خودکشی در همۀ ادیان الهی، عملی منفور و گناهی بزرگ است. طبق آموزۀ مشترک ادیان ابراهیمی، حق حیات موهبتی است که خداوند به انسان‎ها بخشیده و اوست که تصمیم می‎گیرد چه زمانی این حق را از انسان سلب کند. بنابراین انسان به هر دلیل به آخر خط برسد شرعا نمی‌تواند بدون اذن الهی باقیماندۀ دفتر عمر خود را بسوزاند.

جمعه ۱۲ آبان ۱۴۰۲ - ۰۰:۰۰
 ادیان مختلف دربارۀ خودکشی چه می‌گویند؟
حالا برای اینکه مستندتر سخن گفته باشیم بیائید به متون مقدس و رسمی سه دین بزرگ یهودیت، مسیحیت و اسلام مراجعه کنیم تا با نظر صریح ادیان توحیدی در این باره آشنا شویم. خودکشی در آئین یهودیت دومین و مهم‌ترین کتاب از مجموعه کتاب‌های یهودیان (تَنَخ)، سِفر خروح یا شیموت نام دارد که شامل ده فرمان الهی است که چهارچوب کلی شریعت یهود را تشکیل می‌دهد و دیگر احکام جزئی از آن استنباط می‌شود. فرمان پنجم از ده فرمان می‌گوید: قتل مکن (خروج23:20) کلمۀ قتل در اینجا به صورت مطلق آمده و بنابراین تمامی انواع قتل‌ها اعم از خودکشی یا دیگرکشی، عمدی یا سهوی را شامل می‌شود. حاخام‌های یهودی به دلیل همین برداشت، برای افرادی که دست به خودکشی می‌زنند هیچگونه مراسم مذهبی برپا نمی‌کنند و اجازه نمی‌دهند آنها را در آرامگاه دیگر یهودیان دفن کنند. البته در برخی ادوار تاریخ، خودکشی جمعی در آئین یهودیت سابقه داشته اما این بر خلاف دستور اولیه و تحریف‌نشدۀ تورات است چرا که بنا به گفتۀ علامه طباطبایی در تفسیر المیزان، خودکشی در تمامی ادیان و شرایع توحیدی، عملی حرام بوده است. (المیزان، ج7، ص372) در آموزه‌های آئین یهود (هلاخا) که برگرفته از عهد عتیق و تلمود (تورات شفاهی) است، تنها گذشتن از جان برای رسیدن به خیر برتر جایز است. این نوع خودکشی، در واقع همان ایثار و گذشت است و با به‌مرگی که به دست خود فرد یا با معاونت دیگران صورت می‌گیرد، متفاوت است. سفر لاویان که بیشتر قوانین شرعی یهود از آن گرفته شده، کمک به دیگران برای خودکشی را گناهی بزرگ می‌داند. طبق روایات، آنها که دست به خودکشی می‌زنند در محمکۀ عدل الهی با عنوان قاتل حاضر می‌شوند. خودکشی در آئین مسیحیت کلمۀ خودکشی در چهار کتاب اول عهد جدید یعنی اناجیل مَتّی، مَرْقُس، لُوقا و یُوحَنّا که روایت شاگردان حضرت عیسی علیه السلام از زندگی و تعالیم این پیامبر الهی است نیامده. به همین دلیل تا قبل از قرن چهارم میلادی، عالمان مسیحی در ستایش یا تقبیح خودکشی سخنی به زبان نیاورده‌اند. پس از آن اما با استنباط‌هایی از کتاب مقدس خودکشی، مورد نهی و به منزلۀ گناهی بزرگ دانسته شده است. به عقیده عالمان مسیحی، شرط رسیدن به بهشت این است که انسان قبل از مرگ به گناهانی که کرده اعتراف کند. اما خودکشی، این فرصت را از انسان می‌گیرد به همین دلیل گناهی بزرگ شمرده می‌شود. کلیسای کاتولیک رم که بزرگترین کلیسای مسیحیت در جهان است خودکشی را گناه می‌داند، گناهی که بسته به شرایط فرد خودکش ممکن است کبیره یا قابل بخشش باشد. در مسالۀ 2283 از رسالۀ عملیه کلیسای کاتولیک آمده: ما نمی‌بایست از نجات ابدی روح کسی که جان خود را گرفته ناامید شویم. پروردگار آن‌گونه که خود می‌داند، می‌تواند این فرصت شفابخش را به فردی که از کرده‌اش پشیمان است بدهد. کلیسا برای خودکش‌ها دعا می‌کند. در گذشته تا سال‌های طولانی کلیسا اجازه نمی‌داد کسانی را که خودکشی کرده‌اند، در گورستان‌های دیگر مسیحیان دفن کنند. حتی برای آنها مراسم مذهبی برگزار نمی‌کردند. امروزه اما این ممنوعیت‌ها برطرف شده و برای آنها مراسم تدفین کاتولیگی برگزار می‌کنند و از خداودند می‌خواهند تا روح‌شان را مشمول بخشش و رحمت بگرداند. خودکشی در آئین اسلام در اسلام، خودکشی گناهی کبیره است و تحت هیچ شرایطی حتی در صورت اجبار هم جایز نیست. قرآن، خودکشی را مصداق گناه ظلم به خویش برمی‌شمرد و افراد خودکش را وعدۀ عذاب دردناک جهنم می‌دهد . (نساء:۲۹ و۳۰). طبق روایات، آنها که دست به خودکشی می‌زنند در محمکۀ عدل الهی با عنوان قاتل حاضر می‌شوند. شاهدان این محکمه، اعضا و جوارحی هستند که از آنها سلب حیات شده است. در واقع، همین بدن در روز قیامت به حرف درمی‌آید و انسان را دادگاهی می‎کند. (فصلت:21) در حدیثی از امام صادق علیه‌السلام می‌خوانیم: «خداوند خطاب به حضرت موسی علیه‌السلام فرمود: اگر کسی خود را بکشد او را صد هزار بار در جهنم خواهم کشت.» (ثواب الاعمال، ص278) اهل تسنن هم روایتی از پیامبر اسلام صلی‌الله علیه وآله آورده‌اندکه : انسانی که خود را بکشد در روز قیامت با همان ابزاری که خود را کشته عذاب می‌شود و برای همیشه در جهنم خواهد ماند. (مسند احمد، ج2، ص478) فقیهان اتفاق نظر دارند که به فرد خودکش دیه و کفاره تعلق نمی‌گیرد. همچنین اگر کسی پس از خودتخریبی منجر به مرگ وصیت کند، وصیتش باطل است. در فقه اسلامی، گونه‌های دیگر خودکشی مثل آسان‌میری یا خودکشیِ مساعدت‌شدۀ پزشکی نیز به دلیل برخورداری انسان از حق کرامت و حق حیات و نیز انحصاری بودن حکم مرگ به خداوند جایز نیست.
  • [placeholder]
  • [placeholder]

پربازدیدها

پربحث‌ها