• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
عضویت در خبرنامه
    جستجو :
جلد هـفتم - صفحه 289 -  يهودي نبودن صهيونيستها
صفحه : 289
اسلام همين معنا كه گفته شد، در احكامش ، در قرآن ، در حديث ، همه اين مسائل كه من تذكر بعضي اش را دادم مطرح است . اسلام آنقدر به رفاه مردم ، آسايش مردم ، واينطور [امور] توجه دارد و هيچ در اين جهت فرقي مابين قشر با قشر ديگر نمي گذارد ونگذاشته است .
اقليتهاي مذهبي كه از صدر اسلام ، بعد از فتح اسلام ، بين مسلمين بودند، اينها غير ازآن مشركيني كه توطئه گر بودند يا بعضي از اقشاري كه توطئه مي كردند و مي خواستندوضع بشر را به هم بزنند، اينهايي كه از اقليتهاي مذهبي بودند، تمام در اسلام احترام داشتند . . . در يكي از قضايا - كه لشكري از معاويه شايد بود - آمد و يك خلخالي از پاي يك زن يهوديه ربود - به حسب نقل - حضرت امير فرمودند كه من شنيدم كه آمدند ويك خلخالي از ذميه اي ربوده اند؛ و اگر انسان بميرد - قريب به اين معنا - اين اشكالي برايش نيست ! (1) اينطور عنايت داشتند به حفظ مصالح همه اقشار.
اسلام و اقليتهاي مذهبي
يهودي نبودن صهيونيستها
است و توجه به آن دارد، انسان را با همه ابعادش مي خواهد تربيت بكند. ديگر در اين جهت مابين اديان فرقي نيست ، همه اديان براي تربيت بشر آمده اند.
ما حساب جامعه يهود را از حساب "صهيونيزم " و صهيونيستها جدا مي دانيم . آنهاجزاهل مذهب اصلا نيستند. تعاليم حضرت موسي - سلام الله عليه - كه تعليمات الهي بوده است ، و در قرآن بيشتر از همه انبيا ذكر حضرت موسي شده است ، و تاريخ حضرت موسي در قرآن گفته شده است ، يك تعليمات ارزنده اي است . و ترتيبي كه حضرت موسي رفتار كرده است با فرعون ، يك شبان بوده است با يك عالم قدرت و اراده ، و اين بر ضد قدرت بزرگ فرعون قيام كرد، و فرعون را از بين برد. [تكيه بر] قدرت الهي وتوجه به مصالح مستضعفين در قبال مستكبرين كه اولش فرعون بود، قيام بر ضد