الدرس الثامن والخمسون
تعليم اللغة الفارسية
السلام عليکم ورحمة الله وبرکاته.
لقاء جديد وحلقة جديدة من برنامجکم، اعزاءنا المستمعين "تعلّم الفارسية" في هذه الحلقة سنتعرف علي مدينة وبحيرة ايرانيتين، وهما "مدينة اروميّة" و"بحيرة اروميّة"، وذلک من خلال حوار بين محمد وزميله سامان، وهو من أهالي اروميّة.
المفردات: الجزء الاول
درياچه = بحيرة
درياچه اروميه = بحيرة اروميّة
نزديک = قرب ، قريب
برزگ = کبير
بزرگتر = اکبر
تعطيلات = عطلة
ماهيگيري = صيد الاسماک
مي روي = تذهب
ماهي = سمک
ماهي ندارد = ليس فيه أسماک
آب شور= ماء مالح
چه جالب = ما أروعه!
آنجا = هناک
پرنده = طير
پرنده ها = طيور
وجود ندارد = لا يوجد
کنار = جنب
هميشه = دائماً
زندگي مي کنند = يعيشون
مي روند = يذهبون
مدتي = مدة
مي مانند = يبقون
سر سبز= مکسو بالخضرة
درخت = شجرة
باغ = بستان
ميوه = فاکهة
پر از= مملوء من
*********
نستمع الآن الي الحوار: الجزء الاول.
محمد: تو اهل تهران هستي؟
محمد: أنت من أهالي طهران؟
سامان: نه. من أهل اروميه هستم.
سامان: لا. أنا من أهالي اروميّة.
محمد: اروميه کجاست؟
محمد: أين اروميّة؟
سامان: در شمال غرب ايران. نزديک تبريز. درياچه اروميه خيلي معروف است.
سامان: في شمال غربي ايران. قرب تبريز. بحيرة اروميّة معروفة جداً.
محمد: درياچه اروميه نزديک شهر اروميه است؟
محمد: بحيرة اروميّة قريبة من مدينة اروميّة؟
سامان: بله. درياچه اروميه بزرگترين درياچه ايران است.
سامان: نعم. "بحيرة اروميّة" أكبر بحيرة ايرانية.
*********
نستمع الآن الي الجزء الثاني من الحوار.
محمد: لابد در تعطيلات براي ماهيگيري به آنجا مي روي!
محمد: بالطبع سيذهب الي هناک في العطلة لصيد الاسماک!
سامان: نه درياچه اروميه ماهي ندارد. چون آب آن خيلي شور است.
سامان: لا. ليس في بحيرة اروميّة سمک.لان ماؤها مالح جداً.
محمد: چه جالب! يعني آنجا اصلاً ماهي وپرنده وجود ندارد؟
محمد: ما أروعه! يعني لا يوجد هناک اصلا سمک وطيور؟
سامان: نه. ماهي ندارد. ولي پرنده هاي زيادي کنار درياچه هستند.
سامان: لا. ليس فيها سمک. لکن توجد طيور کثيرة جنب البحيرة.
محمد: آن پرنده ها هميشه کنار درياچه زندگي مي کنند؟
محمد: تلک الطيور تعيش دائماً جنب البحيرة؟
سامان: نه. وقتي از شمال به جنوب يا از جنوب به شمال مي روند، مدتي کنار درياچه مي مانند.
سامان: لا عندما تذهب من الشمال الي الجنوب او من الجنوب الي الشمال، تبقي مدة جنب البحيرة.
محمد: اطراف درياچه سرسبز است؟
محمد: اطراف البحيرة مکسوة بالخضرة؟
سامان: بله. خيلي سرسبز است. پر از درخت وباغ هاي ميوه است.
سامان: نعم. مکسوة بالخضرة کثيراً. ومملوءة بالاشجار وبساتين الفواکة.
*********
نعيد الحوار باللغة الفارسية.
محمد: تو اهل تهران هستي؟
سامان: نه. من أهل اروميه هستم.
محمد: اروميّه کجاست؟
سامان: در شمال غرب ايران. نزديک تبريز. درياچه اروميه خيلي معروف است.
محمد: درياچه اروميه نزديک شهر اروميه است؟
سامان: بله. درياچه اروميه بزرگترين درياچه ايران است.
*********
محمد: لابد در تعطيلات براي ماهيگيري به آنجا مي روي!
سامان: نه درياچه اروميه ماهي ندارد. چون آب آن خيلي شور است.
محمد: چه جالب! يعني آنجا اصلاً ماهي وپرنده وجود ندارد؟
سامان: نه. ماهي ندارد. ولي پرنده هاي زيادي کنار درياچه هستند.
محمد: آن پرنده ها هميشه کنار درياچه زندگي مي کنند؟
سامان: نه. وقتي از شمال به جنوب يا از جنوب به شمال مي روند، مدتي کنار درياچه مي مانند.
محمد: اطراف درياچه سرسبز است؟
سامان: بله. خيلي سرسبز است. پر از درخت وباغ هاي ميوه است.
الدرس السابع والخمسون
الدرس السادس والخمسون
الدرس الخامس والخمسون
الدرس الرابع والخمسون
الدرس الثالث والخمسون
الدرس الثاني والخمسون
الدرس الحادي والخمسون