• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
عضویت در خبرنامه
    جستجو :
جلد هـفتم - صفحه 472 -  نقش علم و ايمان در سرنوشت كشور
صفحه : 472
نقش علم و ايمان در سرنوشت كشور
همه اينهايي كه اين بساط را، اين فضاحتها را، در ايران درست كردند و اين گرفتاريهارا براي ملت ما درست كردند براي اين بود كه ايمان در كار نبود. اگر ايمان در كار بودممكن نبود كه يك آدم يك قراردادهايي درست كند كه حالا دولت ما گرفتارش هستندكه ما هر طرف قضيه را بگيريم ضرر دارد! قراردادها جوري درست شده است كه هرطرف قضيه را مي گويند مي گيريم ضرر برايمان دارد! ماندند چه بكنند. اگر اينها ايمان داشتند، همه چيز يك مملكت را به باد نمي دادند؛ براي اينكه چند تا قصر در خارج داشته باشند؛ چند تا بانك را در خارج پر بكنند. ايمان نبوده است كه اين كارها را كردند.
جامعه را. ما احتياج به آدم داريم . مملكت ما احتياج دارد به اينكه انسان درست بشود درآن ؛ مومن باشد. اين آدمي كه از زير دستگاه شما يا از دستگاه ما بيرون مي آيد، اگر مومن باشد، ديگر نمي شود كه زير بار ظلم اجانب برود و يا تطميع بتوانند بكنند او را. اين تطميعها و تهديدها را همه آني كه تطميع مي شود و تهديد [در] آنها اثر مي كند آنهايي [هستند] كه ايمان ندارند. آني كه تقوا و ايمان دارد نه تطميع در او تاثير مي كند - كه خيانت كند - براي اينكه ببرد يك چيزي ؛ و نه تهديد در او اثر مي كند؛ براي اينكه تهديدها را با خلاف تكليف كردن موازنه مي كند، مي گويد نبايد بكنم . اگر شما و مادست به هم بدهيم و يك جامعه توحيدي ، به معناي اينكه همه معتقد به خدا، همه معتقدبه اينكه يكوقتي كارها جزا دارد، همه معتقد و مومن به همه جهات ، اگر ما و شما دست به هم بدهيم و جوانها را مومن ، متقي ، بار بياوريم ، مملكتمان تا آخر احيا مي شود و اگرچنانچه ما كوتاهي بكنيم ، اين مسئوليت بزرگ را ما به دوش خودمان بكشيم و كوتاهي بكنيم در حق فرزندان اين مملكت ، فرض كنيد چند روزي هم يك چيزي بشود و يك صورتي پيدا بكند، فردا بدتر از اين است ، به دست اين اشخاصي كه اعتقاد ندارند؛ ايمان ندارند؛ توجه به مصالح كشور ندارند؛ فقط براي مصلحت خودش مي خواهد كاربكند. [وضع بدتري پيش مي آيد].