کلمه «عزت» به معناي حالتي است که مانع شکست و مغلوب شدن انسان مي‌شود، و «ذلت» به معناي نبود حالت عزت و شرافت در انسان است به گونه‌اي که انسان ذليل، به راحتي شکست را مي‌پذيرد و مغلوب مي‌شود،[1] ميل و علاقه به «عزت» و فرار و تنفر از «ذلت» يک امر فطري است که

یکشنبه ۲۴ مهر ۱۳۹۰ - ۰۰:۰۰
6عامل عزت آفرین در قرآن کریم
6 عامل عزت آفرین در قرآن حضرت امام حسین ـ علیه‌السّلام ـ که در جهان مظهر و الگوی عزت و شرافت است از عامل راهنما و مربیان شایسته برخوردار بود و از مربیانی همچون پیامبر اکرم، حضرت علی، حضرت فاطمه و امام حسن ـ علیهم‌السلام ـ بهره جست و همواره وصیت پدر بزرگوار خویش را در گوش داشت که می‌فرماید: نفست را از هر زبونی و پستی دور بدار هر چند تو را به نعمت‌های بی‌شمار رساند کلمه «عزت» به معنای حالتی است که مانع شکست و مغلوب شدن انسان می‌شود، و «ذلت» به معنای نبود حالت عزت و شرافت در انسان است به گونه‌ای که انسان ذلیل، به راحتی شکست را می‌پذیرد و مغلوب می‌شود،[1] میل و علاقه به «عزت» و فرار و تنفر از «ذلت» یک امر فطری است که در نهاد تمام انسان‌ها وجود دارد، شکوفایی «عزت» نیاز به علل و عواملی دارد که عدم توجه به این عوامل سبب خاموشی آن می‌شود، و در مقابل حالت ذلت و مغلوب شدن و پذیرش شکست در انسان تقویت می‌شود. انسانی که طعم شیرین عزت را بچشد، هیچ طعم تلخ ذلت و خواری را نمی‌پذیرد، حضرت امام علی ـ علیه‌السّلام ـ می‌فرماید: کسی که نفس عزیز و شریفی دارد، آن را با پلیدی گناه، خوار و ذلیل نمی‌سازد .[2] برخی از عوامل عزت از دیدگاه قرآن کریم و روایات اسلامی: 1. تکیه، توکل و ارتباط با خداوند متعال خداوند متعال سرچشمه عزت به معنای واقعی است، و سایر موجودات و مخلوقات در ذات خود فقیر و ذلیل هستند و همه به خداوند متعال نیازمندند و مالک همه آن‌ها خداوند عزیز است، قرآن کریم می‌فرماید: «مَنْ کانَ یرِیدُ الْعِزَّه فَلِلَّهِ الْعِزَّه جَمِیعاً» [3] کسی که خواهان عزت است، عزت یکسره از آن خداست. تمسک به قرآن کریم و استمداد از آن نیز عامل عزت و سربلندی است؛«تَنْزِیلُ الْکتابِ مِنَ اللَّهِ الْعَزِیزِ الْحَکیمِ. این کتابی است که از سوی خداوند عزیز و حکیم نازل شده است.» چون خداوند متعال منشأ عزت و عظمت است، قرآن کریم نیز که کلام و سخن اوست در بردارنده عوامل عزت و بزرگواری انسان است اگر انسان بخواهد به عزت برسد به دو بال که یکی اعتقاد و پرستش خدای یگانه و دیگری عمل صالح که در راستای اعتقاد صورت می‌گیرد، نیاز دارد، خداوند متعال می‌فرماید: « إِلَیهِ یصْعَدُ الْکلِمُ الطَّیبُ وَ الْعَمَلُ الصَّالِحُ یرْفَعُهُ »[4] سخنان پاکیزه (اعتقادهای صحیح) به سوی او بالا رود و عمل صالح آن را در بالاتر رفتن کمک می‌رساند. حضرت علی ـ علیه‌السّلام ـ می‌فرماید: «العزیز بغیر الله ذلیل؛ [5] عزیزی که عزتش از غیر خداست، ذلیل است. 2. قرآن کریم و دین مقدس اسلام تمسک به قرآن کریم و استمداد از آن نیز عامل عزت و سربلندی است؛ «تَنْزِیلُ الْکتابِ مِنَ اللَّهِ الْعَزِیزِ الْحَکیمِ؛ [6] این کتابی است که از سوی خداوند عزیز و حکیم نازل شده است.» چون خداوند متعال منشأ عزت و عظمت است، قرآن کریم نیز که کلام و سخن اوست در بردارنده عوامل عزت و بزرگواری انسان است. خداوند متعال می‌فرماید: «فَاسْتَمْسِک بِالَّذِی أُوحِی إِلَیک إِنَّک عَلی صِراطٍ مُسْتَقِیمٍ وَ إِنَّهُ لَذِکرٌ لَک وَ لِقَوْمِک وَ سَوْفَ تُسْئَلُونَ» ؛ آنچه را بر تو وحی شده محکم بگیر که تو بر صراط مستقیمی، و این مایه یادآوری (و عظمت) تو و قوم تو است و به زودی سؤال خواهید شد.[7] 3. ارتباط با رسول خدا ـ صلی الله علیه و آله ـ و اهل‌بیت گرامی آن حضرت رسول گرامی اسلام و اهل‌بیت عزیز آن حضرت ـ علیهم‌السلام ـ مصداق اکمل ارتباط با خدا از راه ایمان به او و عمل صالح و عزت‌آفرینی هستند؛ زیرا آن حضرت در مقام اتصال به سرچشمه تمامی کمالات به جایی رسید که خداوند درباره او می‌فرماید: «وَ إِنَّک لَعَلی خُلُقٍ عَظِیمٍ» ؛[8] و تو اخلاق بزرگ و برجسته‌ای داری.» و از جمله فضایل برجسته اخلاقی، عزت و شرافت نفس آن حضرت است. انسانی که عزت نفس داشت و روزی خود را تنها از خدا خواست، شرافت و عزت خویش را همواره حفظ می‌کند. قرآن کریم می‌فرماید: «وَ لِلَّهِ الْعِزَّه وَ لِرَسُولِهِ وَ لِلْمُؤْمِنِینَ...»؛ و عزت مخصوص خدا و رسول او و مؤمنان است قرآن کریم در جایی دیگر بر پیروی و ارتباط با پیامبر و اهل‌بیت ـ علیهم‌السلام ـ تأکید کرده و می‌فرماید: « یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُوا أَطِیعُوا اللَّهَ وَ أَطِیعُوا الرَّسُولَ وَ أُولِی الْأَمْرِ مِنْکمْ فَإِنْ تَنازَعْتُمْ فِی شَی‏ءٍ فَرُدُّوهُ إِلَی اللَّهِ وَ الرَّسُولِ إِنْ کنْتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ الْیوْمِ الآخِرِ ذلِک خَیرٌ وَ أَحْسَنُ تَأْوِیلاً »؛[9] ای کسانی که ایمان آورده‌اید! اطاعت کنید خدا را و اطاعت کنید پیامبر خدا و اولوالامر (اوصیای پیامبر) را... اگر به خدا و روز رستاخیر ایمان دارید! این (کار) برای شما، بهتر و عاقبت و پایانش نیکوتر است. پیامبر گرامی نه از خود ذلت نشان داد و نه به کسی از مؤمنان اجازه داد تا به ذلت تن بدهند؛ چنان‌که می‌فرماید: هیچ مؤمنی نباید نفس خود را ذلیل و خوار بشمارد.[10] هنگامی که از حضرت امام حسین ـ علیه‌السّلام ـ درخواست شد که سخنی که با گوش خود از پیامبر اکرم ـ صلی الله علیه و آله ـ شنیده‌اید را نقل کنید، ایشان این سخن را نقل کردند: خداوند کارهای بزرگ و رفیع و باشرافت را دوست دارد و کارهای پست و ذلیل را خوش نمی‌دارد.[11] 4. ارتباط با مؤمنان ارتباط با مؤمنان که افتخار بندگی خدا را دارند و عزت خویش را از سرچشمه اصلی ـ یعنی خداوند عزیز ـ گرفته‌اند، می‌تواند عامل عزت و مانع ذلت‌پذیری باشد، قرآن کریم می‌فرماید: «... وَ لِلَّهِ الْعِزَّه وَ لِرَسُولِهِ وَ لِلْمُؤْمِنِینَ وَ لکنَّ الْمُنافِقِینَ لا یعْلَمُونَ »؛[12] ... و عزت مخصوص خدا و رسول او و مؤمنان است، ولی منافقان نمی‌دانند. 5. روزی حلال پیامبر گرامی ـ صلی الله علیه و آله ـ روزی و کسب حلال را جهاد قلمداد می‌کند و می‌فرماید: خداوند دوست می‌دارد که بنده‌اش را در تلاش برای طلب روزی حلال ببیند.[13] و از کنار سفره‌های حلال است که انسان‌های عزیز و شکست‌ناپذیر به پا می‌خیزند، حضرت امام حسین ـ علیه‌السّلام ـ می‌فرماید: ...سینه‌‌های پاکیزه و طیبی که ما از آن شیر نوشیده‌ایم ذلت را بر ما روا نمی‌داند .[14] از کلام حضرت امام حسین ـ علیه‌السّلام ـ برمی‌آید که کسب رزق حلال در عزتمند شدن انسان‌ها تأثیر دارد، و لقمه حلال انسان را از بسیاری از مفاسد، ذلت‌ها و خواری‌ها برحذر می‌دارد، و تأثیر روزی حلال است که انسان‌ها را در برابر سستی و شکست، استوار نگه می‌دارد و او را به انسانی شجاع و باشرف تبدیل می‌کند. انسانی که عزت نفس داشت و روزی خود را تنها از خدا خواست، شرافت و عزت خویش را همواره حفظ می‌کند. قرآن کریم می‌فرماید: « وَ لِلَّهِ الْعِزَّه وَ لِرَسُولِهِ وَ لِلْمُؤْمِنِینَ... »؛[15] و عزت مخصوص خدا و رسول او و مؤمنان است...». بنابراین، تلاش برای کسب روزی حلال و عزت نفس داشتن و توکل و تکیه بر خداوند متعال و عزت نفس داشتن، باعث عزت و شرافتمندی انسان می‌شود. 6. مربیان شایسته قرآن کریم، انسان را موجودی شریف و عزیز می‌داند تا آن‌جا که درباره او می‌فرماید: «... وَ نَفَخْتُ فِیهِ مِنْ رُوحِی» ؛[16] و در وی از روح خود دمیدم... و در جایی دیگر او را به عنوان جانشین و خلیفه خویش معرفی می‌کند و می‌فرماید: «إِنِّی جاعِلٌ فِی الْأَرْضِ خَلِیفَه» [17] من در زمین جانشینی ـ برای مخلوق پیشین یا نماینده‌ای از خود ـ خواهم آفرید، و برای به عزت و کمال رساندن و نزدیک شدن به منشأ و سرچشمه عزت، مربیان و پیامبرانی را فرستاد تا با عزت و کرامت، انسان‌ها را تربیت کنند و راه پیمودن و رسیدن به عزت و شرافت را بیاموزند. امام حسین ـ علیه‌السّلام ـ مصداق روشن «نفس مطمئنه» است که خداوند او را عزیز دانسته و به سوی خویش دعوت فرموده است، بنابراین، هر فرد یا اجتماع و حکومتی، اگر بخواهد در دنیا و آخرت عزیز و عزتمند زندگی کند باید به عوامل مذکور تمسک و عمل کند، در غیر این صورت به عوامل ذلت و خواری تن داده و عوامل دیگری که در تقابل با عوامل مذکور باشند در واقع همان عوامل ذلت و خواری به شمار می‌آیند حضرت امام حسین ـ علیه‌السّلام ـ که در جهان مظهر و الگوی عزت و شرافت است از عامل راهنما و مربیان شایسته برخوردار بود و از مربیانی همچون پیامبر اکرم، حضرت علی، حضرت فاطمه و امام حسن ـ علیهم‌السلام ـ بهره جست و همواره وصیت پدر بزرگوار خویش را در گوش داشت که می‌فرماید: نفست را از هر زبونی و پستی دور بدار هر چند تو را به نعمت‌های بی‌شمار رساند؛ زیرا هرگز برابر آنچه از نفس خویش صرف می‌کنی، عوض نخواهی یافت و بنده دیگری مباش، که خداوند تو را آزاد گردانیده است.[18] حضرت امام حسین ـ علیه‌السّلام ـ می‌فرماید: موت فی عزّ خیر من حیاه فی ذل مرگ با عزت و شرف از زندگی همراه با ذلت و خواری بهتر است [19] هم چنین آن حضرت فرمود: هیهات منا الذله [20] ذلت و خواری به مراتب از ما اهل‌بیت ـ علیهم‌السلام ـ به دور است. و این فریاد پر خروش از حنجره‌ای بر می‌آید که در تمام عمر خود با قلبی سرشار از ایمان به خدا و کارنامه‌ای درخشان، مرتبط با رسول اکرم ـ صلی الله علیه و آله ـ و مؤمنان بوده و همواره از رزق حلال ارتزاق نموده و در محیطی سالم با مربیان شایسته‌ای عزت را به تمام معنا تفسیر کرد و مظهر شرف و جوانمردی قرار گرفت و فرمود:‌ انسان‌هایی که در فضای جوانمردی تنفس کرده‌اند و جان‌های شریف، مذبح و قتلگاه بزرگواران را بر اطاعت دونان ترجیح می‌دهند.[21] قرآن کریم درباره چنین افرادی که نَفْسی باشرف و عزت دارند می‌فرماید: « یا أَیتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّه ارْجِعِی إِلى رَبِّک راضِیه مَرْضِیه فَادْخُلِی فِی عِبادِی وَ ادْخُلِی جَنَّتِی »؛[22] تو ای روح آرام یافته!‌ به سوی پروردگارت بازگرد در حالی هم تو از او خشنودی و هم او از تو خشنود است و در سلک بندگانم داخل شو و در بهشتم وارد شو، و امام حسین ـ علیه‌السّلام ـ مصداق روشن «نفس مطمئنه» است که خداوند او را عزیز دانسته و به سوی خویش دعوت فرموده است، بنابراین، هر فرد یا اجتماع و حکومتی، اگر بخواهد در دنیا و آخرت عزیز و عزتمند زندگی کند باید به عوامل مذکور تمسک و عمل کند، در غیر این صورت به عوامل ذلت و خواری تن داده و عوامل دیگری که در تقابل با عوامل مذکور باشند در واقع همان عوامل ذلت و خواری به شمار می‌آیند.[23] پی نوشت ها : [1] . ر.ک: راغب اصفهانی، مفردات الفاظ القرآن، تهران، مکتبه المرتضویه، ص 344ـ345. [2] . تمیمی آمری، عبدالواحد بن محمد، غررالحکم، قم، انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی، ص 231. [3] . فاطر/ 10. [4] . فاطر/ 10، ر.ک: مکارم شیرازی، ناصر و همکاران، تفسیر نمونه، تهران، دارالکتب الاسلامیه، ج 18، ص 187ـ198. [5] . مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، بیروت، مؤسسه الوفاء، ج 75، ص 10. [6] . زمر./ 1. [7] . زخرف/ 43ـ44. [8] . قلم/ 4. [9] . نساء/ 59. [10] . حر عاملی، وسائل الشیعه، قم، مؤسسه آل‌البیت ـ علیهم‌السلام ـ ، ج 16، ص 158. [11] . احسائی، ابن ابی جمهور، غوالی اللاّلی، قم، سیدالشهدا، ج 1، ص 67. [12] . منافقون/ 8. [13] . شعیری، تاج‌الدین، جامع الاخبار، قم، انتشارات رضی، ص 139. [14] . مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، همان، ج 45، ص 7. [15] . منافقون/ 8. [16] . ص/ 72. [17] . بقره/ 30. [18] . ر. ک: تفسیر نمونه، همان، ج 23، ص 370 ـ 377. [19] . ابن ابی الحدید، عبدالحمید، شرح نهج‌البلاغه، قم، کتابخانه آیت‌الله مرعشی نجفی، ج 16، ص 93. [20] . ابن شهر آشوب، محمد، المناقب، قم، انتشارات علامه، ج 4،ص 68. [21] . سید بن طاووس، لهوف، تهران، انتشارات جهان، ص 97. [22] . فجر/ 27ـ30. [23] . ر.ک: طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، تهران، دارالکتب الاسلامیه، ج 20، ص 413ـ416؛ مکارم شیرازی، ناصر و همکاران، همان، ج 26، ص 438. فرآوری: محمدی بخش قرآن تبیان منبع : اندیشه قم

برچسب‌ها