• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
عضویت در خبرنامه
    جستجو :
جلد یازدهم - صفحه 487 -  خطر از هم پاشيدگي از درون
صفحه : 487
خطر از هم پاشيدگي از درون
نداشته باشند كه يك نيروي واحد بشوند، آسيب پذيرند. شما فرض كنيد اگر يك نيروي نظامي باشد، چه ارتش ، چه ژاندارمري ، چه شهرباني ، چه پاسدارها و فرض كنيد، كه اين نيرو و قدرت نظامي اش زياد است ، عدد آن هم زياد است ، پنج ميليون فرض كنيد نظامي داريم ، اگر اين پنج ميليون نظامي انسجام نداشته باشند، يا گروه گروه بشوند يا فرد، فرد،صد ميليون ، يكي از او كاري نمي آيد. مثل اين قطرات منفصله از هم است كه فرض كنيداز باران باشد. صدها ميليون قطره از آن كاري نمي آيد. آن وقت از آن كار مي آيد كه اين قطرات با هم منسجم بشوند و يك رودخانه راه بيندازند. وقتي اينها با هم شدند، منسجم شدند و به يك وجهه هجوم بردند، اين شهرها را خراب مي توانند بكنند، ديوارها را ازبن بكنند. اما مادامي كه يكي يكي هستند كار از آنها نمي آيد.
افراد انسان مثل قطرات باران مي ماند كه اگر مادامي كه يكي يكي هستند، هر كه براي خودش يك فكري مي كند. هر كسي براي خودش يك راهي دارد. هر چه زيادتر باشند،فسادش زيادتر مي شود. عوض اينكه وقتي عدد زياد شد، كار انجام بدهد، وقتي اينطورشد، كارها معطل مي ماند. حالا بنا شد كه اين قطره ها به هم اتصال پيدا كند، اگر بنا شد كه قطراتي با هم متصل شدند لكن يك قطرات ديگري هم علي حده متصل شدند، يك قطرات ديگر هم علي حده متصل شدند و اينها هر كدام يك راهي گرفتند، باز هم كاري از آنها نمي آيد. و اگر اينها مثلا فرض كنيد كه اين قواي نظامي ، انتظامي اگر چنانچه يك ميليون جمعيت باشد، لكن دستجات مختلفي با روشهاي مختلفي كه هر كدام براي ديگري كارشكني كند، اين از باطن مي پوسد. به جاي اينكه يك قوه اي باشد كه در مقابل دشمن بايستد، يك قواي مختلفه اي است كه خودشان به هم مي ريزند. اگر در باطن يك ارتشي ، پوسيدگي پيدا شد خودش وا مي رود. ديگر محتاج به اين نيست كه يك قدرتي بيايد او را بخواهد از بين ببرد. اين خودش از بين مي رود. خودش از باطن مثل يك خربزه كرم زده ، از باطن فاسد مي شود. ملت هم همين طور است . اگر چنانچه 35 ميليون