هیچ جهل و نادانی زیان بارتر از عجب و...

شنبه ۲ دی ۱۳۹۱ - ۰۰:۰۰
جایگاه عجب و خودپسندی در کلام امام(ع)
جایگاه عجب و خودپسندی در كلام امام رضا خودبینی، خودپسندی، خودمحوری، خودبرتربینی و عیبهای خود را نادیده گرفتن همه و همه از حالات زشت، مذموم و ناپسند جامعه اسلامی است. عُجب یكی از صفات و رذائل اخلاقی است كه در آیات قرآن و روایات معصومین(ع) از جمله امام علی بن موسی الرضا(ع) مذموم شمرده شده است. فطرت و وجدان پاك، خودپسندی را مطرود و منفور خویش می داند كه این حالت از شیطانی بودن نفس و ضعف عقلانی و ایمان نشات می گیرد كه با تقویت بنیان های عقلانی و روحیه ایمانی قوی و پرهیز از هواهای نفسانی می توان راه نفوذ آن را به درون و وجدان آدمی بست. مفهوم لغوی عجب تعاریف متخلفی از عجب در فرهنگها و لغت نامه ها آمده است كه در زیر به برخی از آنها اشاره می شود: عجب: ناز، خویشتن بینی، رای خود را بصواب و از آن دیگر آن را خطا دیدن، انكار آنچه بر تو وارد آید.(1) در المنجد این چنین بیان شده است: خودپسندی یا قبول نكردن ایراد و انتقاد بجا.(2) همچنین: عجب عبارت از نظر كردن به نفس و عمل خود باشد به آن كه عبد خود را بزرگ شمرد و این امر ناپسند است و اصل آن دو چیز است یكی رجاه خلق و مدح ایشان، دیگر آنكه كردار كسی به كسی پسنده افتد و او را مدح كند تا فاعل به عمل خود معجب شود.(3) عجب و خودپسندی درخت خبیثی است كه ثمرة آن بسیاری از گناهان صغیره و كبیره و امور نابود كننده انسان است و این درخت در دل هر كس كه جای گیرد، كار او به كفر و شرك و بالاتر از آن ها می انجامد. عجب به عبادات و ایمان موجب فاسد و بی اثر شدن آن و نیز كوچك شماردن گناهان بزرگ و در نتیجه تسلط شیطان بر انسان می شود. چنین پنداری را نباید جز به عنوان یك تصور جنون آمیز به چیز دیگری تلقی كرد و به عبارت دیگر این حالت ناهنجار روانی همان حالتی است كه در روانشناسی معاصر از آن به نارسیسیسم(Narcissism) تعبیر می شود كه فرد در حب به خویشتن تا آنجا پیشروی می كند كه عاشق خود می گردد و گرفتار شیفتگی و دلدادگی نسبت به خود می شود و خویشتن را تا سر حد پرستش دوست می دارد. اصولا فردی كه به بیماری روان عجب و خود دوستی مفرط مبتلاست، گناهان و جرم های سنگین را – كه خود مرتكب آنها می شود- خرد و ناچیز برمی شمارد و احسان های ریز و اندك را كلان و بزرگ و فزون از حد تلقی می كند و كارهای زشتی كه دستش بدانها آلوده است به عهده فراموشی می سپارد، و این انحراف روانی تا آنجا جلو می رود كه او خیر و خوبی را شر و بدی، و شر و بدی را خیر و خوبی معرفی می كند و از درون خیر و نیكی، شر و بدی را بر سر پا می كند و بر چهره خیر نقاب شر، و بر سیمای شر صورتك خیر می پوشاند. یك فرد خودپسند – چون دچار غرور نیز می باشد و تا حد خودپرستی خویشتن را دوست می دارد- حتی خود را فریب می دهد؛ لذا در فضایی از اوهام زندگی می كند و با مصالحی تهی از واقعیت این فضا را برای خود معماری می نماید و سرانجام در یك پرتگاهی پیش بینی نشده سقوط می كند و آن چنان شخصیت روانیش تباه می گردد كه اعاده سلامت آنها سخت دشوار و احیانا غیر قابل امكان خواهد گشت.(4) تفاوت عجب و كبر كبر یعنی بزرگى كردن بر دیگران و خود را برتر از دیگران دانستن. كبر آن است كه فرد خود را با دیگری مقایسه كرده و خود را برتر از او می بیند ولی در عجب هیچگونه مقایسه‌ای با كسی نمی‌شود بلكه انسان به خاطر علم یا قدرت یا عبادت، خود را بزرگ می‌بیند. بنابراین عجب آن است كه فرد به خاطر كمالی كه در خودش می‌بیند خود را بزرگ می شمارد. درجات عجب احمد بن نجم در مورد عجب و غرور از حضرت رضا(ع) سوال كرد كه آیا فاسد كننده عمل است یا نه؟ حضرت فرمودند: عجب درجاتی دارد: یكی این كه رفتار و كردار بدِ بنده به صورت خوبی برای او جلوه می كند و می پندارد كه خوب كاری كرده است و از درجات عجب این است كه بنده ای به پروردگارش ایمان بیاورد، پس به این مناسبت بر خدای خود منت می گذارد و حال آن كه در ایمان آوردن او خدایش بر وی منت دارد. مناظره عالم و عابد روایت شده است كه روزی مردی عالم نزد عابد رفت و پرسید: عبادت تو چگونه است و تا چه حد آنها را به جا می آوری؟ عابد گفت: از شخصی مثل من، درباره نماز و مناجات و عباداتش سوال می كنی؟ در صورتی كه من از فلان ساعت، تا فلان وقت و بسیار زیاد، عبادت خدا را به جا می آورم. عالم مجددا پرسید: گریه و زاری و ناله كردنت به درگاه خداوند چگونه است؟ عابد گفت: چنان گریه كنم كه اشك هایم از چشمانم جاری می شود. عالم گفت: اگر خنده كنی ولی عارف به خدا باشی و نسبت به حق تعالی شناخت و معرفت داشته باشی ـ و از او بترسی ـ این كار برای تو بهتر از این است كه گریه كنی و از این كارت به خود ببالی و مغرور شوی؛ زیرا هر كسی به خود ببالد و به كار خویش مغرور شود، چیزی از عملش به درگاه خداوند صعود نمی كند و پذیرفته نمی شود. امام رضا(ع)می فرمایند: هیچ جهل و نادانی زیان بارتر از عجب و خودپسندی نیست. در جایی دیگر می فرمایند :كسی كه عجب و خودپسندی را به خود راه دهد هلاك خواهد شد. عجب عبارت از درختی است كه بذر و دانه آن كفر است و كشتگاه و كشتزار آن عبارت است از نفاق، و مواردی كه آن را تغذیه و سیراب می كند درخواست ها و توقعات نابحق و بیجا و ظلم و ستم می باشد و تنه و شاخه و ساقه های آن را جهل و ناآگاهی می پردازد و برگ های آن بیراهگی و گمراهی است و سرانجام بر و میوه آن لعنت و محرومیت و دورباش از رحمت خدا و جاودانگی در آتش و دوزخ می باشد. حسن بن جهم می گوید: از امام رضا(ع) شنیده ام كه می فرمود: مردی در میان بنی اسرائیل زندگی می كرد و علی رغم آن كه مدت چهل سال خدای را بندگی می كرد، عبادت او در درگاه الهی مورد قبول واقع نشد؛ لذا با خود می گفت: خدایا هر كاری را به خاطر تو انجام داده ام، و هر گناهی را كه از من سر می زند از ناحیه تو است؛ پس چرا به اعمال من با دیده قبول نمی نگری؟! خداوند متعال به او پاسخ داد: اگر تو در مقام نكوهش از خویشتن بر می آمدی بهتر از آن بود كه با چنین حالت روانی و با روحیه عجب و خودپسندی، مرا چهل سال بندگی كرده باشی. انسان با شناخت درست خود، به ضعفها، ناتوانیها، فرسایش پذیری ها و درماندگی های خود پی می برد و احساس خودبزرگ بینی و خودبرتربینی از درونش رخت بر می بندد و دیگر خود را از كسان دیگر برتر نمی شناسد. این است كه هر اندازه شناخت ظرفیتها و توانایی های زودگذر آدمی فزونی یابد، بر فروتنی او نیز افزوده می شود و خواهش ها و پول و مقام های فانی او را نمی فریبد و از هر گونه گستاخی و گردن فرازی می رهد. بنابراین با توجه به آنچه اشاره شد می توان گفت صفت عجب و خودپسندی مورد سرزنش همگان است. عجب موجب می شود انسان عمل شایسته خود را بیش از حد بزرگ دانسته و خود را از هر گونه تقصیر و كمبودی مبرا كند، از مشورت با دیگران باز می ماند، افكار و نظریات دیگران را پوچ و بی ارزش دانسته و بصیرت خود را از دست می دهد. پس باید با شناخت صحیح پروردگار و شناخت خود و دستیابی به اسباب و آلات عجب یعنی علم، عبادت، طاعت و كمالات نفسانی از نفوذ این صفت مذموم و ناشایست به وجدان و فطرت پاك انسانی جلوگیری كرد. منابع: 1. لغت نامه دهخدا، ج42 2. المنجد، ج2 3. فرهنگ لغات و اصطلاحات و تعبیرات عرفانی، سید جعفر سجادی 4.نگین ایران، میرزا محمد كاظمینی 5.هشتمین سفیر رستگاری، علی كرباسی زاده 4. پاره ای از بهشت، محسن غفاری 7.دررالكلام، حسین حائری كرمانی 8.فرازهایی از سخنان امام رضا(ع)، محمد حكیمی، دفتر چهارم بخش حریم رضوی

برچسب‌ها