به گزارش خبرنگار فرهنگی، مادربزرگ مادریام سواد قرآنی داشت تمام قصصالقرآن را از بَر بود هشتاد و نه سالش بود اما صدایش مثل چشمهای زلال، جاری و ماندگار بود. وقتی کنار بچهها مینشست داستان حضرت سلیمان را با وسواس خاصی روایت میکرد زبانهای مختلف پرندگان و حیوانات را چنان با جزئیات ادا میکرد که گویی خودش در میان آنها حضور داشته بعد دست به موهایش میبرد، آبشار نارنجیاش را میبافت و برای وضو آماده میشد.
بعد از نماز وقت چایریختن و قصهگویی میرسید پشتیاش را محکم میکرد و با صدایی خرامان میگفت: حالا برو آن دیوان را از طاقچه بیاور! و ما با شوق دیوان حافظ یا شاهنامه را میآوردیم. او خواندن را شروع میکرد: نگفتمت که مرو در کمند عشق؟ صدایش مثل موسیقیای در فضای اتاق پرواز میکرد و ما محو داستانها در دنیایی دیگر غرق میشدیم. آن لحظهها برای ما حکم جادو داشت. انگار زمان متوقف میشد. قصهها ما را از سردی هوا و دغدغههای کوچک کودکانه دور میکرد و به دنیای دیگری میبرد.
هنر زنده کردن روح در کلمات
قصهگویی فقط روایت داستان نیست یک هنر است قصهها در دل ما مینشستند ذهنمان را میساختند و تخیلمان را پرورش میدادند ما نمیدانستیم که این داستانها این رودهای کوچک روزی به اقیانوسی درون ما بدل میشوند اقیانوسی که هر بار به آن سر میزنیم ما را به بالا میکشاند.
پدربزرگها و مادربزرگهای ما این هنر را به کمال میدانستند آنها با خواندن حافظ و شاهنامه نه فقط ما را سرگرم بلکه ما را صیقل میدادند.
قصهها در گرداب تکنولوژی
اما امروز تکنولوژی مسیر قصهگویی را سختتر کرده است اتاقهای کوچک و گرم جای خود را به صفحههای سرد و بیروح گوشیها دادهاند دیوان حافظ و شاهنامه که روزگاری چراغ خانهها بودند حالا در انباریها خاک میخورند.
بچهها دیگر با شور و اشتیاق کنار پدربزرگها و مادربزرگهایشان نمینشینند به جای آن روی کاناپه، غرق در بازیهای دیجیتالی، تمدنهای جدیدی برای خود میسازند. نسل جدید بیشتر درگیر تصاویر و صداهای آماده شده در فضای مجازی است تا صدای زندهی قصهگوها.
چرا قصهگویی مهم است؟
قصهگویی چیزی بیش از سرگرمی است یک نیاز انسانی است داستانها ابزاری قدرتمند برای انتقال ارزشها، الهامبخشیدن و ایجاد همبستگی هستند هر داستانی که روایت میشود حامل بخشی از فرهنگ، تاریخ و هویت ما است.
تکنولوژی ممکن است راحتی بیاورد اما قصهگویی چیزی است که میتواند به کودکان احساس تعلق بدهد تخیل آنها را پرورش دهد و به آنها نشان دهد که در هر داستان میتوانند یک قهرمان باشند.
قصهگویی مدرن؛ بازآفرینی یک هنر قدیمی
برای حفظ این هنر باید آن را به زبان امروز ترجمه کنیم. قصهگوها باید بتوانند از ابزارهای مدرن برای ایجاد داستانهای جدید استفاده کنند کتابهای صوتی، پادکستها و انیمیشنها میتوانند وسیلهای برای بازگشت به دنیای قصهها باشند.
از طرف دیگر باید فضایی ایجاد کنیم که کودکان دوباره با قصهگویی ارتباط برقرار کنند شاید این کار نیازمند ترکیب قصههای قدیمی با ابزارهای مدرن باشد.
پایان یک داستان، آغاز صدها قصه دیگر
قصهگویی فقط بازگو کردن گذشته نیست پلی است که ما را به آینده میرساند. کافی است به یاد بیاوریم که داستانها چگونه ما را ساختند و چگونه میتوانند نسل جدید را نیز بسازند.
بیایید برای حفظ این هنر تلاش کنیم شاید قصهها روزی دیگر فقط خاطرهای نباشند بلکه بخشی از زندگی روزمرهی ما و نسلهای آینده باشند.
پیام شما به ما