در هفته‌های پایانی سال، بازار خرید هفت‌سین حسابی گرم است. مغازه‌ها پر از تخم‌مرغ‌های رنگی، سبزه‌های تازه و سمنوهای آماده‌اند. اما بین این نمادهای آشنای نوروزی، چیزهای جالبی به چشم می‌خورد: از مجسمه‌های کوچک تا آویزهای دکوری و شمع با نماد حیوانات زودیاک چینی!

نگین روزبهانی
سه‌شنبه ۲۸ اسفند ۱۴۰۳ - ۱۴:۴۳
نوروز ایرانی در چنگال اژدهای چینی

خیابان انقلاب، حوالی ظهر. زن جوانی با دقت یک مجسمه‌ مار را در دست می‌گیرد، آن را زیر و رو می‌کند و رو به فروشنده می‌پرسد: «این برای امسال خوش‌شانسی میاره، درسته؟» فروشنده لبخند می‌زند: «بله، این نماد سال جدیده! خیلی‌ها دارن می‌خرن.» زن، کمی مکث می‌کند، بعد با بی‌تفاوتی سر تکان می‌دهد و مجسمه را در کیسه می‌گذارد. شاید او واقعا به نمادهای چینی باور ندارد، اما مگر می‌شود چیزی را که همه دارند، نداشت؟

بازارهایی که هویت را تغییر می‌دهند

نمادهای حیوانی زودیاک از تقویم دوازده‌حیوانی چینی گرفته شده‌اند؛ تقویمی که در فرهنگ‌هایی مثل چین، ژاپن و کره جایگاه ویژه‌ای دارد. اما نوروز، با قدمتی چند هزار ساله، همیشه با آیین‌های ایرانی و نمادهای بومی گره خورده است. پس این تغییر ناگهانی از کجا آمده؟

حقیقت این است که ورود نمادهای زودیاک چینی به نوروز، نه یک انتخاب آگاهانه‌ فرهنگی، بلکه نتیجه‌ بازاریابی تجاری است. تولیدکنندگان به دنبال فروش بیشترند و استفاده از این نمادهای خاص، راهی برای جذب مشتریان کنجکاو است. این روند، تنها به ایران محدود نیست؛ برندهای بزرگی مثل Gucci و Nike هم هر سال از نمادهای زودیاک چینی در محصولاتشان استفاده می‌کنند. تفاوت اینجاست که آن برندها در کشورهای خودشان سنت را نمی‌فروشند، بلکه از نمادهایشان در راستای هویت خودشان استفاده می‌کنند.

نوروز ایرانی زیر سایه نمادهای بیگانه

در نبود نظارت فرهنگی، این تغییرات به‌سادگی و در سکوت رخ می‌دهند. کافی است چند ویدیو و پست تبلیغاتی در شبکه‌های اجتماعی منتشر شود تا مردم حس کنند چیزی را از دست داده‌اند. تبلیغات با زبانی نرم و بی‌طرف می‌گوید: این فقط یک تغییر کوچک است! اما آیا واقعا این طور است؟

وقتی نسل جدید به این نمادها عادت کند، دیگر چه دلیلی دارد که به سنت‌های قدیمی بازگردد؟ تغییر هویت فرهنگی، همیشه با یک تصمیم ناگهانی اتفاق نمی‌افتد؛ بلکه آرام، تدریجی و نامحسوس رخ می‌دهد. امروز یک اژدها روی سفره‌ هفت‌سین، فردا شاید سفره‌ای بدون سیر و سمنو.

سفره‌ هفت‌سین، هویتی فراتر از یک دکور سال نو دارد. هر کدام از سین‌ها نماد یک مفهوم عمیق است: زندگی، برکت، عشق و تندرستی. اما در سال‌های اخیر، این معناها در میان موجی از تغییرات کم‌رنگ شده‌اند. در مراکز خرید بزرگ تهران، ویترین مغازه‌ها پر از تزئیناتی با طرح‌های چینی است. در شبکه‌های اجتماعی، این تغییرات عادی‌سازی می‌شوند. وقتی از فروشندگان درباره‌ این محصولات می‌پرسیم، پاسخشان ساده است: مردم دوست دارند، ما هم می‌آوریم و می‌فروشیم.

انتخاب بین هویت یا بازار؟

سوال اینجاست: آیا باید اجازه دهیم نوروز که یکی از مهم‌ترین نمادهای هویت ایرانی است، به‌تدریج تحت تأثیر ترندهای تجاری قرار بگیرد؟ شاید برخی بگویند که این روند بخشی از جهانی‌شدن است، اما جهانی‌شدن نباید به معنای فراموش کردن خود باشد.

اگر قرار است خلاقیت و نوآوری به نوروز اضافه شود، چرا این نوآوری از دل فرهنگ ایرانی بیرون نیاید؟ داستان‌های کهن ایرانی پر از نمادهایی هستند که قابلیت تبدیل شدن به طراحی‌های جذاب را دارند. چرا به‌جای اژدهای چینی، از نمادهایی مثل سیمرغ یا شخصیت‌های شاهنامه استفاده نکنیم؟

نوروز جشنی است که قرن‌ها پابرجا مانده، نه به‌خاطر تغییرات مد روز، بلکه به‌خاطر ریشه‌های عمیقش در فرهنگ ایرانی. امروز، انتخاب با ماست که آیا می‌خواهیم بخشی از این هویت باشیم، یا تنها مصرف‌کننده‌ی مدهایی که فردا فراموش می‌شوند؟

برچسب‌ها

پیام شما به ما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha
  • [placeholder]

پربازدیدها

پربحث‌ها