وسواس خانهتکانی؛ تمیزی یا اجبار؟
خانهتکانی سنتی است که حس تازگی میآورد، اما برای برخی افراد، این کار به وسواس تبدیل میشود. وقتی تمیزی دیگر برای دل خوشی نیست، بلکه برای رفع اضطراب است، یعنی کنترل اوضاع از دست خارج شده است.
وسواس شستن بیپایان ظروف
نشانه: بعد از هر بار شستشو حس میکنی هنوز چربی یا میکروب باقی مانده است و دوباره شروع به شستن میکنی.
راهکار: روش دو مرحلهای را امتحان کن؛ یک بار با مایع ظرفشویی بشور و بعد با آب داغ آبکشی کن. خودت را موظف کن که بیشتر از این تکرار نکنی.
گردگیری بیوقفه
نشانه: بعد از گردگیری، هر بار که نوری روی سطح میافتد، فکر میکنی هنوز گرد و خاک باقی مانده است.
راهکار: برنامهای مشخص تنظیم کن، مثلاً روزی یک بار گردگیری کافی است. از یک نور مناسب برای تمیزکاری استفاده کن تا دچار وسواس نوری نشوی.
شستشوی مداوم فرشها و کف خانه
نشانه: حتی وقتی کف خانه تمیز است، احساس میکنی هنوز کثیف است و بارها دست به تی و جارو میبری.
راهکار: سعی کن به جای شستشوی مداوم، از کفپوشها یا پادریهای مناسب استفاده کنی. همچنین، کفشهای بیرونی را جلوی در دربیاور تا وسواس کثیف شدن کف کمتر شود.
چک کردن مداوم وسایل خانه
نشانه: بعد از تمیز کردن، بارها برمیگردی و چک میکنی که آیا همه چیز سر جای خودش است.
راهکار: بعد از هر تمیزکاری، عکس بگیر و بعداً فقط به عکس نگاه کن، نه به خود وسیله! این به مرور اضطراب چک کردن را کاهش میدهد.
چطور از دام وسواس خانهتکانی رها شویم؟
برنامهریزی منطقی: لیستی از کارها تهیه کن و به آن پایبند بمان، نه بیشتر.
قانون "فقط یکبار": هر کار تمیزکاری را فقط یکبار انجام بده، نه بیشتر.
محدود کردن زمان: برای هر کار یک بازه زمانی مشخص تعیین کن تا بیش از حد روی آن وسواس پیدا نکنی.
پذیرش نقص: خانه قرار نیست همیشه مثل روز اول تمیز باشد. کمی گرد و خاک زندگی را زیباتر میکند!
پیام شما به ما