در مقاله صفت و گروه وضفی درباره صفت بیانی، نشانه های ساختاری و لفظی و موصوف آن صحبت کردیم. حال این موضوع را بسط داده و در مورد ساختمان صفت بیانی صحبت می کنیم.

ساختمان صفت بیانی
در مقاله صفت و گروه وصفی درباره صفت بیانی، نشانه های ساختاری و لفظی و موصوف آن صحبت کردیم. حال این موضوع را بسط داده و در مورد ساختمان صفت بیانی صحبت می کنیم. آسیه بیاتانی-بخش ادبیات تبیان
از نظر ساختمان صفت بیانی به سه بخش بسیط، مشتق و مرکب تقسیم می شود که هر کدام را برای شما توضیح می دهیم.
صفت بیانی بسیط
کلمات بسیاری شامل این مثال می شوند. مثل: " پاک"، " خوب"، " مست"، " زشت" و..... بیشتر صفات عربی که در فارسی وجود دارند هم جزو این دسته محسوب می شوند و همان کلماتی هستند که به نام اسم فاعل، مفعول، صفت مشبهه، صیغه مبالغه و اسم تفضیل معروفند.
صفت بیانی مشتق
صفت بیانی مشتق به صفتی می گویند که با پسوندها و پیشوندهای اشتقاقی ساخته شود، مثل: دانا، ستمگر، ناتوان و.... در میان پسوندهای اشتقاقی صفت ساز "ی" از همه مهمتر است زیرا هم فعال و هم قیاسی است و تقریبا به آخر هر اسمی چسبیده و آن را به صفت نسبی، فاعلی یا مفعولی تبدیل می کند. صفت نسبی یائی: شهری، ایرانی صفت فاعلی یائی: جنگی صفت مفعولی یائی: پیشنهادی، اعطائی، تصویبی "ی" نسبت در فارسی و عربی یا کلمات جمع نمی آید. یعنی نمی توان گفت "شهرهائی"، " کوه هائی"، بلکه باید گفت " کوهی"، " شهری"
پسوندهای صفت ساز و قید ساز
صفت ها و قیدهای مشتق و پسوندهای صفت ساز و قید ساز عبارتند از:
پسوندهای هانندی و تشبیه و رنگ:
صفت بیانی مشتق به صفتی می گویند که با پسوندها و پیشوندهای اشتقاقی ساخته شود، مثل: دانا، ستمگر، ناتوان و....
این عناصر عبارتند از: گون، گونه، وار، وش (فش)، آسا (سا)، سان، دیس (دیز)، فام ( پام، اوام، بام)، انه، گانه، ویه، ون، وند. مثال: سلیمان وار، برق آسا، مهوش، خورشید فش، مشکسا، مرغسان، نیلگون و.... از پسوندهای یاد شده وار، انه، فام، گون، گونه، وش، آسا، سان زنده و فعال و ما بقی غیر فعال است.
پسوندهای صفت ساز آلودگی و دارندگی: این عناصر عبارتند از: گین و صورت ها و گونه های مختلف آن یعنی گن، اگین. مثل: خشمگین، خشماگین، غمگین، گرگن، شوخگن. شوخگن یعنی آلوده به چرک و گرگن یعنی آلوده به گری در گذشته صفت هایی که با این پشوندها ساخته می شد بیشتر بار منفی داشته و بر اموری ناپسند دلالت داشته اند. در قدیم کلماتی مثل عطرآگین و عشق آگین کمتر استفاده میشد.
پسوند نگهبانی: این عنصر عبارت است از بان و وان مانند: باغبان، نگهبان، دربان و ... که بان فعال و وان غیر فعال است.
پسوندهای فاعلی و حالت: عبارتند از: گار، کار، گر، ان، ار، ا، چی، ی. جنگی، درشکه چی، جنگی، چی. پسوندهای گر، کار و چی فعالند.
پسوندهای نسبت: این عناصر بر نسبت، شغل، مذهب، ملیت، اصل و منشاء دلالت می کنند و عبارتند از: ی، ین، گان، گانه، یون، ه، ان مثل: سیمین، زرینه، ایرانی، دوگانه، نبرده و... از بین این عناصر ی، ین، ینه، گانه و گان فعال ولی "ه" غیر فعال است.
پسوندهای صفت ساز دارندگی: عبارتند از: ور، مند، ومند، وار، ویه. مثل: دانشور، دردمند، تنومند، عیالوار، برزویه، داودیه.
پسوندهای صفت ساز لیاقت : عبارتند از: وار، ی مثال: شاهوار، گفتنی، دیدنی، تماشایی
پسوندهای صفت ساز سازندگی: این عناصر بیشتر به آخر اسم های خاص می چسبند و اسم خاص مکان و شهر می سازند. عبارتند از: کرد، گرد، جرد مثل: سیاوش کرد، بروجرد، سوسنگرد،
پسوندهای صفت ساز مفعولی: ه، ار، ی. مثل: کشته، دیده، رفته، گرفتار، مردار، پیشنهادی، تصویبی، گزینه.
پسوند صفت ساز مکان: این عنصرها عبارتند از: سیر، سار که به عقیده برخی دو گونه مختلف یک عنصرند. مانند: گرمسار، گرمسیر.
منابع: دستور مفصل امروز، دکتر خسرو فرشید ورد دستور زبان فارسی، حسن احمدی گیوی