۱. تناقض در مفهوم عدالت جنسیتی
حامیان این کارزار معتقدند که زنان نیز باید مانند مردان مشمول خدمت سربازی شوند تا عدالت جنسیتی برقرار شود. اما این استدلال از اساس دچار تناقض است. عدالت به معنای برابری صِرف نیست، بلکه به معنای رعایت تفاوتهای طبیعی و حقوقی است. زنان و مردان از لحاظ زیستی، اجتماعی و نقشهای اقتصادی و خانوادگی شرایط یکسانی ندارند. آیا تحمیل یک نظام سربازی اجباری بر زنان که از نظر فقهی، قانونی و اجتماعی همواره در جایگاههای متفاوتی بودهاند، میتواند عدالت را محقق کند یا صرفاً نوعی بیعدالتی جدید ایجاد میکند؟
۲. مغایرت با مبانی حقوقی و فقهی
نظام حقوقی ایران بر پایه فقه شیعه استوار است و بر اساس این مبانی، جهاد نظامی بر زنان واجب نیست. فقها همواره بر این نکته تأکید کردهاند که مسئولیتهای زنان و مردان در جامعه متفاوت است و این تفاوتها بر اساس حکمت و مصالح جامعه در نظر گرفته شده است. تحمیل سربازی بر زنان، نهتنها خلاف شرع است، بلکه از نظر قانونی نیز هیچ پشتوانهای ندارد.
۳. بیتوجهی به مشکلات فعلی سربازی مردان
یکی از بزرگترین نقدهایی که به این کارزار وارد است، این است که به جای اصلاح مشکلات نظام سربازی مردان، به دنبال تحمیل این مشکلات بر زنان است. در حالی که سالهاست بحث اصلاح سربازی و جایگزینی آن با سربازی حرفهای مطرح است، چنین مطالبهای کاملاً انحرافی به نظر میرسد. اگر هدف برقراری عدالت است، چرا به جای ایجاد سربازی اجباری برای زنان، بر اصلاح نظام سربازی فعلی برای مردان تمرکز نمیشود؟
مطالبهای نادرست و ناکارآمد
کارزار سربازی زنان، نهتنها عدالت جنسیتی را محقق نمیکند، بلکه چالشهای بیشتری برای جامعه ایجاد خواهد کرد. این طرح، با مبانی حقوقی و فقهی کشور همخوانی ندارد، در ساختار نظامی اجرایی نیست، و بیش از آنکه راهحلی برای مشکلات باشد، یک مطالبه احساسی و غیرمنطقی است. به جای چنین پیشنهادهایی، باید بر اصلاح نظام سربازی موجود، کاهش تبعیضهای شغلی و تحصیلی، و ایجاد فرصتهای برابر برای زنان و مردان در عرصههای واقعی زندگی تأکید شود. عدالت جنسیتی با سربازی اجباری برای زنان محقق نمیشود، بلکه با اصلاح ساختارهای موجود و برطرف کردن تبعیضهای واقعی به دست میآید.
پیام شما به ما