• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
عضویت در خبرنامه
    جستجو :
جلد هـفتم - صفحه 226 -  بزرگترين خيانتها
صفحه : 226
اينها را بردند در آن كشتي كه برايش مهيا كرده بودند كه برود. در آن كشتي گذاشتند، وبين راه ، آنطوري كه يكي از صاحب منصبهايي كه همراه بوده است نقل كرده بود براي يكي از علما، و او براي من نقل كرد، گفته بود كه آن چمدانها را با رضاشاه در كشتي گذاشتند و راه انداختند. وسط دريا يك كشتي ديگري كه مخصوص حمل دواب بود،مخصوص حمل حيوانات بود، آوردند متصل كردند به اين كشتي ، و به رضاخان گفتند بيااينجا! رفت آنجا - البته مخصوص حمل دواب بود، و خوب هم حمل كردند! - گفته بودكه چمدانها؟! گفته بودند كه بعد مي آيد! خودش را بردند به آن جزيره ، و چمدانهاي اين ملت را و ذخاير اين ملت را انگليسها بردند. عين همين مطلب در زمان ما - يعني آن هم زمان ما بود، لكن در اين زمان كه همه تان يادتان هست - اين تحقق پيدا كرد؛ كه اينها وقتي كه مايوس شدند از اينكه ديگر نمي توانند مستقر باشند در اينجا، پولهاي اين ملت را ازبانكهاي اينجا - مبالغي بسيار هنگفت ، حيرت انگيز - هر يك از اينها قرض كردند، و همان جواهرات و چيزهايي كه بايد ببرند - آنقدري كه مي توانستند - از اينجا بردند، و بانكهاي خارجي ، مثل بانك سوئيس و مثل امريكا و ديگر بانكها [انباشتند] از ذخاير ما و ازپولهاي ما، به اسم اينها يا به اسم خود او، كه بيشتر از همه ، و يا به اسم اتباع و عشيره او درآن بانكها هست . و همه مال ملت است . اينها ملت را غارت كردند و رفتند.
بزرگترين خيانتها
رفته اند، و بدتر - چيزي كه - خيانتي كه اينها كردند، و به تعليم اجانب كردند، اين بودكه ماها را از هم جدا كردند. روحانيت را از دانشگاه جدا كردند. دانشگاه را در نظرروحانيت يك مبداء فساد، مبداء كارهاي زشت قلمداد كردند. روحانيت را در پيش آنهادرباري و عقب افتاده و اينها، قلمداد كردند. ملت را پيش آنها به غير آنطوري كه هست معرفي كردند. ايجاد دشمني كردند بين برادرها. يعني دشمني ايجاد كردند - تا آنقدري كه مي توانستند - مابين روحانيون و فرهنگي و دانشگاهي و اينها، و دشمني مابين ارتشيهاو ملت . ملت از ارتش مي ترسيد، ارتش با ملت يك جور ديگري خيال مي كرد بايد رفتار