بحران هویت جنسی در ایران

دنیای امروز ، دنیایی است که از سنت ها فاصله می گیرد و به سوی مدرنیته و پست مدرنیته پیش می رود و این امر سبب دگرگونی ها و تغییر نقش ها در جامعه ی بشری شده است .
صحبت از برابری زنان و مردان و اصرار زنان برای ایفای نقش ، این پرسش را در ذهن می آورد که نقش حقیقی زن و مرد در یک جامعه چیست ؟ آیا زنان می توانند در عین زن بودن به ایفای نقش های مردانه بپردازند ، بی آن که هویت زنانه ی آن ها دچار هرگونه آسیب اجتماعی نشود ؟
بحران هویت جنسی ، مسئله ای است اجتماعی و روان شناختی که بسیاری از مردم با آن دست به گریبان هستند و می توان آن را حالتی روانی ، اجتماعی یا وضعیتی ناسازگار به ویژه در دوران نوجوانی و جوانی توصیف کرد .
این بحران ، به سبب تضاد تجربیات درونی و بیرونی ، فشارها و انتظارات ، اغلب با ایجاد اضطراب شدید به وجود می آید و خانواده ها را دچار مشکل می کند. در این صورت والدین یا نسل دیروز با آن مقابله می کنند و نوجوان یا جوان نیز برای دفاع از خود به مشاجره با والدین می پردازند که این امر موجبات تعارضات بیشتر بین دو نسل را فراهم می نماید .
اما بحران هویت جنسی به راستی به چه معناست و چه چیز سبب پدید آمدن آن می شود ؟
« هویت جنسی » را احساس فرد در مورد "دختر یا پسر بودن خود " و نقش پذیری جنسی را "کسب رفتارها و ویژگی هایی که فرهنگ آن را برای جنس خود متناسب می داند" تعریف کرده اند .
و بحران هویت جنسی این است که : مثلا دختری خود را به عنوان مونث بپذیرد اما از هرگونه رفتاری که بر چسب مردانه دارد پرهیز نکند ؛ و یا اینکه یک دختر یا پسر از این که چرا دختر یا پسر آفریده شده است ناراحت است و اشتیاق برای بودن در قالب جنس مخالف را دارد .
پژوهش ها نشان می دهند که این امر در دختران بیشتر از پسران وجود دارد . چرا که همواره در بیش تر جوامع و در واقع در اذهان مردم ، به زن نقش های فرودست واگذار شده است و چهره ی قهرمانان اغلب به صورت مردانه نمایانده می شود و کمتر زنی را می بینیم که به عنوان قهرمان واقعی معرفی شود .
هویت مردانه ی یک فرد مذکر، از طریق رفتارهای ویژه ای قابل تشخیص است که این امر عموما به چگونگی عملکرد جنسیتی او باز می گردد . برای نمونه از فردی که به عنوان یک مرد شناخته می شود ، انتظار کار بیش تر در خارج از منزل و داشتن خشونت ذاتی می رود و این نشان می دهد که او یک مرد بوده و ایده آل های مردانه را دارا می باشد .
در مورد یک زن هم انتظار می رود که موجودی احساسی ، زود رنج ، وابسته و بالاخره کدبانو باشد .
کودک هنگامی که با اندام های دخترانه یا پسرانه متولد می شود ، در مرحله ای است که هیچ شناختی از خود ندارد. سپس با افزایش سن کم کم از واقعیت های ذهنی خود فاصله گرفته و با نخستین کسانی که از وی مراقبت می کنند ، به ویژه مادر خود ، ارتباط برقرار می کند . از حدود شش ماهگی این ارتباط دو طرفه می شود و پس از یک سالگی ، واقعیت های فرهنگی و اجتماعی به صورت تعریف شده شامل سنن ، آداب و اخلاقیت ناشی از یک فرهنگ و تمدن به افراد منتقل می شود .
اصولا هر فرد عاقل و بالغ باید از جنسیت خود راضی باشد. چگونگی برخورد با فرزندان و جایگاه زن و مرد در خانواده ، در نگرش فرزندان به نوع جنسیت خود تأثیر به سزایی دارد
هویت جنسی و شکل گیری آن در پسران و دختران متأثر از الگوبرداری ، تلقین و مشاهده ی فرهنگ و موقعیت در جامعه است ، چرا که اجتماعی شدن هر فرد به صورت خاص بوده و از جامعه ای تا جامعه ای دیگر متفاوت است و امروز با توجه به گسترش رسانه های ارتباط جمعی ، دیدگاه های افراد دگرگون شده و نوجوانان و جوانان از روزنامه ، تلویزیون ، اینترنت و ماهواره الگو برداری می کنند و این امر نسل دیروز ( والدین ) را حساس کرده و تحریک به مبارزه با این امر می کند ؛چرا که آنان خواهان الگوبرداری بی چون و چرای نوجوان و جوان از نسل آن هاست .
جالب اینجاست که فکر می کنیم با مدرن شدن زندگی هایمان ، این بحران ها از بین رفته است ، اما با نگاهی دقیق و موشکافانه متوجه می شویم که هنوز که هنوزه ، این دغدغه در میان خانواده های ایرانی وجود دارد.
در بخش آسیب های اجتماعی ، دختران بسیاری را می بینیم که کاملا نقش های جنسی آن ها پسرانه است و هنگامی که وارد کارهای خلاف می شوند از ظاهر و رفتاری پسرانه استفاده می کنند .
در خانواده ها و زندگی زناشویی ، اساس بسیاری از اختلافات به تعارضی باز می گردد که افراد از نقش جنسیتی خود دارند . متاسفانه امروز از هر پنج مورد ازدواج یک مورد آن به طلاق می انجامد و این به سبب تغییر تعریف نقش های جنسیتی است . در همین راستا نقش خانواده را نیز باید در نظر داشت که یکی از کارکردهای خانواده ، تشکیل هویت جنسی کودکان بوده و بی تردید تربیت صحیح جنسی ، تحت تأثیر مستقیم خانواده است .
اصولا هر فرد عاقل و بالغ باید از جنسیت خود راضی باشد. چگونگی برخورد با فرزندان و جایگاه زن و مرد در خانواده ، در نگرش فرزندان به نوع جنسیت خود تأثیر به سزایی دارد .
متأسفانه در بسیاری از روستاها و شهرها ی کوچک ایران هنوز دیدگاه سنتی به دختر و پسر دارند . برخی عقاید قالبی در خانواده ، مردان و زنان را در برابر هم قرار داده و سرمنشأ بسیاری از مشکلات می شوند . حتی این عقاید موجب شده که دختران نوجوان و جوان به دلیل تبعیضات بسیار زیاد در خانواده بین دختر و پسر ، با خانواده های خود مشکلات زیادی داشته باشند ، باورهایی چون : «دختر نباید در جمع بلند حرف بزند ، دختر نباید در جمع میهمانانی که به خانه می آیند و پسر مجرد بین آن هاست وارد شود ، یا اگر پسر کار نادرستی انجام داد اشکالی ندارد ، چون برای پسر عیب نیست . و ... » که همه و همه ناشی از دیدگاه های نادرست سنتی است .

مشکلی که امروزه گریبانگیر بسیاری از خانواده هاست این است که از سویی فرهنگ کار کردن زن در بیرون از خانه گسترش یافته و از سوی دیگر دیدگاه های سنتی هنوز به قوت خود باقی است . زنان پا به پای مردان در خارج از منزل کار می کنند و علاوه بر آن کارهای خانه را نیز انجام می دهند . اما مردان هیچ گونه احساس مسئولیتی در قبال انجام کارهای خانه احساس نمی کنند و در برابر همسر و ابراز خستگی وی از کار دو برابر ، او را از کار بیرون از خانه منع می کنند که این امر سبب دلسردی و سرخوردگی زن از زندگی و ناخشنودی از جنسیت خود می شود .
بسیاری از دختران به خاطر تبعیض فراوانی که از کودکی میان آن ها و برادران شان گذاشته می شود دچار اختلال در هویت جنسی شده و گرایش به مرد بودن پیدا می کنند .
بسیار پیش می آید که برخی خانواده ها به هنگام جر و بحث خواهر یا برادر به طور علنی طرفدار دختر یا پسر هستند . حتی موقع دادن پول توجیبی نیز بین آنان تفاوت قایل می شوند و این امر سبب اختلال هویت جنسی و عدم اعتماد به نفس در فرد می شود و دختر یا پسر را علیه خانواده تحریک می کند .
گاهی اوقات نیز خانواده ها خواهان داشتن فرزند دختر یا پسر هستند ولی جنسیت نوزاد آن ها مطابق با میل شان نیست و برای جبران این مسئله لباس های جنس مخالف را به کودک می پوشانند و در برابر رفتار خشن دخترشان اعتراضی نمی کنند .
بی تردید شکل گیری هویت جنسی پسران و دختران متأثر از یادگیری ، مشاهده ، الگوبرداری ، تلقین و همانند سازی سنن فرهنگی و اجتماعی است که در این میان واکنش ، بسیار مهم و در واقع اصل ماجراست .
خانواده مهم ترین نهادی است که فرزندان نگرش ، ارزش و رفتار خود را از آن آموخته و در خود درونی می کنند و بدین وسیله ویژگی های شخصیت آنان ساخته می شود .
به هر حال "نباید" هایی در این زمینه وجود دارد که باید از میان برداشته شود. به یاد داشته باشیم که هرگز نمی توان همه ی تعاریف و باورها را برای هویت جنسی یک شبه تغییر داد ، باید خانواده ها آرام آرام بسیاری از تفکرات سنتی که منشاء عقلانی و شرعی ندارد را از خود دور کنند تا بتوانند فرزندی سالم و طبیعی به جامعه تحویل دهند و از این حیث خودشان نیز دچار مشکلاتی با فرزندان شان نشوند .
سرور حاجی سعید
بخش خانواده ایرانی تبیان