تبیان، دستیار زندگی

جلد هـشتم - صفحه 210 -  سقوط امپراتوري 2500 ساله

صفحه : 210

پستي هست آنجا [را] خوب عمل كند. شما متوقع اين نباشيد كه همه كارها را من بكنم .من هم متوقع اين نباشم كه شما همه كارها را بكنيد. من به اين طلبگي كه دارم ، اين شغل خودم را خوب اداره كنم . شما هم كه پاسبان هستيد، هر يكتان پاسباني خودتان را خوب انجام بدهيد، اين خانمها هم كه شغل ديگري دارند، اين شغل خودشان را خوب انجام بدهند. وزارتخانه ها هم شغل خودشان را خوب انجام بدهند. دهقانها هم شغل خودشان را خوب انجام بدهند. كارگرها هم شغل خودشان را خوب انجام بدهند. وقتي بنا شد همه قشرها اسلامي باشند، همه فكرشان اين باشد كه يك مملكت اسلامي را اداره بكنند،يك كشور اسلامي كه حالا جمهوري اسلامي است اداره اش بكنند، خرابيها را ترميم بكنند. ما يك قشرمان نمي تواند خرابيها را ترميم بكند. همان طور كه شما نمي توانيد همه ايران را پاسداري بكنيد، ما هم نمي توانيم همه ايران را مثلا صحيح اداره بكنيم . همه مابايد، همه جمعيت ايران ، همه ايران را [بسازند]. شما در قم هستيد، پاسدار هستيد، آن پاسدار، هر فرد، آن پاسداري را كه مي كند خوب انجام بدهد، با صداقت انجام بدهد، باامانت انجام بدهد، براي خدا انجام بدهد، من هم كه يك طلبه هستم طلبگي خودم راهمين طور، آقا هم كه آقا هستند آقايي خودشان را، و همه قشرها وقتي كه آن كاري كه دستشان هست خوب انجام بدهند، يك مملكت خوب مي شود.

سقوط امپراتوري 2500 ساله

مملكت عبارت از اين آب و خاك است ؛ جمعيتش هم عبارت از اين ملت است ؛ اين آب و خاك دست اين ملت است ؛ اين ملت وقتي همه شان دست به هم دادند، يعني هركدام در آن محلي كه هست آنجا را خوب اداره بكند، باغبان توي باغ كه هست باغ راخوب اداره بكند. كشاورز هم در صحرايي كه هست كشاورزي اش را خوب اداره بكند،نخست وزير هم در نخست وزيري اش خوب اداره بكند، وزراي ديگر هم همين طور،اداره ديگر هم همين طور، پاسبان هم همين طور، همه اگر بنا شد كه يك همچو نظري توكار باشد و همان طوري كه همه تان با يك فرياد الله اكبر كنديد يك كوه بزرگ را و ساقط