اگر از بسیاری از مردم پرسیده شود دوست داشتند در چه دوره ای از زمان و تاریخ زندگی کنند؟ احتمالا پاسخ نیمی از آنها گذشته‌های دوری بود که حتی خودشان نسبت به آن دوران بی اطلاع بودند؛ اما معتقدند در آن دوران جنگ و خونریزی و استرس نبوده و مردم در صلح و آرامش و رفاه زندگی می‌کردند. آیا واقعیت همین بوده ؟

یکشنبه ۳۰ بهمن ۱۴۰۱ - ۰۰:۰۰
مغزهای محاصره شده در تارهای خبری
به گفته روانشناسان و محققان جامعه شناسی، انسان امروزه در دنیایی زندگی می‌کند که نسبت به قرن‌های گذشته خشونت کمتر و رفاه و امنیت و سلامت بیشتری را تجربه می‌کند؛ اما پیشرفت زندگی و تکنولوژی وگسترش ارتباطات باعث شده تا فجایع و اخبار بد مدام مقابل چشمشان رژه برود و آنها را در باتلاق بدبختی خفه کند. برای درک عمیق این که خبر بد چقدر در ذهن‌ها ریشه دوانده لحظه‌ای چشمانتان را ببندید و به خبرهای مهم یک دهه اخیر فکر کنید! می‌خواهیم با هم سفری به اعماق سیاه‌چاله ذهنمان داشته باشیم و از خبرهای مرده که در گور خفته‌اند یادی کنیم. خبرها مثل یک نوارفیلم با دور تند در حال عبور هستند، گریه، شکست، بیماری، جنگ، سیل،زلزله، تصاویر آوار و آوارگی، اعتیاد، کرونا، مرگ، سرطان و... زور خبرهای منفی به قدری هست که حتی مرده‌هایشان نقش پررنگ تری نسبت به اخبارخوب زنده دارند، خبرهای خوبی که پشت گورستانی از اخبار منفی سنگر گرفته‌اند تا در ذهنمان ناپدید شوند. در این گزارش سعی کردیم به این سوال بزرگ که «چرا ما مردم بیشتر خبرهای بد را دنبال می‌کنیم و آغوشمان همیشه به رویشان باز است» پاسخ بدهیم. کی از همه بدبخت‌تره؟ «امروز خیلی خسته شدم، فقط 5 ساعت خوابیدم!» «باز تو خوبی من کل شب رو بیدار موندم و اصلا نخوابیدم!» «نفر سوم مثل زامبی‌ها از دور می‌رسه و میگه جدی روتون میشه از خوابیدن صحبت کنید؟ من سالهاست خواب به چشمام نیومده!» شاید بی اطلاعیم اما تقریبا همه ما در مسابقه «کی از همه بدبخت‌تره» شرکت کرده‌ایم از صبح که چشممان را باز می‌کنیم تا وقتی تن خسته و کم‌رمقمان را به رخت‌خواب می‌بریم در حال مسابقه دادن هستیم. جمع‌های دوستانه، خانوادگی یا گروه‌های مجازی را به یاد بیاورید! اکثر صحبت‌ها حول خبرهای منفی و اثبات بیچارگی می‌چرخد. قربانی شدن به قیمت طرد نشدن در جامعه! بسیاری از ما تنها راه پذیرفته شدن در جامعه را ظاهر شدن در نقش قربانی تصور می‌کنیم و همین امر باعث می‌شود که حتی اگر اتفاق مثبت و خوبی هم در زندگی‌مان رخ داده باشد؛ برای طرد نشدن از جمع آن را بازگو نکنیم. برای مثال جو ناپایدار جامعه و خبرهای منفی که از هر طرف محکم به سر و صورتمان می‌خورد، باعث می‌شود فرد شادی و خوشحالی‌اش را در روز تولدتش قورت دهد و آن را از خود دریغ کند.گاهی وقتها هم نیاز شدید به این دلخوشی را دارد اما برای اینکه با جو غالب درجامعه در ارتباط و احساس تعلق داشته باشد آن نیاز و حس را در پشت انبوهی از اندوه و خبرهای منفی پنهان می‌کند تا با همرنگ شدن در جمع از جامعه طرد نشود! قرار نیست چون خبرهای بد انتخاب می‌شوند و آسیب می‌رسانند ما حبابی از بی‌خبری دور خودمان بسازیم یا با غرق شدن در همه خبرها زندگی‌مان را مختل کنیم. رعایت تعادل در پیگیری خبرها شادی غیرواقعی یا اضطراب بیش از حد را از ما می‌گیرد اثر فومو و تاثیری که بر خواندن خبرها می‌گذارد «من از زندگی عقب موندم، همه در حال پیشرفت هستند اون وقت من کجام؟».روان درمانگران یکی از دلایل دنبال کردن خبر و ابراز علاقه به آن را اثر فومو می‌دانند، ترس از دست دادن و جا ماندن از چیزی این نیاز را در افراد به وجود می‌آورد که هم جهت با بقیه گام بردارد و صحبت کند و همین آن‌ها را به سمت خبر هُل می‌دهد. گاهی وقت‌ها هم فرد هیچ میل و رغبتی برای خواندن خبر ندارد و انتخابش دورماندن از تنش و مشکلات سیاسی و اجتماعی جامعه است؛ اما چون از سمت دیگران سرزنش می‌شود و برای طرد نشدن، خبرهارا پیگیری می‌کند. چرا خبر بد می‌خوانیم؟ حس بقا و ادامه دادن زندگی در تک‌تک سلولهای انسان زنده‌ است، با خواندن خبرهای منفی، حس ترس و از دست دادن چیزی که دارد، او را تهدید می‌کند و همین می‌شود که در باتلاق خبرخوانی اسیر می‌شود جمله‌ای که بسیاری از خبرخوان‌ها بر آن تاکید دارند:« ما خبر می‌خوانیم تا بفهمیم بعدها چه اتفاقی می‌افتد و چه سرنوشتی در انتظار ما خواهد بود» آگاهی از غول خبرهای بد در دورانی که ما از طریق رسانه‌ها و شبکه‌های اجتماعی به بدترین فجایع انسانی، دسترسی سریع، نامحدود و بی قید و بند داریم، خودمان باید خبرهایی را که به ما می‌رسد کنترل کنیم تا بتوانیم روان سالم داشته باشیم. گاهی ادامه دادن به خبرخوانی از روی ناخودآگاه صورت می‌گیرد و آگاهی به عادت خبربدخوانی می‌تواند بهترین راه ترک این رفتار باشد. برای مثال: آگاهی از عادت خریدهای هیجانی و نوشتن هزینه‌ها می‌تواند کمک بزرگی در کنترل خریدهای بعد داشته باشد. اگه فاصله افتاده... گوشی همراه تبدیل به یک عضو جداناپذیر درعصر جدید شده است به طوری که فاصله و دوری از آن به بسیاری حس اضطراب و ناامنی را می‌دهد؛ اما برای ترک خبرهای بد متاسفانه یا خوشبختانه باید تمرین کرد. مدتی از اینترنت خارج شد و با مواجهه شدن در دنیای واقعی به این امر که همه آدم‌ها آن بیرون ترول نیستند پی برد. راه دیگری که ما را از خبر بد دور می‌کند، فعال کردن زمان سنج و مدیریت زمان برای استفاده از گوشی و چک کردن کانال‌های خبری است. نیمه پر خبر را ببین ما شاید نتوانیم جلوی مصرف خبرهای بد را بگیریم همان خبرهایی که به ما تصور دنیای پر از زشتی و تاریکی را می‌دهد؛ اما همین که پی ببریم دنبال کردن خبرهای خوب می‌تواند حال خوب به خودمان و جامعه تزریق کند و شادی آور باشد تلاش می‌کنیم تا با مصرف عامدانه آن در مقابل این تصور بایستیم. ترازوی خبر را متعادل کن تعادل، مرزی میان افراط و تفریط است، قرار نیست چون خبرهای بد انتخاب می‌شوند و آسیب می‌رسانند ما حبابی از بی‌خبری دور خودمان بسازیم یا با غرق شدن در همه خبرها زندگی‌مان را مختل کنیم. رعایت تعادل در پیگیری خبرها شادی غیرواقعی یا اضطراب بیش از حد را از ما می‌گیرد. فقط باید تلاش کنیم و بدانیم تحت تاثیر چه خبرهایی قرار می‌گیریم و با فاصله گرفتن از خبرهای منفی آن می‌توانیم در رفتار پیگیری خبرها تغییر ایجاد کنیم.
  • [placeholder]

پربازدیدها

پربحث‌ها