فرعونی که همزمان با ولادت حضرت موسی علیهالسلام بر مصر حکومت میکرد، در منابع اسلامی قابوس بن مصعب نامیده شده و در تاریخ عبرانیان از او با عنوان فرعون تسخیر یاد میشود. بیشتر مورخان او را رامسس دوم، سومین پادشاه از سلسله نوزدهم فراعنه مصر، میدانند.
انگیزه نامگذاری فرعون
در مورد وجه تسمیه فرعون نظراتی وجود دارد که عبارتند از:
- فرعون اسم عام است و به همه پادشاهان مصر گفته میشده، مثل این که به پادشاهان روم؛ قیصر و به سلاطین ایران؛ کسری گفته میشد. (حجة التفاسیر و بلاغ الإکسیر، ج ۱ مقدمه، ص۲۸۲)
- فرعون اسمی غیرعربی است که بخاطر گستاخی و گردنکشی او، چنین نامیده شده است.(ترجمه مفردات، ج۳، ص۴۳)
- از ماده «فارع» مشتق شده به معنی قتل، انتقام و غارت و یا از ماده «فرع» به معنی هرج و مرج یا فقدان نظم.(التحقیق، مصطفوی، ج۹، ص۶۷)
در آیه ۹۲ سوره یونس آمده است: «امروز تو را به وسیله جسدت نجات میدهیم تا برای کسانی که بعد از تو هستند عبرت باشی، و بسیاری از مردم از آیات ما غافلند
فرعون در قرآن؛ تجسم تکبر و ادعای خدایی
واژه فرعون در قرآن ۷۴ بار ذکر شده و بیشتر در ارتباط با بنیاسرائیل و داستان حضرت موسی علیهالسلام آمده است. (قاموس قرآن، ج۵، ص۱۶۳) با اینحال، قرآن نام واقعی فرعونی را که در زمان حضرت موسی علیهالسلام حکومت میکرد را ذکر نکرده است.
فرعون زمان حضرت موسی پادشاهی متکبر بود و به سرزمین مصر و نهرهایش و مقدار طلایی که او و هوا خواهانش داشتند، مباهات می نمود.(زخرف، ۵۱-۵۳) غرور او چنان شدت گرفت که ادعای ربوبیت و خدایی کرد: " أَنَا رَبُّکُمُ الْأَعْلَی"؛ من پروردگار برتر شما هستم. (نازعات،۲۴) حتی خدایی خود را به مردم اعلام کرد: "ای جمعیت اشراف! من معبودی جز خود، برای شما سراغ ندارم. (قصص، ۳۸) این ادعاهای گستاخانه، او را در مسیر هلاکت و سقوط ابدی قرار داد.
خواب هولناک فرعون و آغاز جنایات او
فرعون شبی خواب وحشتناکی دید؛ آتشی از بیتالمقدس شعلهور شد و تمام خانههای مصر را سوزاند، اما بنیاسرائیل آسیبی ندیدند. هراسان از خواب بیدار شد و تعبیرکنندگان را فراخواند. آنها گفتند: پسری از بنیاسرائیل متولد خواهد شد که سرنگونی تو به دست او رقم میخورد.
وحشت فرعون او را به جنایتی بیسابقه واداشت. قابلههایی را مأمور کرد تا هر نوزاد پسری را بکشند و دختران را برای بردگی زنده بگذارند.(بقره، ۴۹) فرزندان پسر آنها را میکشتند و زنانشان را زنده نگاه میداشتند؛ و این آزمایشی بزرگ برای بنیاسرائیل بود. (مخزن العرفان، ج۱، ص۳۱۳)
اما اراده الهی بر بقای حضرت موسی علیهالسلام و نابودی فرعون بود. همان کودکی که فرمان قتلش صادر شد، در کاخ فرعون رشد کرد و سرانجام به پیامبری مبعوث شد تا بساط ظلم و استکبار را در هم پیچد.
معرفی فرعون در روایات
امام کاظم علیهالسلام میفرماید: هنگامیکه حضرت موسی علیهالسلام بر فرعون وارد شد، به درگاه الهی عرضه داشت:
"پروردگارا! از کشتهشدن بهدست فرعون به تو پناه میبرم و از شر او تنها از تو ایمنی میطلبم و یاری میخواهم." پس خداوند، آرامش و اطمینان قلبی فرعون را به ترس و وحشتی عمیق از موسی علیهالسلام تبدیل کرد.(قصص الأنبیاء، ص۳۶۳) این نشان میدهد که قدرت حقیقی تنها از آنِ خداست و اوست که دلهای ظالمان را سرشار از هراس و ضعف میکند.
از امام رضا علیهالسلام پرسیدند: وقتی فرعون گفت: مرا رها کنید تا موسی را بکشم.(غافر،۲۶) چه چیز مانع او شد؟ امام فرمود: بلوغ فکری و حلالبودن مولدش مانع او شد، چون هیچ کس جز زنازاده مرتکب قتل انبیاء و اولاد آنها نمیشود.(قصص الأنبیاء (قصص قرآن)، ص۳۶۲)
ابراهیم بن محمد همدانی از امام رضا علیهالسلام پرسید: به چه علت خداوند «فرعون» را غرق کرد با این که (در آخر زندگیش) به خدا ایمان آورد و به یگانگی خداوند اقرار کرد؟! امام فرمود: زیرا فرعون در هنگام دیدن شرایط سختی که زمان حتمی بودن مرگ بود، ایمان آورد و ایمان در هنگام سختی قبول نمیباشد و این حکم خدا در گذشته و آینده است که میفرماید: زمانی که سختی ما را دیدند گفتند: ایمان آوردیم به وحدانیت خدا و کافر شدیم به آنچه شرک میورزیدیم ولی ایمانشان سودشان نمیدهد، زمانی که سختی ما را ببینند.(غافر،۴۰) (جهاد النفس وسائل الشیعة،ترجمه صحت، ص۳۷۱)
فرعون شبی خواب وحشتناکی دید؛ آتشی از بیتالمقدس شعلهور شد و تمام خانههای مصر را سوزاند، اما بنیاسرائیل آسیبی ندیدند. هراسان از خواب بیدار شد و تعبیرکنندگان را فراخواند. آنها گفتند: پسری از بنیاسرائیل متولد خواهد شد که سرنگونی تو به دست او رقم میخورد
عاقبت فرعون
موسی(ع) به همراه یارانش برای فرار از دست فرعون، به درون نیل رفتند و در نیل راهی برایشان باز شد. فرعون نیز به همراه فرعونیان قدم در مسیر دریایی گذاشت. منجم به او هشدار داد که وارد این راه نشود، اما فرعون توجه نکرد و سوار بر اسب شد تا عبور کند. زمانی که فرعون وارد آب شد و آسیبی ندید، سایرین نیز جرأت پیدا کردند و وارد نیل شدند. وقتی تمام فرعونیان وارد شدند و پیروان موسی از آن طرف خارج شدند، ناگهان دو بخش آب به هم پیوستند و آب چون کوهی بر سر آنها ریخت. در همان لحظه، فرعون گفت: «ایمان آوردم که هیچ معبودی جز خدایی که بنیاسرائیل به آن ایمان دارند وجود ندارد و من تسلیم او هستم.»
اما جبرئیل مشتی از خاک برداشت و در دهان فرعون پاشید و به او گفت: «آیا اکنون ایمان آوردهای، در حالی که قبلا عصیان کرده و از مفسدان بودی؟ پس امروز بدن تو را نجات میدهیم تا نشانه و عبرتی برای آیندگان باشد.» بدین ترتیب، فرعون و قومش به طور کامل غرق شدند. و فقط بدن فرعون بود که به ساحل رسانده شد تا دیگران از آن عبرت بگیرند و بدانند کسی که ادعای خدایی میکرد، در نهایت مانند لاشهای در کنار دریا افتاده است.(قصص الأنبیاء (قصص قرآن)، ص۳۵۹)
در آیه ۹۲ سوره یونس آمده است: «امروز تو را به وسیله جسدت نجات میدهیم تا برای کسانی که بعد از تو هستند عبرت باشی، و بسیاری از مردم از آیات ما غافلند.» در اینجا خداوند میفرماید که بدن فرعون را بر روی آب نگه داشتیم تا کسانی که بعد از او میآیند، از آن عبرت بگیرند. و تا به امروز، هنوز بدن فرعون در مصر به صورت مومیایی حفظ شده و موجود میباشد. (الفین/ترجمه وجدانی، ص ۱۰۲۶)
این پایان و عاقبت فردی بود که در مستبد بودن، تکبر و ظلم به حدی پیش رفت که ادعای خدایی کرد و مردم را تحت سلطه خود قرار داد. فرعون نه تنها خود را خدا میدانست، بلکه به دیگران نیز فشار میآورد تا از او پیروی کنند. اما در نهایت، به اراده و فرمان خداوند هلاک شد و طوفانی از آب بر سر او و قومش فرو ریخت. این حادثه نه تنها برای آن زمان عبرتی بزرگ بود، بلکه تا امروز نیز میتواند درسی برای آیندگان باشد؛ که هر کس در برابر خداوند تکبر و سرکشی کند، به سرنوشت شومی دچار خواهد شد. خداوند فرعون را به عنوان نشانهای از عاقبت کسانی که خود را خدا میپندارند و ظلم میکنند، قرار داد تا این داستان برای نسلهای بعدی یادآور باشد که قدرت واقعی تنها در دست خداوند است.
پیام شما به ما