هاروت و ماروت دو فرشته الهی بودند که در سرزمین بابل، جایی که مردم درگیر سحر و جادوگری شده و دچار مشکلات فراوانی بودند، به شکل انسان مأمور شدند تا این معضل را برطرف کنند.

مهری هدهدی
یکشنبه ۱۹ اسفند ۱۴۰۳ - ۱۵:۵۳
هاروت و ماروت دو فرشته مبارز با سِحر و جادو

با این حال، به‌جای آنکه مردم از دانش این دو فرشته برای حل مشکلات و بهبود زندگی خود بهره ببرند. گروهی آن را وسیله‌ای برای آسیب رساندن به دیگران قرار داده و زندگی دیگران را به جای گشودن، در بند مشکلات و سختی‌ها گرفتار کردند.


سحر و جادوگری در زمان حضرت سلیمان علیه‌السلام

در زمان حضرت سلیمان علیه‌السلام گروهی در کشورش به عمل سحر و جادوگری می‌پرداختند، حضرت سلیمان دستور داد تمام نوشته‌ها و اوراق آنها را جمع‌آوری کرده و در محل مخصوصی نگه‌داری کنند. این نگهداری شاید به خاطر آن بوده که مطالب مفیدی برای دفع سحر ساحران در میان آنها وجود داشته است.

پس از رحلت حضرت سلیمان علیه‌السلام گروهی آن نوشته‌ها را بیرون آورده و شروع به إشاعه و تعلیم سحر کردند. بعضی از این موقعیت استفاده کرده و گفتند: سلیمان اصلا پیامبر نبود بلکه به کمک همین سحر و جادوگری‌ها بر کشورش مسلط شد و امور خارق العاده انجام می‌داد! گروهی از بنی اسرائیل هم از آنها تبعیت کردند و سخت به جادوگری دل بستند، تا آنجا که دست از تورات نیز برداشتند.

فرشتگان ناچار بودند برای ابطال سحر ساحران راه استفاده از آن را نیز تشریح کنند، تا مردم بتوانند از این راه به پیشگیری پردازند، این موضوع سبب شد که گروهی پس از آگاهی از طرز استفاده سحر، خود در ردیف ساحران قرار گرفتند و موجب مزاحمت تازه‌ای برای مردم شدند


افسانه‌های جعلی درباره هاروت و ماروت و نقد آنها

متاسفانه در مورد این دو فرشته، خرافات بسیاری وارد گردیده که گاه تا حد بیان امور موهن نیز پیش رفته‌اند. اما با استفاده از احادیث و منابع تفسیری، جریان منطقی و درست بدست می‌آید. خلاصه این موضوع با استفاده از تفاسیری مانند «مجمع البیان»، «نمونه» و «المیزان» از این قرار است:

«آنان دو فرشته بودند، خداوند آنها را برای این به زمین فرستاد تا بدانند اگر آنها نیز جای انسان‌ها بودند از گناه مصون نمی‌ماندند، و خدا را معصیت می‌کردند، آنها هم پس از فرود آمدن به زمین مرتکب چندین گناه بزرگ شدند و به دنبال آن افسانه‌ای درباره ستاره «زهره» نیز ساختند. همه اینها بی اساس و جزء خرافات است، قرآن از این امور پاک شده است و اگر تنها در متن آیات فوق بیندیشیم خواهیم دید که بیان قرآن هیچ ارتباطی با این مسائل ندارد. (تفسیر نمونه، ج ۱، ص ۳۷۵)
در تفسیر شریف «المیزان» نیز بعد از بیان اختلافات میان مفسران و بیان نظرات آنها، نهایتا مرحوم علامه نظر خود را نسبت به این آیه شریفه بیان می‌کنند:
«آیه شریفه می‌خواهد یکی دیگر از خصائص یهود را بیان کند و آن متداول شدن سحر در بین آنان است، و آن را به سلیمان نسبت می‌دادند، چون اینطور می‌پنداشتند، که سلیمان آن سلطنت و ملک عجیب را، و آن تسخیر جن و انس و وحش و طیر را، و آن کارهای عجیب و غریب می‌کرد، به وسیله سحر کرد، که البته همه آن معلومات در دست نیست، مقداری از آن به دست ما افتاده، یک مقدار از سحر خود را هم به دو ملک بابل یعنی هاروت و ماروت نسبت می‌دهند، و قرآن هر دو سخن ایشان را رد می‌کند، و می‌فرماید: آنچه سلیمان می‌کرد، با سحر نمی‌کرد و چطور ممکن است سحر بوده باشد، و حال آن که سحر، کفر به خداست، و تصرف و دست اندازی در عالم به خلاف وضع عادی آن است.» (تفسیر المیزان، ج ۱، ص ۳۵۳)



علت حضور هاروت و ماروت بر روی زمین

وقتی در سرزمین بابل سحر و جادوگری به اوج خود رسید و باعث ناراحتی و ایذاء مردم گردیده بود، خداوند دو فرشته را به صورت انسان مأمور ساخت که عوامل سحر و طریق ابطال آن را به مردم بیاموزند، تا بتوانند خود را از شر ساحران بر کنار دارند.
 

قرآن می‌فرماید: آنچه سلیمان می‌کرد، با سحر نمی‌کرد و چطور ممکن است سحر بوده باشد، و حال آن که سحر، کفر به خداست، و تصرف و دست اندازی در عالم به خلاف وضع عادی آن است

ولی این تعلیمات بالاخره قابل سوء استفاده بود، چرا که فرشتگان ناچار بودند برای ابطال سحر ساحران، نحوه استفاده آن را نیز تشریح کنند، تا مردم بتوانند از این راه به پیشگیری بپردازند، این موضوع سبب شد که گروهی پس از آگاهی از نحوه استفاده سحر، خود در ردیف ساحران قرار گرفتند و موجب مزاحمت تازه‌ای برای مردم شدند. با اینکه آن دو فرشته به مردم هشدار دادند که این یک نوع آزمایش الهی برای شما است و حتی گفتند: سوء استفاده از این تعلیمات یک نوع کفر است، اما آنها به کارهایی پرداختند که موجب ضرر و زیان مردم شد که به این مسئله در آیه مذکور إشاره شده است. مسلّماً این جریان بعد از وفات حضرت سلیمان علیه‌السلام بوده است، اما پیامبر آن زمان چه کسی بوده و عاقبت هاروت و ماروت چه شده؟ معلوم نیست. (تفسیر نمونه، ج‌۱، ص ۳۷۰) آنها از دو سو دست به سوی سحر دراز کردند، یکی از سوی تعلیمات شیاطین در عصر سلیمان، و دیگری از سوی تعلیماتی که بوسیله هاروت و ماروت دو فرشته خدا در زمینه ابطال سحر به مردم داده بودند.

عده‌ای ادعا داشتند که هاروت و ماروت به مردم شر می‌رسانند و خود سحر می‌کنند. اما قرآن کریم ادعای شرّ رساندن هاروت و ماروت را رد می‌کند. (بقره، ۱۰۲) گرچه سحر بر آن دو نازل شد، ولی عیب و اشکالی در کار آنها نبود. (ترجمه تفسیر المیزان، ج۱، ص۳۵۳) آن دو فرشته به مردم تذکر می‌دادند که ما وسیله آزمایش هستیم، کافر نشوید و از این علم، سوء استفاده نکنید، ولی مردم سوءاستفاده کرده و کافر شدند. (بقره، ۱۰۲)         


حقیقت هاروت و ماروت در روایات

برخلاف جعلیاتی که درباره دو فرشته الهی هاروت و ماروت، در برخی منابع یهود و اسرائیلیات مطرح شده، روایاتی از ائمه اطهار علیهم‌السلام بیان شده که خط بطلانی بر روی آن جعلیات کشیده‌اند.

امیرالمومنین علی علیه‌السلام فرمود: هاروت و ماروت، دور شدن از سحر را به مردم یاد می‌دادند، نه آمدن به سمت سحر را. (الجامع لأحکام القرآن، ج ۲، ص ۵۴)
امام رضا علیه‌السلام در این باره می‌فرماید:
هاروت و ماروت دو فرشته بودند که به مردم سحر آموختند تا از سحر جادوگران پرهیز کنند و آن را باطل نمایند، و به هرکس چیزی در این باره می‌آموختند و به او می‌گفتند: «إِنَّما نَحْنُ فِتْنَةٌ فَلا تَکْفُرْ(بقره، ۱۰۲)؛ ما، وسیله آزمایش تو هستیم، کافر نشو»، ولی گروهی با به کارگیری چیزی که دستور داشتند از آن دوری کنند، کافر شدند و به وسیله آنچه می‌آموختند بین زن و شوهرها جدایی می‌انداختند. (عیون اخبار الرضا علیه‌السلام، ج ۱، ص ۵۵۶)

عده‌ای ادعا داشتند که هاروت و ماروت به مردم شر می‌رسانند و خود سحر می‌کنند. اما قرآن کریم ادعای شرّ رساندن هاروت و ماروت را رد می‌کند
امام صادق علیه‌السلام درباره مأموریت هاروت و ماروت می‌فرماید:
پس از نوحِ پیغمبر، سحر و موهومات زیاد شده بود. خداوند دو فرشته هاروت و ماروت را نزد پیغمبر آن زمان فرستاد که عملیات ساحران را برای او بیان نموده و ضمناً برای ابطال سحر و رد کردن حیله و نیرنگ آن‌ها اطلاعاتی به او بدهد. پیغمبر مزبور از آن دو فرشته، تعلیماتی فراگرفت و به امر خدا به مردم یاد داد که سحر جادوگران را شناخته و برای باطل نمودن آن‌ها از دانستنی‌هایی که به دست آورده بودند، استفاده کنند و به ایشان تأکید و امر شد که خودشان سحر نکنند. (تفسیر جامع، ج ۱، ص ۲۲۷)

با توجه به مطالب و روایات مطرح‌شده، هاروت و ماروت مأموریت داشتند تا سحر را به مردم بیاموزند، اما هدف آن‌ها مقابله با جادوگران و ابطال سحر آنان بود. این دو فرشته نه‌تنها مرتکب گناهی نشدند، بلکه خود نیز هیچ‌گاه سحری انجام ندادند، و فقط علم آن را در اختیار مردم قرار دادند تا از آن در مسیر درست استفاده کرده و خود را از مشکلات بوجود آمده بوسیله سحر، رهایی بخشند

برچسب‌ها

پیام شما به ما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha