از یکسو، مردم که از جنگهای طولانی جمل، صفین و نهروان خسته شده بودند، تمایلی به ادامه نبرد نداشتند و بیشتر به آرامش و زندگی عادی گرایش پیدا کرده بودند. از سوی دیگر، کوفه در آن دوران محل فعالیت گروههای مختلفی بود که هر یک بر تصمیمگیریهای کلان تأثیر میگذاشتند که عبارتند از:
- امویان که در سراسر سرزمینهای اسلامی نفوذ داشتند و هرچند به ظاهر از امام حسن علیهالسلام تبعیت میکردند، اما در واقع به دنبال اهداف خود بودند.
- شکاکان که در حقانیت امیرالمومنین علیهالسلام تردید داشته و او را به قتل عثمان متهم میکردند.
- خوارج که نه تنها با امام حسن علیهالسلام دشمنی داشتند، بلکه مخالف حکومت معاویه نیز بودند.
- بیتفاوتها که نسبت به حکومت امام و معاویه بیاعتنا بودند.
- شیعیان که با وجود وفاداری، در درجات ایمان و پایبندی متفاوت بودند.
- گروههای متأثر از سنت خلفای پیشین که هنوز با روش حکومت امیرالمؤمنین و امام حسن علیهماالسلام خو نگرفته بودند.
مقام معظم رهبری در باره صلح امام حسن علیهالسلام مینویسد: حقیقت را باید همه بفهمند و بدانند که صلح امام مجتبی علیهالسلام، همان قدر ارزش داشت که شهادت برادر بزرگوارش، امام حسین علیهالسلام ارزش داشت و همان قدر که آن شهادت به اسلام خدمت کرد، آن صلح هم همان قدر یا بیشتر به اسلام خدمت کرد
در چنین شرایطی، اگر امام مجتبی علیهالسلام تصمیم به جنگ میگرفتند، نهتنها باید با سپاه معاویه میجنگیدند، بلکه در کوفه نیز با نفاق داخلی، تردیدها، مخالفتها و ضعف روحیه عمومی مقابله میکردند. بنابراین اصلا شرایط برای جنگ با معاویه مناسب نبود.
نحوه حکومت معاویه
معاویه در مدت بیست سال حکومتش، برخلاف اسلام عمل کرده، ظلم و ستم نموده، احکام اسلام را تغییر داده، بیت المال را حیف و میل کرده، خونهای مردم را به ناحق ریخته و به مفاد صلحنامه و به کتاب خدا و سنت پیامبر عمل نکرده بود، همچنین بعد از خودش پسر شرابخوار و سگبازش را به عنوان جانشین معرفی کرده بود. ولی این وضعیت معاویه در زمان امام حسن علیهالسلام برای مردم بر ملا نشده بود.
شرایط سیاسی و اجتماعی زمان امام حسن علیهالسلام
اوضاع اجتماعی و سیاسی در عصر امام حسن علیهالسلام بسیار نابسامان بود. و بین کفر و نفاق و ایمان اختلاط ایجاد شده بود. تعداد کمی از مسلمانان مدافع امام بودند. و جای هیچگونه تحرکات سیاسی نبود.
۱- چهره نفاقآلود معاویه
معاویه فردی حیلهگر و سیاستمداری ماهر بود که در ظاهر خود را مدافع اسلام نشان میداد، اما در باطن با اسلام و ارزشهای آن دشمنی داشت. او ظواهر دینی را رعایت میکرد و مردم او را به عنوان خلیفه پیامبر صلیاللهعلیهوآله و ترویجدهنده اسلام میپنداشتند، در حالی که حقیقت نفاق و فساد حکومت او بر عوام پنهان مانده بود.
۲- ضعف نیروهای نظامی و اجتماعی
ظهور گروههای مختلف از جمله خوارج، کمبود یاران مخلص و فرماندهان وفادار و بیمیلی عمومی مردم به جنگ، باعث ضعف نظامی امام حسن علیهالسلام شده بود. ایشان در این باره میفرماید:
"دیدم که بیشتر مردم خواستار صلحاند و از جنگ بیزار. دوست نداشتم آنان را به چیزی که نمیپسندند، وادار کنم، پس برای حفظ جان اندک شیعیانم، صلح کردم. "
معاویه پس از صلح، بهصراحت اعلام کرد: "من برای این با شما صلح نکردم که نماز بخوانید یا روزه بگیرید، بلکه هدفم فقط سلطه بر شما بود. "
علل صلح امام حسن علیهالسلام
یکی از نخستین اقدامات امام حسن علیهالسلام پس از رسیدن به خلافت، آمادهسازی سپاهی برای مقابله با تهدیدات معاویه بود. با این حال، پس از بررسی شرایط سیاسی و نظامی، امام دریافتند که ادامه جنگ نهتنها به صلاح اسلام نیست، بلکه خطرات بزرگی را به همراه دارد. به گواه تاریخ چند عامل اساسی، امام حسن علیهالسلام را به پذیرش صلح سوق داد:
- نبود یاران وفادار و فرماندهان مخلص که بتوانند در برابر سپاه معاویه مقاومت کنند.
- ضعف نیروهای نظامی کوفه که امکان پیروزی بر سپاه سازمانیافته شام را دشوار میکرد.
- پیامدهای خطرناک شکست احتمالی، زیرا به شهادت رسیدن امام حسن علیهالسلام به دست معاویه، بهمعنای سقوط مرکز خلافت اسلامی و گسترش سلطه بنیامیه بر جهان اسلام بود.
بر این اساس امام چارهای جز صلح نداشت. امام با پذیرش صلح، مانع نابودی تشیع و تحکیم کامل حکومت معاویه شد و زمینه را برای روشنگریهای بعدی و قیام عاشورا فراهم ساخت.
آثار صلح امام حسن علیهالسلام با معاویه
صلح امام حسن علیهالسلام در آن شرایط، یک ضرورت اجتنابناپذیر بود که از نظر عقلی و شرعی، بهترین تصمیم ممکن به شمار میرفت. که منافع بسیاری برای اسلام داشت. در اینجا به برخی از آنها اشاره میکنیم.
الف: حفظ مکتب تشیع؛ هدف اصلی صلح
یکی از مهمترین اهداف امام حسن علیهالسلام از صلح، حفظ تشیع و جلوگیری از نابودی اسلام حقیقی بود. زیرا معاویه و بنیامیه دشمنی دیرینهای با امیرالمؤمنین علیهالسلام و پیروانش داشتند. اگر معاویه پیروز میشد، ریشه تشیع را قطع کرده و اسلام را به یک حکومت سلطنتی تبدیل میکرد، همانگونه که بعدها یزید چنین کرد.
براساس اوضاع حاکم در جامعه آن روز، امام چارهای جز صلح نداشت. امام با پذیرش صلح، مانع نابودی تشیع و تحکیم کامل حکومت معاویه شد و زمینه را برای روشنگریهای بعدی و قیام عاشورا فراهم ساخت
امام علیهالسلام در پاسخ به حجر بن عدی و دیگر معترضان صلح، هدف صلح را چنین بیان کردند: "من ذلیلکننده مؤمنان نیستم، بلکه عزتبخش آنها هستم. من صلح با معاویه را تنها برای حفظ جان شما پذیرفتم، هنگامی که دیدم یارانم در جنگ سستی میکنند و از مبارزه سر باز میزنند. " اگر امام قیام میکرد، از دو احتمال خارج نبود: پیروزی یا شکست.
۱- در صورت پیروزی: با توجه به شرایط دشوار آن دوران، حتی اگر پیروزی حاصل میشد، پیامدهای آن چندان مطلوب نبود. بنیامیه از این فرصت برای تحریف تاریخ و مشروعیتبخشی به خود استفاده کرده و با تبلیغات، چهرهای مظلوم از خود نمایش میدادند، همانطور که در ماجرای قتل عثمان چنین کردند.
۲- در صورت شکست: اما در صورت شکست، اوضاع بسیار فاجعهبار میشد. معاویه، قدرت مطلق را به دست میآورد و شیعیان را از بین میبرد. امام حسن علیهالسلام را به شهادت میرساند. حتی پس از صلح، معاویه برخلاف تعهدات خود، بزرگان شیعه را به شهادت میرساند و به هیچکس، حتی سالخوردگان، رحم نکرد.
ب: کشف چهره واقعی بنیامیه
یکی از پیامدهای مهم این صلح، افشای نفاق و ماهیت واقعی بنیامیه بود. آنها که از سوی پیامبراکرم صلیاللهعلیهوآله به "شجره ملعونه" معروف شده بودند، سالها بهظاهر اسلام آورده بودند، اما در حقیقت کفر و نفاق خود را پنهان میکردند.
معاویه پس از صلح، بهصراحت اعلام کرد: "من برای این با شما صلح نکردم که نماز بخوانید یا روزه بگیرید، بلکه هدفم فقط سلطه بر شما بود. " این سخن، نقاب از چهره او و خاندان بنیامیه برداشت، همانطور که یزید، سالها بعد در جریان واقعه کربلا، با افتخار گفت: "هاشم با سلطنت بازی کرد، نه خبری از وحی آمد و نه آیهای نازل شد. "
صلح امام حسن علیهالسلام، پرده از این نفاق برداشت و مردم را با حقیقت بنیامیه آشنا نمود؛ حقیقتی که بعدها در قیام عاشورا بهطور کامل آشکار شد.
ج: گسترش اندیشه شیعی و سازماندهی جمعیت پشتیبان به اهل بیتعلیهمالسلام
جمعآوری نیروهای اصیل و مطمئن شیعی، حراست از آنان در برابر توطئههای بیامان ضد شیعی دستگاه اموی و گسترش تفکر اصیل اسلامی، در دایرهای محدود اما پرعمق، به جذب نیروهای بالقوه و افزودن آنان به جمع شیعیان کمک میکرد. این جمعیتها قادر بودند از تحرک بیشتری برخوردار شوند. بهطور معمول، اختناق و فشار نهتنها عامل گسیختگی نیروهای تحت فشار نمیشود، بلکه باعث میشود این نیروها پیوستهتر، راسختر و گستردهتر شوند.
د: حفظ جایگاه خلافت و جلوگیری از سقوط آن
امام حسن علیهالسلام در مقام خلیفه مسلمانان بود و درگیری مستقیم با معاویه، که به شهادت ایشان منجر میشد، سقوط مرکز خلافت اسلامی را در پی داشت.
استاد مطهری تأکید دارد که حتی امام حسین علیهالسلام نیز نمیخواست در موقعیتی کشته شود که به تضعیف جایگاه خلافت اسلامی و ارزشهای آن منجر شود، همانطور که حاضر نبودند در مکه جان خود را از دست بدهند تا حرمت این شهر مقدس حفظ شود. (سیری در سیره ائمه اطهار(ع)، ص۷۷)
ازاینرو، شرایط موجود هیچگونه زمینهای برای جنگ و قیام فراهم نمیکرد و صلح یک تاکتیک مهم برای حفظ جامعه اسلامی و جلوگیری از انحراف کامل آن بود. قابلتوجه اینکه معاویه از امام حسن علیهالسلام درخواست بیعت نکرده بود و یکی از بندهای مهم صلحنامه، عدم الزام امام به بیعت با معاویه بود.
یکی از مهمترین اهداف امام حسن علیهالسلام از صلح، حفظ تشیع و جلوگیری از نابودی اسلام حقیقی بود. زیرا معاویه و بنیامیه دشمنی دیرینهای با امیرالمؤمنین علیهالسلام و پیروانش داشتند
مفاد صلحنامه امام حسن علیهالسلام با معاویه
امام حسن علیهالسلام در زمان حیات و دوران امامت خود، زمانی که از یاری مردم در جنگ با معاویه مأیوس شده و فرماندهی لشکر ایشان به واسطه تطمیع یا تهدید معاویه از جنگ کنار کشید، برای حفظ اسلام، و جامعه اسلامی و حفظ جان یاران باقیمانده، تن به صلحی ناخواسته دادند. این صلح نه تنها بهدلیل شرایط آن زمان و ضعف وضعیت مسلمانان، بلکه بهمنظور امتحان و اتمام حجت بر معاویه و مردم صورت گرفت.
مفاد صلحنامهای که امام حسن علیهالسلام با معاویه به امضا رساند، بهوضوح نشاندهنده نگرانیهای امام برای حفظ اصول اسلام و جلوگیری از تباهی بیشتر در آینده بود. برخی از شروط مهم این صلح به شرح زیر بود:
- معاویه باید به کتاب خدا و سنت رسولالله صلیاللهعلیهوآله عمل کند.
- خلافت بعد از معاویه به امام حسن علیهالسلام برسد و در صورت بروز هر حادثهای، این امر به امام حسین علیهالسلام تفویض شود.
- معاویه از اذیت و آزار علویان، مسلمانان و شیعیان باید خودداری کند.
- برگرداندن حقوق مالی غصبشده به علویان، انصار و خواص امیرالمومنین علیهالسلام و همچنین چشمپوشی از موجودی پنج میلیون درهم از بیتالمال کوفه به علویان و انصار باشد.
- خوداری معاویه از سبّ و لعن امیرالمومنین علی علیهالسلام در مجامع عمومی مانند منابر و نمازها.
- معاویه حق ندارد از لقب "امیرالمؤمنین" برای خود استفاده کند.
- معاویه حق تعیین جانشین برای خود را ندارد.
با توجه به این مفاد صلحنامه، بهخوبی مشخص است که امام حسن علیهالسلام هرگز در صدد تثبیت خلافت معاویه نبوده، بلکه تنها به جهت مصالح اسلام و مسلمانان و بهویژه به دلیل شرایط بحرانی آن زمان، به این صلح تن داد.
معاویه در مدت بیست سال حکومتش، برخلاف اسلام عمل کرده، ظلم و ستم نموده، احکام اسلام را تغییر داده، بیت المال را حیف و میل کرده، خونهای مردم را به ناحق ریخته و به مفاد صلحنامه و به کتاب خدا و سنت پیامبر عمل نکرده بود، همچنین بعد از خودش پسر شرابخوار و سگبازش را به عنوان جانشین معرفی کرده بود
مقام معظم رهبری در باره صلح امام حسن علیهالسلام مینویسد: حقیقت را باید همه بفهمند و بدانند که صلح امام مجتبی علیهالسلام، همان قدر ارزش داشت که شهادت برادر بزرگوارش، امام حسین علیهالسلام ارزش داشت و همان قدر که آن شهادت به اسلام خدمت کرد، آن صلح هم همان قدر یا بیشتر به اسلام خدمت کرد.
برگرفته از منابع:
۱. ابن الثیر، الکامل فی التاریخ، بیروت: دارالفکر، ۱۳۹۸ ق.
۲. ارفع، کاظم، امام حسن مجتبی (ع)، تهران: انتشارات فیضی، ۱۳۷۰.
۳. الامینی النجفی، عبدالحسین احمد، الغدیر فی الکتاب و السن هو الادب، تهران: دارالکتب الاسلامیه، ۱۳۶۲.
۴. دشتی، محمد، فرهنگ سخنان امام مجتبی (ع)، چاپ اول، قم: انتشارات محدث، ۱۳۸۲.
۵. راضی، آل یاسین، صلح امام حسن پرشکوه ترین نرمش قهرمانانه تاریخ، ترجمه سیدعلی خامنه ای، بی جا، نشرآسیا، ۱۳۶۹.
۶. سعیدی، عباس، ثوره الشیعة عصر امام حسن (ع)، تهران: انتشارات بعثت، ۱۳۵۸.
۷. شیخ مفید، الارشاد فی معرفة حجج الله علی العباد، تحقیق مؤسسة الالبیت لاحیاء تراث، قم: ۱۴۱۳ ق.
۸. طبرسی، ابی منصور، احمدبن علی بن ابی طالب، الاحتجاج، نجف: منشورات دارالنعمان، ۱۳۸۶ ق.
۹. طبری، محمدبن جریر، تاریخ طبری، تصحیح و تحشیه محمد روشن، تهران: نشر نو، ۱۳۶۸.
۱۰. قائمی، علی، در مکتب کریم اهل بیت امام حسن مجتبی (ع)، چاپ اول، تهران: انتشارات امیری، ۱۳۷۴.
۱۱. قرشی، باقر شریف، زندگانی حسن بن علی (ع)، ترجمه فخرالدین حجازی، تهران: انتشارات بعثت، بی تا.
۱۲. نظری منفرد، علی، قصه صلح خونین، تاریخ زندگی سیاسی اجتماعی امام حسن مجتبی (ع)، قم: انتشارات سرور، ۱۳۸۲.
پیام شما به ما