمومنین علیهالسلام؛ مثال بارز وحدت
امیرالمومنین علی علیهالسلام در تاریخ اسلام از بزرگترین مثالهای بارز ایجاد وحدت است. نحوه عملکرد امام در مواجهه با موضوع غصب خلافت و نحوه تعامل با خلفای سهگانه، اوج هوشمندی ایشان در برقراری وحدت میان مسلمین است. در مسئله بیعت در غصب خلافت، با وجود آنکه حق امیرالمومنین علیهالسلام از وی سلب شده اما امام ترجیح داد تا با سکوت و تحمل فشارهای اطرافیان، به وحدت مسلمین لطمهای وارد نشود و اسلام حفظ شود. (نهجالبلاغه،نامه62)
موارد فوق اهمیت وحدت در بین اقوام و جامعه را به تصویر کشیده است که اگر به وحدت بیتوجهی میشد ممکن بود چه فجایع و جنایاتی رخ دهد.
پیام شما به ما