«فقط ۲۴ ساعت تا پایان تخفیف» این فریاد تبلیغات شبکه‌های اجتماعی است که با تشدید فومو یا همان ترس از جاماندن، هر لحظه ما را به سمت تصمیمی عجولانه‌تر سوق می‌دهد و برای دخل و خرجمان تصمیم می‌گیرد؛ اما چطور؟

عطیه ذاکری
پنجشنبه ۱۶ اسفند ۱۴۰۳ - ۱۲:۰۴
فومو: غول جیب‌بر دنیای مجازی!

فرض کنید در حال مرور اینستاگرام هستید و ناگهان تبلیغی پیش چشمتان ظاهر می‌شود: «تخفیف ۵۰ درصد، فقط تا امشب!» لحظه‌ای تردید می‌کنید و این پرسش ذهن‌تان را درگیر می‌کند: «اگه الان نخرم دیگه با این قیمت پیدا نمی‌کنم!» این، همان «فومو» است: ترس از جا ماندن که مثل یک رئیس سخت‌گیر در عصر دیجیتال، به شما دیکته می‌کند، کجا پولتان رو خرج کنید، چه برنامه مالی داشته باشید و حتی چه اهدافی را در پیش بگیرید. در واقع شبکه‌های اجتماعی دیگر فقط فضایی برای تفریح نیست بلکه به جایی برای دنباله‌روی از الگوهایی تبدیل شده که برای جیبتان نقشه می‌کشد و تصمیم می‌گیرد.

جایی که فومو شعله‌ور می‌شود  

«تو پستی خوندم که فردی با ارز دیجیتال اتریوم سود هنگفتی کسب کرده؛ تصور کردم اگر الان وارد نشم، دیگه شانسی نخواهم داشت.» این توییتی از هزاران توییت کاربران X است که نشان می‌دهد شبکه‌های اجتماعی با مکانیزمی حساب‌شده توانسته است ترس از جاماندن را به خوبی در آن‌ها تقویت کند اما چطور؟

اینفلوئنسری که تصویر خانه خود را در نیاوران استوری می‌کند و می‌نویسد: «با سرمایه‌گذاری درست به اینجا رسیدم» و دائما موفقیت شخصی خود را فریاد می‌زند، یک جور بمباران روانی‌ ایجاد می‌کند که غیر مستقیم می‌گوید: «اگه الان نجنبی، از قافله عقب می‌مونی.»

در واقع شبکه‌ها با نمایش زندگی دیگران و موفقیت‌های برق‌آسا، حس عجله را در افراد بیدار می‌کنند که این ترفند، در شرایط اقتصاد تورمی ایران مثل جرقه در انبار باروت عمل می‌کند.

وقتی فومو تصمیمات را دیکته می‌کند

کافی است یک لحظه به خریدهای اخیر خود فکر کنید به هدفون گران‌قیمتی که فقط به‌خاطر تخفیف «محدود» خریدید، یا لباس‌هایی که در کمد خاک می‌خورند، آن هم تنها به یک دلیل: «همه داشتند می‌خریدند.» این همان نقطه‌ای است که فومو از یک حس ساده به یک دیکتاتور مالی تبدیل می‌شود.

 این فشار در رویدادهایی مانند «بلک فرایدی» به اوج خود می‌رسد. گزارش دیجی‌کالا از بلک فرایدی ۱۴۰۳ نشان می‌دهد که بیش از ۸ میلیون کالا در این دوره فروخته شده است آماری که تا حد زیادی مرهون تبلیغات گسترده در شبکه‌های اجتماعی است.

سرمایه‌ای که از دست می‌رود

اگر فومو در خرید یک جفت کفش یا نهایتا لوازم هوشمند شما را به دام انداخته، حالا تصور کنید همین حس چه بلایی سر تصمیمات مالی بزرگ‌تر می‌آورد.

در واقع شبکه‌های اجتماعی دیگر فقط به کیف و لباس محدود نمی‌شوند؛ آن‌ها شما را به دنیای پرریسک سرمایه‌گذاری‌های عجولانه می‌کشانند: از بورس و ارز دیجیتال گرفته تا خرید طلا و حتی خانه!

اینکه کاربری در شبکه‌های اجتماعی می‌نویسد: «سهام فلان شرکت رو دیروز خریدم و امروز ۳۰ درصد سود کردم!» موجی از دنباله‌روی را شکل می‌دهد. اینجاست که فومو، با نمایش موفقیت‌های برق‌آسای دیگران، شما را بدون نقشه و تحقیق به میدان می‌کشاند.

یا مثلا وقتی استوری‌ها پر می‌شد از نمودارهای سبز و وعده سودهای کلان، بسیاری بدون دانش کافی وارد شدند و با اولین سقوط، دارایی‌شان دود شد. گزارش‌ها در این راستا نشان می‌دهد از ابتدای سال ۱۳۹۹ تا پایان ۱۴۰۰، بیش از ۴ میلیون کد بورسی جدید صادر شده است؛ موجی که با تبلیغات شبکه‌های اجتماعی مثل X و اینستاگرام شدت گرفت. شاخص کل بورس تهران در همین دوره از حدود ۵۰۰ هزار واحد به بیش از ۲ میلیون واحد رسید، اما بعد در سال‌های ۱۴۰۰ و ۱۴۰۱، با ریزش بازار، خیلی‌ها تا ۷۰ درصد سرمایه‌شان را باختند!

چرا فومو خطرناک است؟  

تصمیماتی که زیر فشار فومو گرفته می‌شوند، مثل ساختمانی بدون پی هستند؛ ظاهرشان وسوسه‌انگیز است اما با اولین تکان فرو می‌ریزند. این عجله، چه در خرید یک گجت باشد چه در سرمایه‌گذاری کلان، اغلب به از دست دادن پس‌انداز، انباشته شدن بدهی و انتخاب‌هایی منجر می‌شود که جز حسرت چیزی به جا نمی‌گذارند.

کسی که به هوای تخفیف لحظه‌ای وام می‌گیرد تا گوشی جدید بخرد، ماه بعد با قسط‌های سنگین و جیب خالی دست‌وپا می‌زند. یا سرمایه‌گذاری که به امید سود سریع، همه دارایی‌اش را در بازارهای پرنوسان می‌ریزد و با یک سقوط، زندگی‌اش زیر و رو می‌شود.  

اما ماجرا فقط به جیب ختم نمی‌شود؛ ذهن هم در این بازی آسیب می‌بیند. روانشناسان می‌گویند فومو از حس مقایسه و عجله تغذیه می‌کند. شبکه‌های اجتماعی هم این آتش را شعله‌ورتر می‌کنند؛ هر اسکرول، یک زندگی لوکس‌تر، یک موفقیت بزرگ‌تر و یک فرصت ازدست‌رفتنی‌تر جلوی چشم‌تان می‌آورد.

رفته رفته این چرخه، شما را به دام تصمیماتی می‌اندازد که نه منطقی‌اند و نه پایدار. مثلاً وقتی استوری یک اینفلوئنسر از سفر خارجی‌اش را می‌بینید یا پُستی در X از سود کلان یک سهام می‌خوانید، ذهن‌تان فریب می‌خورد که «من عقبم». نتیجه؟ نه تنها پول‌تان را به باد می‌دهید، بلکه آرامش‌تان را هم قربانی می‌کنید و در تله‌ای از استرس و خودسرزنشی گرفتار می‌شوید.

فرار از دام فومو!

فومو شاید مثل یک رئیس دیکتاتور عمل کند، اما شما نباید گوش‌ به‌ فرمانش باشید. راه نجات از این تله، چند تصمیم ساده اما هوشمندانه است که می‌تواند هم جیب‌تان را حفظ کند و هم آرامش‌تان را. اولین قدم، مهار کردن عجله است: قبل از هر خرید یا سرمایه‌گذاری، ۴۸ ساعت به خودتان فرصت بدهید. این فاصله، هیجان لحظه‌ای را سرد می‌کند و به شما مجال تحقیق و تحلیل می‌دهد. مثلاً اگر پُستی در X شما را به خرید سهام یا ارز دیجیتال وسوسه کرد، دو روز صبر کنید و بازار را چک کنید؛ شاید آن «فرصت طلایی» فقط یک سراب باشد.  

دومین راه، انتخاب آدم‌هایی است که دنبال می‌کنید. به جای اینفلوئنسرهای پر زرق‌وبرقی که زندگی‌شان را مثل ویترین می‌چینند، سراغ کسانی بروید که منطقی و شفاف حرف می‌زنند؛ کسانی که به جای رویافروشی، از واقعیت‌ها و ریسک‌ها بگویند. این تغییر کوچک در شبکه‌های اجتماعی‌تان، می‌تواند حس مقایسه را کم‌رنگ‌تر کند و شما را از دام تصمیمات احساسی دور نگه دارد.  

و در آخر، یک بودجه جدا برای ریسک‌هایتان کنار بگذارید؛ پولی که اگر سوخت، زندگی روزمره‌تان را به هم نریزد. مثلاً اگر وسوسه شدید وارد بازار ارز دیجیتال شوید، فقط بخشی از پس‌اندازتان را بازی دهید که ضررش کمرشکن نباشد. این سپر مالی، مثل یک بیمه عمل می‌کند و شما را از تصمیماتی که به فاجعه ختم می‌شود، نجات می‌دهد.  

در دنیایی که شبکه‌های اجتماعی هر لحظه برای جیب و ذهن‌تان نقشه می‌کشند، این سه راهکار مثل یک سپر عمل می‌کنند. انتخاب با شماست: یا تسلیم فشار فومو شوید و دنباله‌رو بمانید، یا با چند گام ساده، کنترل را به دست بگیرید و هوشمندانه‌تر قدم بردارید. در این ماجرا، برنده کسی است که عجله را کنار می‌گذارد و با چشمان باز تصمیم می‌گیرد.  

برچسب‌ها

پیام شما به ما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha
  • [placeholder]

پربازدیدها

پربحث‌ها