«کودک طلاق» تنها یک عبارت نیست، بلکه برچسبی است که به‌سادگی می‌تواند هویت و احساسات کودک را تحت تأثیر قرار دهد. این برچسب نه تنها به طرد اجتماعی و مشکلات روانی منجر می‌شود، بلکه می‌تواند مسیر آینده کودک را هم تغییر دهد.

فاطمه ناجی
چهارشنبه ۲۷ فروردین ۱۴۰۴ - ۱۴:۳۵
سایه سنگین برچسب طلاق بر کودکان

اصطلاح «کودک طلاق» تنها یک عبارت ساده نیست. این واژه می‌تواند مانند سایه‌ای سنگین، سال‌ها بر ذهن و احساسات یک کودک باقی بماند. چه از روی دلسوزی بیان شود و چه از روی ناآگاهی، چنین برچسب‌هایی اغلب فراتر از کلمات عمل می‌کنند؛ آن‌ها به تدریج هویت، روابط و حتی آینده فرد را تحت تأثیر قرار می‌دهند. در این گزارش، با نگاهی به داده‌های علمی، تجربه‌های زیسته و پیشنهادهای کارشناسان، بررسی می‌کنیم چگونه برچسب‌زنی می‌تواند به کودکان آسیب برساند و چه راه‌هایی برای تغییر این نگاه وجود دارد.

برچسب‌زنی؛ زبانِ تبعیض

عبارت‌هایی مانند «کودک طلاق» یا «کودک مشکل‌دار» نه‌تنها بار معنایی منفی دارند، بلکه تصویری نادرست از کودک در ذهن جامعه ایجاد می‌کنند. طبق یافته‌های روانشناسی اجتماعی، تکرار چنین القاب‌هایی می‌تواند روی خودپنداره و رفتار فرد تأثیر بگذارد. تحقیقی از دانشگاه میشیگان نشان می‌دهد ۴۲٪ مردم تصور می‌کنند کودکان طلاق با چالش‌های بیشتری مواجه‌اند؛ باوری که ناخواسته منجر به فاصله‌گذاری اجتماعی می‌شود.

تأثیرات روانی و اجتماعی

. انزوای پنهان
وقتی کودکی به طور مداوم با عنوان «دچار مشکل» شناخته شود، این نگرش در رفتار اطرافیان منعکس می‌شود؛ از معلمان گرفته تا همسالان. چنین کودکانی ممکن است مورد ترحم یا تمسخر قرار بگیرند، که در نهایت منجر به انزوا و ضعف در مهارت‌های اجتماعی می‌شود.

. افت اعتماد به نفس و افزایش اضطراب
تکرار مداوم یک برچسب منفی می‌تواند باعث کاهش عزت‌نفس شود. طبق پژوهشی در سال ۲۰۰۹، احتمال تجربه‌ی مشکلات روانی در کودکانی با سابقه طلاق، ۵۰٪ بیشتر از سایر همسالان است. این کودکان گاه دچار احساس گناه نیز می‌شوند، گمان می‌کنند تقصیر آن‌ها بوده که خانواده‌شان از هم پاشیده است.

. تغییر در هویت و رفتار
برچسب‌ها گاهی باعث می‌شود پیش‌گویی‌ها به واقعیت تبدیل شوند. مثلا اگر کودکی دائماً بشنود که «مشکل دارد»، خودش هم کم‌کم باور می‌کند و همان‌طور رفتار می‌کند؛ انگار آن برچسب، واقعیت او شده باشد. حتی برچسب‌های ظاهراً مثبت، مثل «تو خیلی قوی هستی»، می‌توانند جلوی کمک‌خواهی را بگیرد و کودک را در نقش یک قهرمان خسته گیر بیندازند.

روایت تجربه؛ از پشت برچسب‌ها

دختری در برنامه ایکس نوشته بود: «۱۲ سالم بود که مادرم گفت چون تو بچه طلاقی، باید قوی‌تر باشی. از اون روز به بعد، دیگه گریه نکردم. فکر می‌کردم اگه ضعیف باشم، شکست می‌خورم. سال‌ها گذشت تا بفهمم هنوز یه بچه‌ام. نه یه سنگ، نه یه قهرمان.»

راه‌هایی برای تغییر

تغییر زبان روزمره: به‌جای «کودک طلاق»، از عباراتی مانند «کودک در شرایط خاص خانوادگی» یا «کودک نیازمند حمایت» استفاده کنیم.

ایجاد فضاهای امن: راه‌اندازی گروه‌های حمایتی در مدارس و محله‌ها که کودکان بدون ترس از قضاوت حرف بزنند.

آموزش در مدارس: برگزاری دوره‌هایی برای معلمان و دانش‌آموزان درباره اهمیت زبان، قضاوت نکردن، و تقویت همدلی.

هنر به‌عنوان ابزار بازسازی: پروژه‌های هنری مانند نقاشی، تئاتر یا داستان‌نویسی که به کودکان کمک می‌کند احساسات‌شان را به‌صورت خلاقانه بیان کنند.

طراحی بازی‌های گروهی: بازی‌هایی مثل «جزیره احساسات» که مهارت گفت‌وگو، درک هیجانات و پذیرش را در کودکان تقویت می‌کنند.

استفاده از فناوری: طراحی اپلیکیشن‌هایی برای ارتباط امن و ناشناس با مشاوران، یا به اشتراک گذاشتن تجربه‌ها در بستری حمایتگر.

کمپین‌های آگاهی‌بخش: مثلاً کمپین «کلمه‌ات را عوض کن»، با هدف جایگزینی واژه‌های آسیب‌زا با عباراتی حمایت‌گر، در رسانه‌های اجتماعی.

حمایت خانوادگی و تخصصی: کارگاه‌هایی برای والدین و مشاوران جهت ایجاد ارتباط مؤثر با کودکان درگیر طلاق.

نتیجه‌گیری: کلمات مهم‌اند، خیلی مهم

«کودک طلاق» فقط یک برچسب است، نه هویت یک انسان. پس با دقت در انتخاب واژگان، همدلی در رفتار و ابتکار در راهکارها، می‌شود آینده‌ کودکان را از زیر سایه‌ برچسب‌ها بیرون آورد. دنیایی بسازیم که در آن هیچ کودکی صرفاً با یک برچسب قضاوت نشود.

برچسب‌ها

پیام شما به ما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha