• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 1994
تعداد نظرات : 294
زمان آخرین مطلب : 4536روز قبل
دعا و زیارت

پيامبرصلى الله عليه وآله:

إنَّ أبوابَ السَّماءِ تُفتَحُ في أوَّلِ لَيلَةٍ مِن شَهرِ رَمَضانَ ولا تُغلَقُ إلى‏ آخِرِ لَيلَةٍ مِنهُ؛

درهاى آسمان در شب اوّل ماه رمضان گشوده مى‏شود و تا آخرين شب اين ماه بسته نمى‏شود.

النوادر، ص 246

سه شنبه 27/6/1386 - 11:56
کامپیوتر و اینترنت
نرم افزار PC

ويرايش حرفه اي تصاوير با
ACDSee Pro 2.0.219 Final



 

تقريبا تمامي علاقمندان به كامپيوتر و نرم افزارهاي كاربردي نام نرم افزار محبوب و بسيار قدرتمند ACDSee را شنيده اند و ديگر كمتر سيستمي است كه يكي از نسخه هاي محصول قدرتمند اين شركت يعني ACDSee در آن نصب نباشد . ابزاري فوق العاده قدرتمند و سريع در مديريت، تنظيم، نمايش و سازماندهي تمامي فرمتهاي تصويري و در نسخه هاي اخير اكثر فرمتهاي مالتي مديا ! قابليت هاي ويرايشي تصاوير نسخه هاي اخير و همچنين قابليت هاي تبديل قرمت بسيار فراگير اين نرم افزار محبوب قدرتمند را از قبل قدرتمندتر ساخته و به قطب برتر نرم افزارهاي مرور تصاوير ديجيتالي درون هارد يا همان Photo Browser ها تبديل نموده است . به تازگي شركت ACD Systems نسخه ي جديدي از اين محصول پرطرفدار با نام ACDSee Pro 2.0.219 Final عرضه نموده است كه علاوه بر قابليت هاي خوب نسخه هاي قبل از توانايي هاي جديد و مفيدي نيز بهره مند شده است.
اين نرم افزار جديد به شما امكان مي دهد كه به صورت حرفه اي بر روي عكسهايتان كار كنيد ، به شما به صورت خلاقانه پيشنهاد براي بهبود كيفيت عكس و .. مي دهد. با اضافه كردن تجهيزات نوري به نرم افزار اين توانائي را دارد كه عكسهاي خانوادگي شما را در صورت تاري و مات بودن تصاوير به تصاوير روشن و درخشان تبديل كند.
خلاقيت شما را شكوفا مي كند و به شما مي آموزد كه چگونه در كوتاه ترين زمان ممكن به بهترين نتيجه برسيد.
شما مي توانيد با اين نرم افزار به درست كردن كارت،آلبوم ها،و.. بپردازيد.
شما مي توانيد عيب قرمزي چشمها را در تصاويرتان را به سادگي برطرف كنيد. همچنين شما مي توانيد عكس هاي خود را به صورت كاملا حرفه اي ويرايش كنيد و برطرف كردن لكه در عكس ، قرمزي چشمان ، و لكه هاي زايد عكس و... را برطرف سازيد.
ويژگي هاي اين نرم افزار :
- دسته بندي اتوماتيک تصاوير دريافتي از دوربين هاي ديجيتال يا ديگر وسيله ها ( ذخيره عکس ها براساس : سايز، تاريخ گرفته شدن عکس و ...)
- قابليت حفاظت از عکس هاي شخصي و محرمانه شما در پوشه اي مخصوص
- قابليت Print عکس با بهترين کيفيت ممکن.
- رايت تصاوير و فايل هاي Multimedia بر روي CD/DVD
- داراي ابزارجدیدی به نام Shadow/Highlight براي رفع سريع تيرگي يا روشني بيش از حد در تصاوير
- قايليت نمايش عکس ها در حالت Slide Show
- قابليت نمايش سريع عکس ها با قابليت Quick View
- داراي ابزارهاي کامل Edit کردن عکس از جمله : ابزار برش دادن تصاوير، اضافه کردن Filter هاي مختلف به تصاوير، افزايش وضوح تصاوير، مات کردن و ...
- قابليت رفع قرمزي چشم در برخي از تصاوير تنها با 1 کليک
- داراي ابزار هاي مديريت عکس ها (با قابليت انجام بر روي چند عکس مختلف به صورت همزمان) مانند : تبديل عکس ها از Format ي به Format ديگر، تغيير سايز، تغيير نام، چرخش تصاوير و ...
- ظاهر جديد نرم افزار با قابليت سفارشي کردن تمام قسمت ها براي دسترسي سريعتر به تنظيمات نرم افزار
- ايجاد آلبوم هاي تصاوير براي عکس هاي انتخابي شما
- کاملا سازگار با ويندوز Vista
و ...
 

لينک دانلود (حجم فايل حدود 32 مگابايت مي باشد و فايل کرک در داخل فايل Zip قرار دارد)

راهنماي نصب:
1- ابتدا از پوشه «Mount The Image And Install Prog» فايل Image را روي سي.دي رايت کنيد.
2- حال برنامه ميرعماد را از روي سي.دي که رايت کرده ايد، نصب نمائيد.
3- سپس از پوشه «Run The Update» برنامه آپديت را اجرا و نصب نمائيد.
4- در آخر از پوشه «Use Crack» فايل کرک را در مسيري که برنامه نصب شده کپي و اجرا نمائيد.

سه شنبه 27/6/1386 - 11:51
دانستنی های علمی
روايات گهربار
 


نویسنده: بهروز ثروتیان
تعداد صفحات: 377
شابک: X ـ 847 ـ 471 ـ 964
نوبت چاپ: اول 1383
شمارگان: 2200


معرفی کتاب: روايات گهربار، مجموعه‌اي از حكايت و اخبار و احاديث مربوط به رسول اكرم (ص) و ائمه اطهار(ع) و اولياء و عارفان جهان اسلام است كه از تفسير گرانقدر ابوالفضل ميبدي گزيده شده است. ابوالفضل ميبدي مؤلف تفسير (كشف‌الاسرار و عدة‌الابرار) كه خود از برادران اهل سنت است، اين تفسير را در شرح و گزارش تفسير عارف بزرگ خواجه عبدالله انصاري به سال 520 ه‍ . ق نوشته است و در نوبت سوم تفسير خود كه نظر عارفانه به آيات مقدس قرآني دارد اغلب شرح خود را به حكايات مربوط به اولياء و عارفان صدر اسلام اختصاص داده است. در اين مجموعه برخي از حكايات و رواياتي انتخاب شده كه اغلب در بزرگداشت مقام معنوي اميرالمؤمنين(ع) و ياران و پيروان او ذكر شده است و به خاطر آساني و سادگي و زيبايي متن مورد عنايت جوانان و... پژوهشگران و علاقه‌مندان قرار گرفته است. نظر به اينكه گزيدة كشف‌الاسرار خود سرفصل دانشگاهي است، چاپ نخستين آن در مدت بسيار كم و كوتاه و شايد در زماني كمتر از يكي دو ماه ناياب شده است. كوتاهي و زيبايي روايات بر شيريني آن مي‌افزايد و اغلب حكايات آن در محافل اخلاقي و ادبي سينه به سينه نقل مي‌شود و اندوخته علمي و اخلاقي به شمار مي‌آيد. در اينجا به چند كلمات قصار در اين مقال بسنده مي‌كنيم. بزرگي را پرسيدند راه از كدام جانب است؟ گفت از جانب تو نيست چون از تو گذشت از همه جانبهاست. اي شما كه ايمان آورده‌ايد و پيغام‌رسان را به راست داشتيد و پيغام مرا به جان و دل داشتيد ـ دشمن ما و دشمن خود را دوست مگيريد.

سه شنبه 27/6/1386 - 11:47
دعا و زیارت

شرايط روزه صحيح

در روايات آمده است: ‹غيبت ، دروغ ، نگاه (حرام ) پي در پي، دشنام دادن و ظلم – كم باشد يا زياد -، باعث باطل شدن روزه مي شود، و روزه، فقط خودداري از خوردني و آشاميدني نيست، هنگام روزه گوش، چشم، زبان و شكمت نيز بايد روزه بگيرند .دست و پايت را نگهدار و بسيار سكوت كن مگر از خير. و با نوكرت رق و مدارا نما، دست و پايت را نگهدار و بسيار سكوت كن مگر از خير. و با نوكرت رق و مدارا نما.

هنگام روزه بايد گوش و چشم تو نيز از حرام و زشتي روزه بگيرد . از جدال و آزار رساندن به نوكر خودداري كن و وقار روزه را داشته باش و روزي كه روزه اي با روزي كه روزه نيستي بايد با هم فرق داشته باشند.›› رسول خدا (ص ) فرمودند: ‹‹ آسانترين چيزي كه خداوند در روزه بر روزه دار واجب نموده ، خودداري از خوردني و آشاميدني است .›› فقها به صحت روزه بعضي از آنها فتوا داده اند . جمع بين روايات بالا با روايتي كه از رسول اكرم (ص) وارد شده و سخن فقها به اين است كه بگوييم منظور از صحت در احاديث فوق اين است كه چنين روزه اي مورد قبول خداوند است و منظور از صحت در كلام فقها اين است كه چنين روزه اي قضاي آن را ساقط مي كند.
خلاصه اين كه روزه صحيح و كاملي كه خدا براي كامل نمودن روزه دار مقرر فرموده است، قطعا روزه اي است كه شامل خودداري اعضاي بدن از گناه مي باشد، و روزه كاملتر اين است كه علاوه بر آن ، قلب را از ياد غير خدا بازداشته و از هر چه غير اوست روزه بگيرد. و هنگامي كه انسان ماهيت روزه ، درجات و فلسفه تشريع آن را فهميد ، ناچار بايد از هر گناه و حرامي ، بخاطر قبول روزه اش خودداري كند. و الا مسئول بوده و بخاطر اينكه اعضاي بدنش روزه نگرفته اند، مجازات مي شود، و ساقط شدن قضاي روزه به اين معنا نيست كه انسان را در روز قيامت از مجازات نجات دهد.

سه شنبه 27/6/1386 - 11:43
دانستنی های علمی
 ما هم در گرداب دنيا غرق شديم!

آنچه فرا روي شماست نوشته‌اي است از استاد بزرگ اخلاق و عرفان، آخود ملا حسينقلي همداني، درباره ي درياي عميق دنيا كه چه بسيار آدمها در آن غرق شده‌اند، و چه بسا ما نيز از آنان باشيم!؟

بسم الله الرحمن الرحيم
اى همبازى اطفال! و اى حمال اثقال! و اى محبوس چاه جاه! و اى مسموم مار مال! اى غريق بحر دنيا! و اى اسير همومات آمال! مگر نشنيده‌اى و نخوانده‌اى: اِنَّمََا الدُنيَا لَعِبٌ وَ لَهوٌ [يعنى همانا دنيا بازى و سرگرمى است] و نشنيده‌اى فرموده آن حكيم غيب دانِ منزه از عيب و شين را كه به فرزند ارجمند خطاب كرده: بُنَىَِ اَنَ الدُنيا بَحرٌ عَميقٌ غَرقَ فِيهَا الاَكثَرُون [فرزندم! همانا دنيا دريايى ژرف است كه بيشتر مردم در آن غرق گشته‌اند] و حقير عرض مى‌كنم: عَن تحقيقٍ وَ نَحنُ مِنهُم [قطعا ما نيز از آن غرق شدگانيم]
و اگر بخواهى عمق درياى حكمتش را بفهمى در حقيقت لفظ «بحر عميق» فكر نما. ببين چقدر از جواهر حكمت در اين صندوق كوچك براى متفكرين، به عنوان هديه درج فرموده. همين قدر بدان دريا نهنگ دارد، ماهى دارد، جانورهاى عجيبه آن بسيار و مهالك غريبه آن بى شمار، جزاير هولناكش زَهره‌ي شيران را آب، و كوههاى سهمناكش چه بسيار مردمان را ناياب نموده، اصل و ميدان اين دريا از ظلمات جهل ناشى شده است، و در اوديه اراضى قلوب اهل غفلت جا دارد.
امواج آمالش بسى كشتيهاى عمر را به باد فنا داده، و جبال هموم و غمومش بسا پُشته‌ها نهاده، مارهاى معاصى مهلكه آن، چه بسا اشخاص را به سم خود هلاك كرده، نهنگهاى اوصاف مذمومه‌اش چه كسان را فرو برده، و آب محبت تلخ و شورش چه مردمان را كور، و چه چشمها را بى نور نموده. هر كه در اين دريا غرق شد سر از گريبان نار جحيم [آتش جهنم] بيرون آورده، در عذاب اليم خواهد ماند.
آدمهاى اين دريا «نسناس»، و سياحت ايشان در اين دريا به ساحت وسواس است. راهزنانش جنود ابليس، و اسلحه جنگشان خدعه و تلبيس ‍است. اگر از عمق اين دريا بپرسى، عرض خواهم كرد كه انتها ندارد، و اگر باور ندارى، به غواصان اين دريا، يعنى اهل دنيا از اولين و آخرين نظر نما، و ببين كه همگى در آن غرق شده، احدى به قعر آن نرسيده، و اگر بهتر مى‌خواهى بفهمى، به حال خراب خود نگاه كن و ببين كه هر قدر داشته باشى، باز زياده از آن را طالبى، و حرصت در جايى توقف نمى‌كند.
اى آقاى من! اين دنيا چگونه مردم را به خاك سياه نشانده، و قلوب ايشان را كه براى محبت و معرفت خلق شده، طويله اسب و استر نموده.
جوارحشان از قاذورات گنديده، و دلهايشان آنى خضوع و خشوع نديده و ذره‌اى ذوق حلاوت طاعت را نچشيده. نه در نهادشان از توبه اثرى، و نه در اوهام تفكر نحس ايشان از خداوند - جل جلاله - خبرى. شب و روز به سيف و سنان لسان عِرض و مال و عصمت مسلمانان را پاره پاره مى‌كنند، قلوبشان خالى از ذكر و فكر و مملو از حيله و مكر است. دست عقل را بسته، و دست هوا را گشاده. چه زخمها از آن دستها بر كبد[جگر] دين رسيده، و چه مصيبتها درشرع شريف برپا شده، لباس خدائيان را كنده و جامه فرنگيان را پوشيده اطمعه و اشربه اسلام را بدل به زهر و زقوم نصارى، و دهريان نموده‌اند. وظايف شرع را متروك و آداب كفر را مسلوك داشته‌اند. بازار كفر و شرك در بلادشان معمور و آباد و سوق اسلامشان مخروب و برباد.
وا فضيحتاه‌! عسكر كفر در بلاد وجود، منصور و مسرور، و لشكر اسلام مقتول و ماسورند [بر هم ريخته].
نه ما را در عافيت كارمان فكرتى، و نه از سياستهاى الهيه [كه] بر اُمَم ماضيه رسيده، عبرتى. قضيه هايله ابابيل را شوخى و قصه فرعون و قابيل را مزاح پنداشته‌ايم، زمينى كه قارون را با گنج بسيار فرو برد، با ماى كج و گيجها، موجود است .
جان من ! آن بادهايى كه به آنها قوم هود را تاديب نمود و فرمود، حال هم، آن قادر حليم را مطيعند. اگر تو از اطاعت امر آن سلطان عظيم الشان جرات نموده، سرپيچيده‌اى، خاك و آب و باد و كلوخ و سنگ، ذليل و مُنقاد اويند بلى، گول صبر و حلمش را خورده‌اند، از حكمرانى عظيم او غافل شده‌، لباس شرم و حيا را كنده، قدم جرات را پيش گذاشته، در حضور عزو جلالش مرتكب معصيت او شده[اند] مگر نمى‌بينى! چگونه حكم محكم او در سماوات و ارضين جارى است. مگر نخوانده‌اى كه يوم نُشور، آسمانها منشور مى‌شود.
بلى، چه گويم از شر آن روز پر آه و سوزى كه قلوب خافقين [شرق و غرب] را خوفش گداخته. چگونه نشود؟!، و دلهايشان از روزى كه زمينِ آن آتش سوزان و صراطش تيزتر از شمشير بران است .
عقلها پران و اشكها ريزان است و نجومش منتشر، و مردمانش چون جراد منتشر. هولش عظيم و انبيا در اضطراب و بيم‌اند. اخيار مدهوش و ابرار بى هوشند. شدائدش بسيار، و محنتش بسيار است. آفتاب بالاى سر، و زمين چون كوره آهنگر بدنها در عرق غرق، و لحوم و عظام در سوز و حرق. جهنم دورشان را گرفته، و راه فرار برايشان بسته. ظالم شرمسار و عادل اشكبار. نامه ها پران بر يمين و يسار.
مردم در دهشت و انتظار. ملائك غلاظ شداد در تردد، و عقوبت الهيه بر مرده عصاره در تشدد.
يكى از اسامى آن روز يوم الحصاه [روز شمارش] است و ديگرى يوم التناد [روزى كه در آن فريادها بلند است] از طرفى منادى به خنده و بشارت ندا مى‌كند: يا اهل الجنة اركبوا [يعنى اى بهشتيان بر نشينيد] و از جاى ديگر ندا مى‌كند كه: يا اهل النار اخسئوا [اى اهل آتش برويد گم شويد] و يكى را خلعت مى‌بخشند، و ديگرى مى‌كشند. طائفه‌اى سرمست شراب طهور، و قومى جگرهاشان قطعه قطعه از ضرايع و زقوم .
مانده‌ام حيران. نمى‌دانم از قهرش بيان كنم، يا از مهرش بگويم اهل قهرش ‍ خاكيان و اهل مهرش افلاكيانند، يعنى اشخاصى كه خود را به افلاك نوريه رسانده‌اند، اعتنائى اصلا به اين افلاك ندارند، جسمشان جان و جانشان در عرش رحمان
اى به فداى قلوبى كه نور الهى - جل جلاله - در آنها تابان ، و جلالت مرتبه شان بى پايان. خود را از عالم گسسته، و به عالم انوار پيوسته، منور به انوار معرفت و مخلع به خلعت محبت. زهدشان پشت پا به دنيا زده، توكلشان سر از گريبان توحيد بيرون آورده، از خلق عالم رميده و به مقام قرب آرميده، فكرشان نور و ذكرشان نور، و باطن و ظاهر و جسم و جان و خيال و عقل و جنان همه نور و غرق درياى نور، و باطن و ظاهر و جسم و جان و خيال و عقل و جنان همه نور وغرق درياى نور.
بس است منِ ناپاك كجا و مدح و وصف پاكان كجا؟ امثال ماها بايد در تدبير ترك معصيت باشيم، اگر اصل ايمان را محكم كرده باشيم.
دنيا نه چنان ما را فريب داده و كر و كور كرده است كه امثال اين مواعظ در قلوب قاسئه‌ي ما اثرى كند. همين قدر مى‌دانم كه تكليف مريض، رجوع به طبيب است، و تكليف طبيب معالجه حال، نه مريض مطيع و نه طبيب حاذق است، ولى اگر مريض مطيع باشد، خداوند رحيم او را لابد به طبيب حاذق خواهد رسانيد، و اگر مطيع نباشد، سكوت كردن با او اولى[بهتر] است .(1)
و السلام


------------------------------
1- تذكره المتقين ، ص 214، 222

منبع:
از كتاب برنامه سلوك در نامه هاى سالكان - علي شيروانی

سه شنبه 27/6/1386 - 11:43
مصاحبه و گفتگو

بگذار بروم 
 

- یا الله .... یا الله .
زن نگاهی به در کرد . در نیمه باز بود . صدای مرد بود که پشت سر هم یا الله می گفت . زن به مشمای قرص های مرد روی طاقچه نگاه کرد . باز یادش رفته بود . روسری گلدار سفیدش را از روی پشتی برداشت و روی سرش انداخت . چشمانش را بست . لب پایینش را به دندان گرفت . آب دهانش را قورت داد و گفت : بفرمایید آقا جواد .
مرد سرش را زیر انداخته بود . در را کامل باز کرد و آمد تو . گفت : شیرین خانوم مادر گفتن این جایین . نمی خوام مزاحم بشم . فقط اومدم حلالیت بطلبم .
زن دستی به روسریش کشید . پنجشنبه ی این هفته سال مادرش بود . باید آرد نان سنگک بخرد . حلوای پارسال خیلی خوب نشده بود .
مرد تک سرفه ای کرد و گفت : دارم می رم جبهه . با پسر حاج احمد هفته ی پیش ثبت نام کردیم .
می دونم باید زودتر بهتون می گفتم ولی گفتم اگه بدونین شاید .... .
زن نگاهی به مرد کرد . چشمانش دوباره مثل 23 سال پیش شده بود . از چهره اش فقط چشمانش مثل قبل بود . ریشش سفید شده بود . گوشه ی ابرویش زخم کهنه ای داشت . پوست لبانش را باز هم کنده بود .
مرد یک قدم جلوتر آمد و گفت : به خدا برگردم عروسی رو می گیرم . شما فقط دعا کنید .
زن به سمت طاقچه رفت . مشمای قرص ها را برداشت . قرص ها را از مشماء درآورد . لیوان مرد کنار مشماء بود . زن لیوان را پر آب کرد و با قرص ها به سمت مرد گرفت و گفت : بیا آقا جواد . قرصات .
مرد چشمانش را بست . دست راستش را روی گیجگاهش گذاشت . زن لیوان را روی طاقچه گذاشت . دوباره شروع کرده بود . مرد دستش را مشت کرد و محکم به سرش کوبید . کوبید . کوبید . گونه های زن خیس شد . مرد چشمانش را باز کرد و رو به زن کرد و گفت : به خدا دیوونه نیستم . مرتضی خودش گفت میآد دنبالم . دیشب اومد . دلم نیومد بدون خداحافظی ازت برم .
زن با دست راست اشک را از روی گونه هایش پاک کرد . چند سالی می شد که اسم پسر حاج احمد را روی کوچه گذاشته بودند : شهید مرتضی اسدی .
مرد به سمت طاقچه رفت . لیوان را برداشت . گفت : مرتضی نباید می رفت . گفتم خطرناکه مرتضی نرو . نگاهم نکرد و گفت : جنگه پسر . جنگ . خطر چیه . دوس داری ناموستو بگیرن ؟! وقتی دیدم داره می ره جلو . بی سیم زدم به حاجی . نبودن. هیچکی نبود . همه مرده بودن . مرتضی بند پوتین هاشو سفت کرد گفت پل و بگیرن کارمون تمومه . نگاش نکردم . فقط بند پوتین هامو سفت کردم .
زن به سمت مرد آمد . لیوان هنوز دست مرد بود . قرص ها را به سمت مرد گرفت و گفت : بخور آقا جواد . می دونم . به خدا همه رو می دونم .
مرد لیوان را به زمین پرت کرد و گفت : چی می دونی ؟! هیچی ! هیچکی هیچی نمی دونه ! همه رو کشته بودن . گفتم نریم . مرتضی زد تو گوشم .
زن خم شد و لیوان شکسته را جمع کرد . دستش برید .
مرد خم شد . کنار زن روی شیشه ها نشست . زن گوشه لبش را گاز گرفت . دهانش شور شد . مرد سرش را میان دستانش گرفت و گفت : کاش با مرتضی رفته بودم . نه ؟!؟ 
مرد  گفت : می خوام برگردم . اون جا راحت ترم .
دهان زن شورتر شد . مرد دستان زن را گرفت و گفت : به خدا تو آسایشگاه راحت ترم . بذار برم !
زن گریه نکرد . طعم گس خون دیگر اذیتش نمی کرد . سرش را تکان داد . مرد دست زن را بوسید .

سه شنبه 27/6/1386 - 11:42
دانستنی های علمی
دسر هویج 

مواد لازم
هویج رنده شده : 5 عدد
شکر: پنج قاشق قاشق سوپخوری
آرد: یک قاشق سوپخوری
نشاسته: یک قاشق سوپخوری
گردوی خرد شده: نصف پیمانه
پودر نارگیل: به میزان لازم
هل کوبیده شده: نصف قاشق چایخوری
زعفران: به میزان لازم

طرز تهیه
هویج و شکر و هل را با یک لیوان آب روی حرارت بگذارید تا هویج کاملا بپزد. آرد و نشاسته را را با کمی آب حل کنید وقتی هویج پخته شد به آن اضافه کنید؛ سپس گردوی خرد شده و کمی زعفران را به آن اضافه کرده و روی حرارت بگذارید تا بجوشد و غلظت آن مانند فرنی شود؛ کف ظرف پیرکسی را که برای سرو دسر در نظر گرفتید کمی پودر نارگیل بپاشید و دسر را روی آن بریزید ودوباره روی دسر را با پودر نارگیل و مغز گردو تزئین کنید 

سه شنبه 27/6/1386 - 11:40
دانستنی های علمی

خانه تکانی دل

هر چند روز یک بار حتی وقتی که پنجره های خانه نیز بسته است میبینیم که روی وسایل منزل راگرد و غباری پوشانده کافی است که انگشت خویش را بر سطح انها
بکشیم رد انگشت خود را خواهیم دید وقتی که پنجره ها نیز باز است این موضوع کمی وخیم تر می شود بعد باید پارچه ای برداریم و گاهی با زحمت خاکها و غبارهای
نشسته روی اثاثیه را از انها بزداییم و از همه بدتر شیشه هاست که اگر مات باشند نور خورشید را نیز تیره و تار میکنند و تصویر زشتی از خانه می سازند... چشم و گوش و دل ما نیز اثاثیه ماست بلکه پنجره های وجود ماست گاهی که بلکه همیشه در اثر ورود ذرات گرد و غبار میگیرد باید دستمالی از محبت و مهر و گاهی حتی اشک و یا تبسم برداریم و غبار نشسته بر آنها را پاک کنیم تا دوباره درخشندگی و تمیزی سابق خود را پیدا کنند ...آیا دل ما ارزش و اهمیت کمتری از وسایل منزل دارند؟

سه شنبه 27/6/1386 - 11:40
دانستنی های علمی

گل سرسبد ماه های خداوند...

و رمضان گل سرسبد ماه های خدا شد... خدا در رمضان مهمانی می داد و به مهمان هایش می گفت: هر نفسی که می کشید به من سلام می دهید ، خوابتان هم عبادت است.دعایتان را مستجاب می کنم و اشک هایتان را می بینم. دل تنگی هایتان را می فهمم. رمضان هزار نشانه است که شما ببینید. نشانه هایی که من برایتان گذاشته ام. مهمانی است اینجا. نشانی می دهم دستتان. راه را گم نکنید که منتظرم. سحرها چشم انتظارتان هستم که بیایید اینجا. سحرهای این ماه رنگش فیروزه ای است، بیایید و صدایم کنید که سفره پهن و حاضر است. دلتان هم که تنگ شده سرتان را بلند کنید، نگاهی به آسمان بیندازید، من را خواهید دید. غروب ها هم انتظارتان را می کشم. من توی آسمان هستم. توی زمین هستم و توی صدای اذان هستم. در غروب پیدایم می کنید و در باران مرا حس می کنید، در آفتاب هم هستم ماه را هم که ببینید مرا حس می کنید. همیشه هستم ، صدایم کنید صدایتان را می شنوم: ادعونی استجب لکم...
همیشه بوده ام اما رمضان از نام های من است. من خود پاداش روزه ام. در شبهای تاریکتان من روشنایی ام. فرشتگانم به شما سلام می دهند و شیطان جرات نزدیکی به شما را ندارد. شب هایتان که از من پر شود ، دیگر جایی برای شیطان نمی ماند. قرآن را هم برایتان در این ماه فرستادم تا شاد و رستگار بمانید.

سه شنبه 27/6/1386 - 11:38
فلسفه و عرفان

دکتر علي شريعتي انسان‌ها را به چهار دسته تقسيم کرده است...

 دسته اول؛ آناني که وقتي هستند هستند، وقتي که نيستند هم نيستند: عمده آدم‌ها حضورشان مبتني به فيزيک است. تنها با لمس ابعاد جسماني آن‌هاست که قابل فهم مي‌شوند. بنابراين اينان تنها هويت جسمي دارند.

دسته دوم؛ آناني که وقتي هستند نيستند، وقتي که نيستند هم نيستند: مردگاني متحرک در جهان. خود فروختگاني که هويتشان را به ازاي چيزي فاني واگذاشته‌اند. بي‌شخصيت‌اند و بي‌اعتبار. هرگز به چشم نمي‌آيند. مرده و زنده‌شان يکي است.

دسته سوم؛ آناني که وقتي هستند هستند، وقتي که نيستند هم هستند: آدم‌هاي معتبر و با شخصيت. کساني که در بودنشان سرشار از حضورند و در نبودنشان هم تاثيرشان را مي‌گذارند. کساني که هماره به خاطر ما مي‌مانند. دوستشان داريم و برايشان ارزش و احترام قائليم.

دسته چهارم؛ آناني که وقتي هستند نيستند، وقتي که نيستند هستند: شگفت‌انگيزترين آدم‌ها در زمان بودشان چنان قدرتمند و با شکوه‌اند که ما نمي‌توانيم حضورشان را دريابيم، اما وقتي که از پيش ما مي‌روند نرم نرم آهسته آهسته درک مي‌کنيم. باز مي‌شناسيم. مي‌فهميم که آنان چه بودند. چه مي‌گفتند و چه مي‌خواستند. ما هميشه عاشق اين آدم‌ها هستيم. هزار حرف داريم برايشان. اما وقتي در برابرشان قرار مي‌گيريم قفل بر زبانمان مي‌زنند. اختيار از ما سلب مي‌شود. سکوت مي‌کنيم و غرقه در حضور آنان مست مي‌شويم و درست در زماني که مي‌روند يادمان مي‌آيد که چه حرف‌ها داشتيم و نگفتيم. شايد تعداد اين‌ها در زندگي هر کدام از ما به تعداد انگشتان دست هم نرسد.

سه شنبه 27/6/1386 - 11:35
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته