الدرس الخامس والستون
تعليم اللغة الفارسية
أهلاً ومرحباً بکم أعزائي المستمعين في حلقة جديدة من سلسلة حلقات برنامجکم "تعلّم الفارسية". في هذه الحلقة علاوة علي تعلّم مفردات وعبارات فارسية جديدة نتعرف أيضاً علي المناطق الصحراوية الايرانية التي تقع علي اطرافها محافظات ومدن عديدة ذات ثروات طبيعية متنوعة ومنها مدينة "جيرفت". کلّ هذا من خلال حوار بين الزميلين محمد وعلي.
المفردات: الجزء الاول
امروز= اليوم
مرد = رجل
آشنا شدم = تعرّفتُ
اَهل جيرفت = اهالي جيرفت
بود= کان
شهر = مدينة
کوير= صحراء
شهر کويري = مدينة صحراوية
نزديک = قرب
دانستم = عرفتُ
يکي = أحد
آب = ماء
بسيار کم =قليل جداً
باران = مطر
باران مي بارد = ينزل المطر
چند شهر = عدة مدن
هيچ کس = لا أحد
زندگي مي کنند = يعيشون
زندگي نمي کند= لا يعيش
دما = حرارة
دماي هوا = حرارة الجو
چقدر=کم؟
خِيلي گرم = حار جداً
بين 50 و60 درجه = بين خمسين وستين درجة
سانتيگراد = مئوي
روز = نهار
شبها = ليالي
خنک = بارد
مدتي = مدة
کجا؟= أين؟
********
نستمع الان الي الجزء الاول من الحوار.
محمد: امروز در اتوبوس با يک مرد آشنا شدم. او اهل جيرفت بود.
محمد: اليوم تعرفتُ علي رجل في الحافلة. هو کان من اهالي جيرفت.
علي: جيرفت يکي از شهرهاي کويري ايران ونزديک شهر کرمان است.
علي: جيرفت إحدي المدن الصحراوية الايرانية. قرب مدينة کرمان.
محمد: من دانستم که جيرفت به کوير نزديک است. ايران چند کوير دارد؟
محمد: أنا عرفتُ أنّ جيرفت قريبة من الصحراء. کم صحراء في ايران؟
علي: دو کوير. اسم يکي دشت کوير است وديگري کوير لوت.
علي: صحراء ان. إحداهما تسمي دشت کوير والأخري کوير لوت.
محمد: در کوير آب بسيار کم است. مردم در آنجا چگونه زندگي مي کنند؟
محمد: الماء قليل جداً في الصحراء. کيف يعيش الناس هناک؟
علي: نزديک کوير چند شهر هست، ولي هيچ کس در کوير زندگي نمي کند.
علي: توجد عدة مدن قرب الصحراء، لکن لا يعيش أحد في الصحراء.
محمد: دماي هوا آنجا چه قدر است؟
محمد: کم درجة الحرارة هناک؟
علي: در روز هوا خيلي گرم است، بين 50 تا 60 درجه سانتيگراد. اما شبها خنک است.
علي: الجو حارٌّ جداً في النهار، بين خمسين وستين درجة مئوية. لکن الليالي باردة.
************
المفردات: الجزء الثاني
بزرگ = کبير
مرکز فرش = مرکز السجاد
فرش بافي = حياکة السجاد
سفالگري = صناعة الخزف
هنر= فن
وجود دارد = يوجد
کشاورزي = زراعة
چـِگونه = کيف؟
دِرخت = شجر
خُرما = تمر
پسته = فستق
زياد = کثير
نيازدارد= يحتاج
********
نستمع الان الي الجزء الثاني من الحوار.
محمد: دشت کوير وکوير لوت کجاست؟
محمد: أين دشت کوير وکوير لوت؟
علي: دشت کوير در خراسان رضوي، قم، اصفهان، سمنان ويزد است وکوير لوت در خراسان جنوبي، کرمان وسيستان است.
علي: دشت کوير في خراسان الرضوية، قم، اصفهان، سمنان ويزد، وکوير لوت في خراسان الجنوبية، کرمان وسيستان.
محمد: پس اين دو کوير خيلي بزرگند!
محمد: إذن هاتان الصحراء ان کبيرتان جداً!
علي: بله. شرق ومرکز ايران کويري است. در کوير هنر فرش بافي وسفالگري وجود دارد.
علي: نعم: شرق ووسط ايران صحراويان. في الصحراء يوجد فنّ حياکة السجاد وصناعة الخزف.
محمد: کشاورزي در آنجا چگونه است؟
محمد: کيف هي الزراعة هناک؟
علي: درخت خرما وپسته در مناطق اطراف کوير زياد است، چون به آب کمي نياز دارد.
علي: أشجار النخيل والفستق کثيرة في مناطق اطراف الصحراء، لانها تحتاج الي ماء قليل.
********
اعادة لکامل الحوار باللغة الفارسية.
محمد: امروز در اتوبوس با يک مرد آشنا شدم. او اهل جيرفت بود.
علي: جيرفت يکي از شهرهاي کويري ايران ونزديک شهر کرمان است.
محمد: من دانستم که جيرفت به کوير نزديک است. ايران چند کوير دارد؟
علي: دو کوير. اسم يکي دشت کوير است وديگري کوير لوت.
محمد: در کوير آب بسيار کم است. مردم در آنجا چگونه زندگي مي کنند؟
علي: نزديک کوير چند شهر هست، ولي هيچ کس در کوير زندگي نمي کند.
محمد: دماي هوا آنجا چه قدر است؟
علي: در روز هوا خيلي گرم است، بين 50 تا 60 درجه سانتيگراد. اما شبها خنک است.
********
محمد: دشت کوير وکوير لوت کجاست؟
علي: دشت کوير در خراسان رضوي، قم، اصفهان، سمنان ويزد است وکوير لوت در خراسان جنوبي، کرمان وسيستان است.
محمد: پس اين دو کوير خيلي بزرگند!
علي: بله. شرق ومرکز ايران کويري است. در کوير هنر فرش بافي وسفالگري وجود دارد.
محمد: کشاورزي در آنجا چگونه است؟
علي: درخت خرما وپسته در مناطق اطراف کوير زياد است، چون به آب کمي نياز دارد.
الدرس الرابع والستون الدرس الثالث والستون
الدرس الثاني والستون
الدرس الحادي والستون
الدرس الستون
الدرس التاسع والخمسون
الدرس الثامن والخمسون
الدرس السابع والخمسون الدرس