• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
عضویت در خبرنامه
    جستجو :
جلد هـفتم - صفحه 234 -  كبر جانسون و كرنش شاه
صفحه : 234
غذا داري ؟ گفت : چيزي كه لايق شما باشد ندارم . [حضرت ] گفت : چيه ؟ بياور. پيه راآورد؛ كدو را با پيه سرخ كرده بود؛ و خيال مي كرد حضرت امير منزلش بساطي هست وحالا اين كم است ! در صورتي كه حضرت امير شايد در تمام عمرش هم يك همچه غذاي دلچسبي شايد - شايد - نخورده بود! بيا؛ با هم نشستند: آن رعيت مزرعه ، و اين هم رئيس همه . با هم نشستند و خوردند. بعد هم پاشد حضرت ، لب آن آبي كه داشت عبورمي كرد دستهايش را با شن شست و با مشتش آبش را خورد و شكر كرد.
همين آدمي كه اين است و همين آدمي كه دور خانه ها مي گردد و طعام تقسيم مي كند، بدون اينكه بشناسندش ، و وقتي كه در خانه يك نفر مي رود و بچه هايش گرسنه اند، يك مقدار نان به آنها مي دهد، دهنشان مي گذارد؛ و بعد هم براي اينكه بچه هارا دلجويي كند با آنها بازي مي كند و صدايي مثل شتر مي كند كه بچه ها خوششان بيايد!همين آدم كه رئيس قوم است و آن كار را دارد مي كند؛ اينطور ملايم ، اينطور رئوف ،وقتي مقابل دشمن مي ايستد، شمشير را مي كشد به فرق مي زند، دو تا مي كند! از اين ورمي زند دو تا مي كند!
شدت و رحمت در حكومت اسلامي
يهود "بني قريظه "، كه قيام نكرده بودند و از مفسدين بودند - اين يهوديها از اول مفسدبودند - هفتصدتايشان را همين طور از دم شمشير گذراند در يك روز هفتصدتايشان راكشت ! بين خودشان دوستي ، رفاقت ، ملايمت ، رحمت [بود] لكن وقتي در مقابل غيرواقع مي شدند، آنجا شدت . در موقع خودش شدت ، در موقع خودش رحمت . اين وضع حكومت اسلام است .
كبر جانسون و كرنش شاه
حكومتهاي غير اسلامي ملاحظه مطالبي را مي كنند. من واقعا متاسف مي شدم ، به من برمي خورد اين مطلب [ناراحت ] شدم . كه ديدم محمدرضاشاه - شاه سابق - در مقابل