• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
عضویت در خبرنامه
    جستجو :
جلد هـشتم - صفحه 515 -  حقيقت آزادي غربي
صفحه : 515
جاهاي ديگر، آخر ندارد. اين يك موجودي است كه خدا اين طور خلقش كرده است كه در حد حيوانيت ، يعني همانهايي كه حيوان مي خواست ، اين زيادترش را دارد؛ حدودهم ندارد. حيوانات در يك وقت خاصي شهوت دارند، آن وقت وقتي است كه مي خواهد توليد مثل بكند؛ در مابقيش آن طورها نيستند. انسان اين جور نيست ، انسان شهوتش هم حد ندارد، نه حدود دارد و نه يك طور خاصي - كه غير از آن طوري كه انبياآمده اند محدودش كردند به حدودي - انسان هيچ اين حرفها ندارد، آن بهترين محارمش هم فرق نمي كند پيش او، دخترش با اجنبي فرقي ندارد پيش او، يك همچوحيواني است ، در هر چيز نامحدود است . شما يك موجود نامحدود هستيد. اگر اين نامحدودي در طرف حيوانيت صرف شد، يك حيوان نامحدود، يك حيواني كه با سايرحيوانات فرق دارد. حيوانات ديگر شهواتشان محدود است ، آمالشان محدود است ؛ اين انسان نامحدود است . اگر به همين حال حيوانيت باشد و دنبال همين كارهاي حيواني ،دنبال همين شهوات ، دنبال همين آمال و آرزوهاي حيواني ، كه همه اين آمال وآرزوهايي كه مربوط به طبيعت است ، تمام آمال و آرزوهايي كه مربوط به امور طبيعي است حيواني است ، اگر به اين حد باقي بماند، اين تا آخر حيوان است . اينجا صورتش صورت انسان است . وقتي اين پرده برگشت و آن عالم پيدا شد، صورتش هم يك صورت ديگر مي شود، همچو نيست كه به صورت انسانيت آنجا محشور بشود. اگر اينجاانسان شد، آنجا انسان است . اگر كسي در اينجا توانست خودش را انسان بكند، آنجا كه برود انسانيتش به طور كمال و آن طوري كه چشمهاي اين عالم نمي تواند او را ببيند، به طور كمال در آنجا تحقق پيدا مي كند؛ و اگر چنانچه نتواند اين كار را بكند، مهار را رهاكند.
حقيقت آزادي غربي
خوب ، بسياري هستند كه مهار ندارند، رها هستند؛ آزادند! اين آزاديي كه غربي هامي خواهند همين است . آزادند، هر چه مي خواهند و هر كاري مي خواهند بكنند. ظلم بكند آزاد است ، شهوات غيرمشروع ، آزاد است ، بدگويي به هر كس ، آزاد است ،