هنگامی‌که انسان صورت خود را به سوی کعبه می‌کند و از جهات دیگر روی برمی‌تابد باید دلش را نیز از هر آنچه غیر خداست، باز دارد و به سوی او آورد. مگر ممکن است که جسم به سوی کعبه باشد و دل از آن برتافت!؟

مهری هدهدی
شنبه ۲۵ اسفند ۱۴۰۳ - ۱۶:۵۴
اسرار و حقایق باطنی قبله

در قبله نیز مانند دیگر افعال و اذکار ظاهری نماز، رمز و رازهایی نهفته است که نمازگزار باید به جستجوی آن برخیزد. برای یافتن حقایق باطنی قبله باید توجه داشت که امور ظاهری همواره نردبانی برای رسیدن به امور باطنی هستند.

قبله جهتی است که همه جوارح، حواس و دل آدمی را از هر چه غیر از خداست باز می‌دارد و به سوی او بازمی‌گرداند تا نمازگزار از یاد خداوند غافل نشود. چنان­که رسول اکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله می‌فرماید: کسی که در نماز صورتش را به طرفین می‌گرداند، آیا نمی‌ترسد که خداوند چهره‌اش را به صورت چهارپایی مسخ کند؟ (مستدرک الوسائل، ج ۴، ص ۱۰۱)

این حدیث زنگ خطری است برای نمازگزار تا توجه خود را از غیرخدا باز دارد و راه‌های غفلت از خدا را مسدود سازد؛ چرا که غفلت از یاد خدا سبب محرومیت از عنایات و دور شدن از انوار الهی و بازگشت به مرحله حیوانی است. در این مرحله انسان از درک حقایق و دقایق و علوم برتر الهی و رسیدن به مقامات معنوی محروم می‌شود و چون چهارپایی، تنها به وظایف حیاتی خود عمل می‌کند.

قبله جهتی است که همه جوارح، حواس و دل آدمی را از هر چه غیر از خداست باز می‌دارد و به سوی او بازمی‌گرداند تا نمازگزار از یاد خداوند غافل نشود

وقتی انسان رو به سوی قبله می‌ایستد باید دل و جان خود را نیز از اغیار باز دارد و با سیمایی خالص رو به خداوند بنشیند. رسول اکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله در این­باره می‌فرماید: هنگامی که انسان برای نماز برمی‌خیزد، اگر دل و همه توجه­اش به سوی خدا باشد، به هنگام فراغت از نماز همانند روزی است که از مادر زاده شده است.(بحارالانوار، ج ۸۴، ص ۲۶۱) به بیان دیگر همه گناهانش آمرزیده می‌شود. (شهیدثانی، اسرار نماز، ص ۱۱۶)

انسان در نماز به هر سو که بایستد رو به سوی خدا دارد زیرا خداوند در قرآن می‌فرماید: «... فَأَیْنَما تُوَلُّوا فَثَمَّ وَجْهُ اللَّهِ ...». (بقره،۱۱۵) اما باید به خاطر داشت که جامعه اسلامی باید جهت‌­دار باشد تا به وحدت و همبستگی دست یابد. از این­رو واجب است نمازگزاران به سوی جهتی که قبله نام دارد بایستند.

چرا قبله باید رو به کعبه باشد؟

خداوند در قرآن می­فرماید: «إِنَّ أَوَّلَ بَیْتٍ وُضِعَ لِلنَّاسِ لَلَّذی بِبَکَّةَ مُبارَکاً ...»؛ کعبه نخستین مکان پاک و مبارکی است که برای عبادت مردم بنا نهاده شده است. (آل عمران،۹۶) از سوی دیگر بنیان­گزاران و مرمت‌کنندگان آن در طول تاریخ، انبیاء الهی بوده­اند؛ لذا ایستادن رو به کعبه نوعی اتصال به تاریخ ادیان و ایجاد همبستگی دینی در طول زمان است. از سوی دیگر کعبه رمز استقلال مسلمانان است. تا هنگامی که قبله، بیت‌المقدس(قبله یهودیان و مسیحیان) بود، پیروان آن ادیان بر مسلمانان منت می‌نهادند و آنان را به سخره می‌گرفتند، ولی اعلام کعبه به عنوان قبله مسلمانان به آزارهای یهود و نصاری خاتمه داد. قرآن کریم این مطلب را با صراحت کامل بیان کرده است: «... فَوَلِّ وَجْهَکَ شَطْرَ الْمَسْجِدِ الْحَرامِ وَ حَیْثُ ما کُنْتُمْ فَوَلُّوا وُجُوهَکُمْ شَطْرَهُ لِئَلاَّ یَکُونَ لِلنَّاسِ عَلَیْکُمْ حُجَّةٌ ...»؛ (بقره،۱۵۰) رو به سوی مسجدالحرام آور و هر جا که بودید روی به سوی آن آورید، تا مردم از شما بهانه‌ای نداشته باشند.  (قرائتی، تفسیر نماز، ص ۲۸)

هنگامی که انسان برای نماز برمی‌خیزد، اگر دل و همه توجه­اش به سوی خدا باشد، به هنگام فراغت از نماز همانند روزی است که از مادر زاده شده است

مرحوم ملکی تبریزی درباره اسرار قبله تاکید می‌کند که برای انسان هیچ مکانی وجود ندارد که خداوند متعال بر آن احاطه نداشته باشد؛ ولی لطف بیکران خداوند ایجاب می‌کند که جوانب مختلف حیات و زندگی اعم از مادی و معنوی فراخور حال خود از الطاف الهی بهره‌مند شود. توجه بی‌ حد و مرز حضرت حق به مومن سبب شده که همان‌گونه که دل و جان آدمی در نماز رو به سوی حق دارد و از سرچشمه لایزال آن می‌نوشد، بدن و جسم مادی نیز با رو کردن به قبله از شرف توجه حق تعالی بهره‌ای ببرد. پس خداوند در روی زمین خانه‌ای بنا نهاد تا درون و برون و جان و تن را توامان بهره دهد. ولی نباید چنین گمان کرد که دلیلی نیست تا دل رو به قبله آورد؛ زیرا قرآن، سنت و عقل یک­زبان تاکید می‌کنند که دل و جان در روی آوردن به سوی خانه خدا از جسم سزاوارترند.

باید دانست که واجب شدن برخی مسائل ظاهری، برای حرکت دادن قلب و روح آدمی به سوی امور باطنی است؛ و شاید حکمت اساسی در این دستور که به هنگام نماز باید رو به قبله بود از آنجا ناشی می‌شود که انضباط جوارح و آرام گرفتن آن‌ها و ثابت ماندنشان در یک جهت خاص سبب می‌شود که دل نیز از ستم اعضا برهد؛ زیرا هر گاه اعضای بدن به هر سو منحرف شوند دل نیز به دنبالشان می‌رود و از یاد خدا باز می‌ماند.

باید توجه داشت همچنان که رو به قبله بودن ظاهری جز با روی گرداندن از دیگر جهات به سوی خانه خداوند تحقق نمی‌یابد، راز و نماز دل نیز جز با بازگشت از غیر یاد حق کامل نمی‌شود. از امام صادق علیه‌السلام نقل شده که فرمود: (مصباح الشریعه، باب سیزدهم) هنگامی که رو به قبله ایستادی، از دنیا و آنچه در آن است از آفریدگان و آنچه ایشان بدان می‌پردازند، دل بر کن و دل را از هر چه تو را از خدا باز می­دارد، تهی کن و با چشم جانت عظمت و بزرگی خداوند را ببین و ایستادنت را در پیشگاهش، به یاد آر؛ که خداوند فرمود: «هُنالِکَ تَبْلُوا کُلُّ نَفْسٍ ما أَسْلَفَتْ وَ رُدُّوا إِلَی اللَّهِ مَوْلاهُمُ الْحَقِّ …»؛ (یونس، ۳۰) آن جاست که هر کس جزای آنچه را که در گذشته انجام داده، می‌چشد و به پیشگاه خداوند که سرور راستین آنهاست، باز برده می‌شود. (ملکی تبریزی، اسرارالصلوه، ص ۱۶۳)

انضباط جوارح و آرام گرفتن آن‌ها و ثابت ماندنشان در یک جهت خاص سبب می‌شود که دل نیز از ستم اعضا برهد؛ زیرا هر گاه اعضای بدن به هر سو منحرف شوند دل نیز به دنبالشان می‌رود و از یاد خدا باز می‌ماند

هدف اصلی از توجه به قبله

نمازگزار باید تمام حواس ظاهری خود را به کعبه معطوف دارد تا قلب نیز توجه یابد، هدف اصلی در تمام این مناسک و آداب، توجه قلب است، و اگر قلب از این توجه باز ماند، رسیدن به مقامات عالی که برای نمازگزاران مقرر شده، مقدور نخواهد بود.

امام خمینی(ره) در این­باره از یکی از آگاهان معاصر خویش در کتاب آداب الصلاه نقل می‌کند که: نکته ظریفی در واژه قبله هست که نباید از آن غافل بود. آیا قبله واژه‌ای است که بر خانه اطلاق می‌شود یا عمل روبرو ایستادن نمازگزار است، که قبله نامیده می­شود؟ در حقیقت می‌توان گفت که این عمل نمازگزار است که قبله نام دارد نه خانه خدا؛ ولی چون این عمل، رو به خانه خدا انجام می‌گیرد، به مرور زمان تغییر یافته و به خود خانه اطلاق شده است. «رو به قبله آوردن» در نماز بدین معنی است که باید در برابر خانه و صاحب­خانه با همه اعضا، با نظم و احترام و با حضور ذهن ایستاد. آنچه در انجام این عمل مهم است گسست از غیر و رو کردن به خداست.

امام خمینی(ره) درباره راز ایستادن در برابر کعبه می‌فرماید: کعبه امّ القری و بنا به آیة «وَ الْأَرْضَ بَعْدَ ذلِکَ دَحیها» (نازعات،۳۰) مرکز گسترش، زمین است. یعنی برای اولین بار، زمین از مکانی که اکنون کعبه در آن جای دارد، بیرون آمد. کعبه امّ‌القری و سرّ آن بیت­العمور است که سرّ قلب است و سرّ سرّ آن، یدالله؛ و سرّ پنهان آن، اسم اعظم الهی است.

 اهل معرفت حکم توحید را از سرّ به آشکار و از باطن به ظاهر، تعمیم می‌دهند، تا اینکه جهات مختلف قلب و روح خود را در ذات حق تعالی فانی کنند.

اولیا خدا در همه مکان‌ها خداوند را حاضر و ناظر می‌یابند، لذا رو کردن ایشان به قبله برای آنست که اجسامشان از انوار الهی بی‌نصیب نماند. (امام خمینی، سرّالصلوه، ص ۶۵)

برچسب‌ها

پیام شما به ما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha
  • [placeholder]

پربازدیدها

پربحث‌ها