• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
عضویت در خبرنامه
    جستجو :
جلد یازدهم - صفحه 450 -  راه انبيا، راه سعادت انسانها
صفحه : 450
باشد، برود آنجا. در مريخ هم باشد، برود آنجا. محدود نيست ، نه شهواتش محدود است كه با يك حد خاصي بسازد، يكي ، دوتا، ده تا، صدتا، و نه طمعش محدود است كه به يك كشور، دو كشور، ده كشور اكتفا كند. انبيا آمدند محدودش كنند؛ يعني مهارش كنند.اين حيوان افسار گسيخته كه به هيچ حدي از حدود محدود نيست ، اگر آزاد بگذارند واين را تربيتش نكنند افسار گسيخته است . به طوري كه همه چيز را براي خودش مي خواهد و همه كس را فداي خودش مي خواهد. انبيا آمدند كه اين افسار گسيخته رامهارش كنند و بياورند تحت ضوابط و بعد از اينكه آن مهار شد، راه نشانش بدهند براي اينكه تربيت بشود، يك تربيتي كه برسد به آن كمالاتي كه تا آخر براي او سعادت است .نه اينكه مطرح دنياست ، فقط اين طبيعت است ! پيش انبيا اين دنيا وسيله است . يك راهي هست ، راه هست براي رسيدن به يك مقصد عالي ديگر كه خود انسان نمي داند و آنهامي دانند. آنها مطلعند به اينكه منتهي به چه مي شود اگر افسار گسيخته باشد و منتهي به چه مي شود اگر مهار بشود از يك راهي كه راه هست براي رسيدن به آن درجات عاليه انسانيت .
راه انبيا، راه سعادت انسانها
همه اموري كه در نظر اين حكومتها مقصد است ، در نظر انبيا راه است . تمام دنيا درنظر انبيا خودش يك مقصود نيست . خودش يك محراب و مقصد نيست . خودش يك راه است كه از اين راه بايد برسند به مرتبه اي كه آن مرتبه ، مرتبه عالي انساني است كه اگريك موجودي ، يك انساني اين مرتبه عالي انساني را به آن رسيد، اين سعادت دارد وسعادتش محصور به اين عالم نيست . در همين عالم هم سعادت دارد اما محصور نيست .مقصود، يك عالم ماوراي اين عالم هست . آنها ماورا را ديدند. يك عالم غيبي كه بر ماالان مجهول است . آنها ديدند و آمدند كه اين اشخاص كه اگر رهاشان كنند افسارگسيخته اند و هر كاري كه مي خواهند مي كنند آنها را، هم قوه غضبيه شان را، هم قواي شهواني شان را و هم قواي شيطاني شان را كه همه را دارد. اينها را اول مهار كند و بعد از