با ظهور اینترنت و گسترش شبکههای اجتماعی، افراد بیش از پیش در جریان فعالیتها و سبک زندگی یکدیگر قرار گرفتند و همین مسئله باعث شد مقایسه کردن یا اصطلاحا چشم و همچشمی ترویج شود. چنین حضور گستردهای در شبکههای اجتماعی باعث شد صنعت تبلیغات با پمپاژ کردن ترس در کاربران، آنها را به سمت خرید محصولات مورد نظر سوق دهد و بازار گرمی کنند. در واقع ترس به عنوان یکی از تکنیکهای تبلیغاتی، به ابزاری برای افزایش هیجانات افراد و ایجاد حس فوریت در آنها برای از دست ندادن هیچگونه فرصتی تبدیل شد.
تاثیر این تکنیک یعنی FOMO به قدری زیاد بود که بازاریابان با تشدید این ترس در مصرفکنندگان، آن ها را دائما به سمت ارضای نیاز، پیش از اینکه فرصت خریدن آن را از دست بدهند ترغیب میکردند.
FOMO یا همان ترس از دست دادن فرصت، دائما افراد را در معرض ترس عقب ماندن از دیگران قرار میدهد و چاره رفع چنین ترسی را در خرید محصولات و حتی انجام کارهایی میداند که فلانی انجام داده است. با القای چنین ترسی، برندها به راحتی میتوانند محصولات خود را به فروش برسانند؛ از کالا و خدمات گرفته تا پکیجهای آموزشی و دورههای نه چندان تخصصی.
جا نمونی!
در واقع «فومو» ابتدا با تحت فشار قرار دادن فرد و ایجاد جنجالهای روانی ناشی از اینکه «همه در حال رشد و پیشرفت هستن، عقب نمونی»، ترس و اضطراب زیادی را در او ایجاد میکند سپس راه حلهایی را برای کنترل و رفع چنین ترسی، به سمت او روانه میکند.
اینکه فردی تاکید میکند «پکیج آموزشی چطور به درامد مثبت ۵۰ میلیون در ماه برسیم ظرفیت محدودی دارد و قیمت اصلی آن ۴ میلیون تومان است اما در این فرصت ویژه و باورنکردنی ششصد هزار تومان شده، جانمونی» و شما بدون اینکه از تخصصی بودن این دوره آموزشی تصمیم به خرید آن میکنید، به یک موفقیت دست یافتید! موفق شدید که از خرید پکیج جانمانید آن هم با قیمتی ویژه، حتی اگر محتوای به درد بخوری نداشته باشد.
همه سفر خارجی رفتن جز ما!
از آنجایی که فومو یک اختلال است میتواند به راحتی در تغییر رفتارها و نگرشها نیز نمود پیدا کند. مثلا یکی از اقوام نزدیکتان به سفر خارجی میرود و شما نیز برای عقب نماندن و بدون در نظر گرفتن شرایط مالی شخصی و خانوادگی تصمیم میگیرید زیر بار خرجهای سنگینی بروید تا این سفر را تجربه کنید یا زمانی که سبک زندگی لاکچری و مهمانیهای پر زرق و برق یک بلاگر را دنبال میکنید، تلاش میکنید تا به هر قیمتی چنین سبک زندگی را برای خود بسازید. بنابراین فومو به راحتی میتواند در زندگی روزمره نفوذ کند و برای ارضای نیازهایی که ناخواسته در ما بوجود آمده خرج زیادی روی دستمان بگذارد.
همه عمل کردن جز من...
ایجاد حس ناکافی بودن نیز میتواند به چنین ترسی دامن بزند. محصولات مرتبط با زیبایی، یکی از بسترهای بارز القای چنین احساسی در فرد است. این محصولات نیاز به هر چه بیشتر محصولات مراقبت پوستی و حتی انجام عملهای زیبایی را برای شما ضروری میداند و با ایجاد حس ناکافی بودن، نمیگذارد که از چنین قافله ساختگی عقب بمانید. چنین حس بیکفایتی ناشی از مقایسه دائمی خود با دیگران، به اضطراب دامن میزند، به طوریکه فرد حاضر است برای رفع احساس ناکافی بودن، دنبالهروی کند.
هنوز از بابات پول میگیری؟
از سوی دیگر فومو میتواند موجب ایجاد انتظارات غیرواقعی از خود شود به طوریکه فرد تصور کند که برای خوشحال و موفق بودن باید دائماً در حال تجربه چیزهای جدید باشد. ترفیع شغلی، تحصیلات تکمیلی یا داشتن استقلال مالی برای پول نگرفتن از همسر یا پدر از جمله انتظارات غیر واقعی است که فومو در ما ایجاد میکند و هزینههای بسیاری را برایمان میتراشد.
البته که فومو در بعضی موقعیتها میتواند عامل انگیزه و حرکت به سمت رشد باشد اما در بسیاری از موارد نیز ترسی مخرب است که روز به روز ما را از اهداف اساسی زندگیمان دور کرده و حتی دچار بحرانهایی چون بحران مالی میکند. در واقع زمانی که صرف جا نماندن از دیگران تصمیمی را میگیرید، رشد و پیشرفت حقیقی در پس این تصمیم نیست.
اما چطور در گرداب فومو نیفتیم؟
اول اینکه قبل از تصمیم برای خرید چیزی یا انجام کاری، صرفا به نیاز خودمان توجه کنیم و نگذاریم تبلیغات یا حتی سبک زندگی دیگران برای ما تعیین تکلیف کند.
دوم اینکه اهداف و اولویتهای زندگیمان را بالا و پایین کنیم و از اینکه هدف اصلی را گم نکردهایم مطمئن شویم.
سوم اینکه به جای اینکه اجازه دهیم دیگران ما را به سمتی که میخواهند بکشند، با علایق و انگیزههای شخصی مسیرمان را پیدا کنیم و بردستاوردهای فعلی یا دستاوردهایی که قرار است به دست آوریم تمرکز کنیم.
پیام شما به ما