تبیان، دستیار زندگی

جلد هـفتم - صفحه 450 -  در آرزوي ايراني آباد و آزاد

صفحه : 450

ما تاكنون به آن آرزوهايي كه داريم نرسيديم . به بعض از آنها رسيديم . آرزوهايي كه رسيديم بسيار بزرگ بود و ارجمند و ارزشدار. سقوط سلطنت جائرانه و قطع ايادي كفار،اجانب ؛ بزرگترين چيزي كه در تاريخ نظير نداشت . بالاتر چيزي كه تصور آن رانمي كردند، ما به اين مرز رسيديم ، و اگر در بين شما خائناني آمدند و گفتند "چه شد"،

اخير دردهايي كشيديم ، ملت ما رنجهايي كشيده است كه تاريخ سراغ ندارد. من از اول كودتاي رضاخان شاهد مسائل بودم ، و شايد بين شما كمي باشند كه آن زمان را ياد داشته باشند. من رنجهايي كه به اين ملت از دست ناپاك اين مرد وارد شد و اهانتهايي كه به مقدسات ملت و اسلام وارد شد و ظلمهايي كه بخصوص [به ] بانوان محترمه ما وارد شد،همه را شاهد بودم ؛ مي ديدم . شاهد بودم كه با روحانيون چه كردند، شاهد بودم كه دوروحاني بزرگ آذربايجان را، مرحوم حاج ميرصادق آقا و مرحوم انگجي را، تبعيدكردند. شايد سقز بود كه ايشان را تبعيد كردند. شاهد بودم كه علماي خراسان رادسته جمعي گرفتند و به تهران آوردند و به حبس كشيدند. شاهد بودم كه علماي بزرگ اصفهان قيام كردند، و بسياري از علماي بلاد ديگر تبعيت كردند و در قم مجتمع شدندبراي مخالفت با اين مرد خائن . لكن قدرت با آنها بود، و شكستند قدرت اينها را؛نگذاشتند به ثمر برسد. من شاهد گرفتاريهايي كه براي قشر روحاني در طول مدت حكومت رضاخان بود، گرفتاريهايي كه حاصل شد، من خودم شاهد بودم و شريك بودم در آن گرفتاريها. و شما و ما شاهد خيانتها و جنايتهاي اين پسر بدتر از پدر بوديم . شماملت شاهد همه اين مصيبتها و جنايتها و خيانتها بوديد. و شما ملت به خواست خداي تبارك و تعالي قيام كرديد، قيام مردانه ، قيام همه جانبه ، قيام براي خدا. اگر قيام براي خداباشد و براي اسلام و براي دين باشد، هيچ وقت شكست ندارد. پيشبرد شما براي همين وحدت كلمه و قيام براي خداي تبارك و تعالي و خواستار بودن جمهوري اسلامي شد.شما تا اينجا رسانديد نهضت را، و از اين به بعد بايد دنبال كنيد.

در آرزوي ايراني آباد و آزاد