من حجاب را دوست دارم

مریم پیش مامانش آمد و از او به خاطر مقنعه ای که برایش دوخته بود، تشکر کرد. او حالا با این مقنعه بهتر می تواند حجابش را حفظ کند. مریم از مادرش شنیده که حضرت فاطمه علیهاالسلام توجه زیادی به حجابش داشت. دخترش حضرت زینب علیهاالسلام هم در حفظ حجاب مانند مادرش بود و همیشه حجابش را حفظ می کرد.
مادرش قصه ای از حضرت فاطمه علیهاالسلام برایش تعریف کرد:
روزی شخص نابینایی اجازه ورود خواست. فاطمه علیهاسلام برخاست و چادر به سر كرد. رسول خدا فرمود: چرا از او رو می گیری, او كه تو را نمی بیند؟ فاطمه عرض كرد: او مرا نمی بیند, اما من كه او را می بینم. و او اگر چه مرا نمی بیند ولی بوی مرا كه حس می كند.
مریم هم که حضرت زینب علیهاالسلام و مادرش را خیلی دوست دارد، می خواهد مثل آنها حجابش کامل باشد؛ تا هم آنها را شاد کند و هم خدا از او راضی باشد.
فرآوری: نعیمه درویشی
منابع:بوستان نور، پاسگویی به سوالات دینی
مطالب مرتبط:
به پدر و مادرمون احترام بذاریم