بدقولی و نقض عهد در اسلام، صرف نظر از اینکه با چه کسی باشد (مسلمان یا غیرمسلمان)، ناپسند شمرده میشود. زیرا این عمل با اصول اخلاقی و انسانی که اسلام بر آن تأکید دارد، در تضاد است. برخی از آیاتی که به طور کلی به موضوع وفای به عهد و پیمان اشاره دارند و میتوان آنها را در مورد روابط بین مسلمانان نیز تعمیم داد، عبارتند از:
سوره مائده، آیه ۱: «یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا أَوْفُوا بِالْعُقُودِ» (ای کسانی که ایمان آوردهاید، به پیمانها [ی خود] وفا کنید.) این آیه به طور کلی به لزوم وفای به هر نوع پیمانی، اعم از پیمان با خدا، با خود و با دیگران، اشاره دارد.
سوره اسراء، آیه ۳۴: «وَأَوْفُوا بِالْعَهْدِ ۖ إِنَّ الْعَهْدَ کَانَ مَسْئُولًا» (و به پیمان [خود] وفا کنید، زیرا که از پیمان پرسش میشود.) این آیه تأکید میکند که انسان در برابر پیمانهایی که میبندد، مسئول است و باید به آنها پایبند باشد.
سوره مؤمنون، آیه ۸: «وَالَّذِینَ هُمْ لِأَمَانَاتِهِمْ وَعَهْدِهِمْ رَاعُونَ» (و آنان که امانتها و پیمانهای خود را رعایت میکنند.) این آیه یکی از ویژگیهای مؤمنان راستین را وفاداری به امانتها و پیمانها ذکر میکند.
تنها استثنای گسستن عهد
در نگاه قرآن، هر عهد و پیمانی مقدس و لازمالوفاست، مگر آنکه مفاد آن شامل عملی حرام باشد. جالب است بدانیم که حتی در میان اعراب جاهلی، وفای به عهد از ارزشهای برجسته و اصول اخلاقی محسوب میشد. با طلوع اسلام، این سنت پسندیده مورد تأیید و امضای خداوند قرار گرفت، آنجا که فرمود:
یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا أَوفُوا بِالعُقُودِ (مائده/1)
«ای کسانی که ایمان آوردهاید، به پیمانها وفا کنید»
کلمه «عقود» در این آیه چتری گسترده دارد که همه انواع پیمانها را شامل میشود: از پیمانهای الهی گرفته تا عهدهای بشری، فردی و اجتماعی. در واقع، عهدها در فرهنگ قرآن به چهار دسته تقسیم میشوند: عهد خدا با انسان، عهد انسان با دیگران، عهد انسان با هستی و عهد انسان با خودش.
یک انسان متعادل و دارای سلامت روانی، حتی به قول و قراری که با خود گذاشته است، پایبند است؛ چه برسد به عهدی که با خداوند خود بسته و به آن متعهد شده است، عهدی که بر اساس آن موظف است مطابق دستورات دین عمل کند و فرامین الهی را اجرا نماید.
اما ارزش و احترام عهد در اسلام، تنها به روابط فردی محدود نمیشود. تاریخ صدر اسلام نشان میدهد که حتی در عرصههای کلان و بینالمللی، پایبندی به پیمانها به حدی اهمیت داشته که اگر فردی از جامعه اسلامی مرتکب جرمی میشد و این جرم او را مستحق مجازات میکرد، اما در قلمرو کشوری پناهنده میشد که با حکومت اسلامی قرارداد یا پیمانی مشروع داشت، حکومت اسلامی به احترام این پیمان به فرد خاطی تعرض نمیکرد.
عهد بندگی
از همه عهدها مهمتر، پیمانی است که خالق هستی با مخلوقات هوشمند خود بسته است؛ اینکه او را بپرستند و از دستوراتش سرپیچی نکنند. با اینکه همه چیز و همه کس در تیرس نگاه رحمتآمیز خداست اما قرآن میگوید خدا به بدعهدها و سوگندفروشها نگاه نمیکند، نه تنها نگاه که حتی افتخار همکلامی با حضرتش را هم دریغشان میکند!
پنج مجازات سنگین بدقولی در قرآن
خداوند در آیهای تکاندهنده بدعهدها و سوگندشکنان را به پنج عذاب هولناک هشدار داده است که در هیچ جای قرآن این لحن قهرآمیز و این تعداد تهدید پیاپی را نمییابید:
إِنَّ الَّذِینَ یَشْتَرُونَ بِعَهْدِ اللَّهِ وَأَیْمَانِهِمْ ثَمَنًا قَلِیلًا أُولَٰئِکَ لَا خَلَاقَ لَهُمْ فِی الْآخِرَةِ وَلَا یُکَلِّمُهُمُ اللَّهُ وَلَا یَنظُرُ إِلَیْهِمْ یَوْمَ الْقِیَامَةِ وَلَا یُزَکِّیهِمْ وَلَهُمْ عَذَابٌ أَلِیمٌ (آل عمران:77)
1. در آخرت، نصیب و بهرهای که بتوانند با آن به بهشت خدا درآیند، عایدشان نمیشود؛ « أُولَٰئِکَ لَا خَلَاقَ لَهُمْ فِی الْآخِرَةِ»
2. خداوند در قیامت، آنها را از افتخار همکلامی با خود محروم میکند؛ «وَ لا یُکَلِّمُهُمُ اللّهُ یَوْمَ الْقِیامَةِ»
3. از چشم خدا میافتند؛ به عبارتی، خداوند نگاه لطف و رحمتش را در قیامت از آنها برمیدارد؛ «وَ لا یَنْظُرُ إِلَیْهِمْ یَوْمَ الْقِیامَةِ»
4. گناهانشان به آب مغفرت الهی شسته نمیشود: «وَ لا یُزَکِّیهِم»
5. انواع عذابها و شکنجههای اخروی نیز در انتظارشان خواهد بود: و«َ لَهُمْ عَذابٌ أَلیمٌ»
این هشدارهای قرآنی، فرصتی برای تفکر و بازگشت به راه راست است. با اینکه خداوند رحیم است، اما برای رحمتش، شایستگی لازم است. با وفای به عهدها و پایبندی به لوازم ایمان، شایسته رحمت و لطف خداوند شویم.
پیام شما به ما