طلاق هیچ وقت خبر خوشایندی برای کودکان نیست. هیچ کودکی برای شنیدن اینکه پدر و مادرش دیگر با هم زندگی نمیکنند، آماده نیست. برای کودک دو ساله، یعنی از دست دادن دنیای آشنا و آرامش در آغوش پدر و مادر؛ برای کودک ۱۰ ساله، یعنی وارد شدن به دنیایی پر از سوالات بیجواب. طلاق برای هر سنی معنای متفاوتی دارد، اما چطور میتوان این حقیقت تلخ را طوری بیان کرد که کمترین آسیب به روح کودک وارد شود؟ این گزارش به شما کمک میکند تا بسته به سن فرزندتان، بهترین و درستترین روش برای گفتوگو پیدا کنید.
کودکان طلاق را چطور میبینند؟
بزرگترها طلاق را مسئلهای پیچیده و دردناک میبینند، اما کودکان بیشتر از هر چیز دنبال یک پاسخ ساده هستند: «یعنی دیگه بابا (یا مامان) رو نمیبینم؟» یک پسر ۷ ساله که والدینش طلاق گرفتهاند، میگوید: «مامان گفت بابا هنوز دوستم داره، ولی چرا کمتر میبینمش؟ یعنی دیگه مثل قبل نیست؟»
تحقیقات روانشناسی کودک نشان داده که نحوه برخورد والدین با این موضوع میتواند تأثیر زیادی بر احساس امنیت کودک داشته باشد. وقتی والدین با صداقت و آرامش این موضوع را برای کودک توضیح دهند، او اضطراب کمتری تجربه میکند و راحتتر میتواند با این تغییر کنار بیاید.
چطور با کودکان سنین مختلف درباره طلاق صحبت کنیم؟
کودکان ۱ تا ۵ سال
ویژگیها
- این کودکان هنوز نمیتوانند پیچیدگیهای طلاق را درک کنند.
- آنها معمولاً خود را مسئول مشکلات میدانند و ممکن است تصور کنند که طلاق تقصیر آنهاست.
- تفاوت بین خیال و واقعیت برایشان مبهم است.
چطور باید توضیح داد؟
- با بیانی ساده و مختصر بگویید: «مامان و بابا قراره توی خونههای جدا باشن، ولی هر دو تو رو دوست دارن.»
- برنامه جدید زندگی را برایش توضیح دهید: «تو بیشتر وقتها با مامان هستی، ولی آخر هفتهها بابا رو میبینی.»
- سعی کنید آرامش خود را حفظ کنید؛ چون بچهها بیشتر از حرفهایتان، از رفتارتان میفهمند که چه احساسی دارید.
نکات عملی برای والدین:
- ایجاد روتینهای ثابت: حتی تغییرات کوچک مثل آوردن اسباببازیها یا وسایل آشنا از خانه پدر یا مادر به خانه دیگر میتواند به کودک احساس امنیت بدهد.
- صحبتهای کوتاه و ساده: برای بچههای کوچک، توضیح ساده و صادقانه بهتر از حرفهای پیچیده است.
مثال: دختری ۴ ساله که والدینش جدا شدهاند، شبها در خانه مادرش نمیخوابید و اصرار داشت که به خانه پدرش برود. دلیلش ساده بود: عروسک مورد علاقهاش در خانه پدر بود! آوردن عروسک به خانه مادر باعث شد که کودک احساس راحتی و امنیت بیشتری کند.
کودکان ۶ تا ۱۱ سال
ویژگیها
- در این سن، کودکان شروع به درک احساسات خود و دیگران میکنند.
- بعضی از آنها ممکن است یکی از والدین را مقصر بدانند یا احساس خشم کنند.
- دوستان و معلمان نقش بیشتری در زندگیشان پیدا میکنند.
چطور باید توضیح داد؟
- با آنها صادق باشید، ولی از گفتن جزئیات پیچیده خودداری کنید. بهعنوان مثال: «ما تصمیم گرفتیم جدا بشیم، ولی مقصر تو نبودی.»
- اگر سوالات سختی میپرسند، با آرامش و صبر جواب بدهید. اگر پاسخ را نمیدانید، بگویید: «باید بیشتر فکر کنم و بعد جوابتو بدم.»
- به آنها اطمینان دهید که هنوز خانواده دارند، حتی اگر شکل خانواده تغییر کرده باشد.
نکات عملی برای والدین
- اطمینان به کودک: تأکید کنید که طلاق تقصیر او نبوده و هیچ چیزی به خاطر رفتار یا خواستههای او تغییر نکرده است.
- فضای آزاد برای ابراز احساسات: اگر کودک سؤالهایی میپرسد، به او فرصت دهید تا احساساتش را بیان کند.
مثال: پسری ۸ ساله بعد از جدایی والدینش از مادرش پرسید: «یعنی بابا دیگه تو رو دوست نداره؟ پس یعنی یه روزی ممکنه دیگه منو هم دوست نداشته باشین؟» این سوال نشاندهنده ترسهای پنهانی است که باید با آرامش و صبر به آن پاسخ داده شود.
نوجوانان ۱۲ تا ۱۴ سال
ویژگیها
- نوجوانان در این سن بهتر از قبل میتوانند طلاق را درک کنند، اما ممکن است احساس خیانت یا خشم داشته باشند.
- نیاز به استقلال دارند و ممکن است کمتر بخواهند درباره احساساتشان حرف بزنند.
- دوستانشان نقش مهمی در پشتیبانی عاطفیشان دارند.
چطور باید توضیح داد؟
- به آنها اجازه دهید که نظرشان را بیان کنند، حتی اگر ناراحت یا عصبانی باشند.
- فشار نیاورید که حتماً باید درباره احساساتشان حرف بزنند، اما نشان دهید که همیشه آماده شنیدن هستید.
- حتی اگر قوانین خانه تغییر نکرده باشد، به آنها یادآوری کنید که همیشه پشتیبان آنها هستید.
نکات عملی برای والدین
- حمایت بدون قضاوت: به نوجوانتان بگویید که هر احساسی که دارد طبیعی است و شما آمادهاید که بدون قضاوت به او گوش دهید.
- حفظ مرزهای خانواده: به فرزندتان یادآوری کنید که قوانین خانه همچنان معتبر است و باید به آنها احترام گذاشته شود.
مثال: دختری ۱۳ ساله بعد از طلاق والدینش شروع به دوری از خانواده کرد. وقتی مادرش از او خواست که همچنان قوانین خانه را رعایت کند، دخترش اعتراض کرد: «دیگه خانوادهای وجود نداره، پس چرا باید به قوانینت گوش بدم؟» در این مواقع، والدین باید همدلانه رفتار کنند، اما در عین حال مرزهای خانواده را حفظ کنند.
پس از طلاق؛ چطور کودک را حمایت کنیم؟
تحقیقات نشان داده که بچهها بعد از طلاق به سه چیز نیاز دارند:
۱. رابطه پایدار با هر دو والد (اگر کودک بخواهد و شرایط اجازه دهد)
۲. والدینی که همچنان حمایتگر و مسئول باشند
۳. کاهش درگیریها و بحثهای شدید در حضور کودک
چند نکته مهم
- بچهها از روتینهای ثابت احساس امنیت میکنند. حتی تغییرات کوچک مانند داشتن مسواک یا لباس در هر دو خانه میتواند کمککننده باشد.
- اجازه دهید کودک درباره احساساتش صحبت کند، اما اگر حرفی نزد، مجبورش نکنید.
- بچهها نباید پیامرسان بین شما و همسرتان باشند. اگر پیامی برای همسرتان دارید، مستقیم به او بگویید.
حرف آخر
طلاق یک تجربه سخت است، اما با مدیریت درست و صداقت، میتوان اثرات منفی آن را کاهش داد. اگر با آرامش و حمایت با کودک خود درباره طلاق صحبت کنید، او میتواند این تغییر را بهتر درک کند و با آن کنار بیاید. مهمترین چیز برای یک کودک این است که بداند، هر چیزی که اتفاق بیفتد، همچنان پدر و مادر او را دوست دارند.
پیام شما به ما