• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
عضویت در خبرنامه
    جستجو :
جلد یازدهم - صفحه 335 -  حربه هاي زنگ زده
صفحه : 335
آن پافشاري كه آن وقت كرد براي حفظ او، و آن پافشاريهايي كه كرد براي حفظ يادگاراو بختيار، و آن پافشاريهايي كه بعد كرد؟ آن بهتر بود براي رسيدن به آن مقام يا اين ؟حالا رفت . آنها از بين رفتند. بعد بردن يك نفر آدم جاني را به امريكا و پناه دادن به اصطلاح خودش آنجا و پرستاري از يك مفلوك باصطلاح آنها، اين بهتر بود براي او يااينكه او را نبرند؟ جاي ديگري برود زندگي كند - خوب ، بود جاي ديگر.
اينها از باب اين است كه كر و كور شده اند. يك كاري كرده حالا، مثل اين بچه ها كه لج مي كنند. سر آن كار لجبازي مي كند. حالا نتوانست او را نگه دارد. اين قدم دومي بودكه نتوانست نگه دارد اين مرد را در امريكا، و فرستاده اش به يك جاي ديگر. خوب اين بهتر بود براي او كه باز سر و صدا در دنيا راه بيندازد، و در پاناما آن قدر تظاهر بر ضد اين مرد بكنند كه بر ضد امريكاست ، يا اينكه او را مي فرستاد اينجا و به عالم ثابت مي كرد كه من هم طرفدار مظلومها هستم ، طرفدار آنها هستم كه غارت شده اند، نه طرفدارغارتگرها؟ خودش هم غارتگر است . اما قاعده اين بود كه اگر عقلش سر جايش بود،قاعده اين بود كه اگر كسي بخواهد راه خودش را، آني كه خيالش هست پيش ببرد، اينهارا پيش نياورد تا اينكه يك مملكتهايي بر ضد او تظاهرات در آن واقع بشود.
حربه هاي زنگ زده
امروز روزي نيست كه كسي اتكا به سرنيزه بكند. دنيا عوض شده . حالا اگر سابق بود،پنجاه سال پيش از اين بود، سي سال پيش از اين بود، اتكا به سرنيزه يك مسئله اي بود. اماوقتي كه دنيا عوض شده است ، ملتها يكي بعد از ديگري دارند بيدار مي شوند، دارند ازتحت سلطه استعمار بيرون مي روند. در يك همچو موقعي ديگر جاي صحبت اينكه مامداخله نظامي مي كنيم [نيست ]، يك وقت بگويد مداخله نظامي مي كنيم ، يك وقت بگويد نه ما مداخله نظامي نمي كنيم ، همين طور مشوش هي صحبت كردن ، براي همان است كه چشمشان باز است و كورند، نمي بينند. اينها هماني است كه خدا به چشمها وگوشها و عقلهاي آنها غل انداخته . نه از باب اينكه او ابتدا [غل انداخته ] خود اينها وسيله