• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 1610
تعداد نظرات : 122
زمان آخرین مطلب : 4995روز قبل
دعا و زیارت
ابوذر غفارى رحمة الله علیه روایت كرده كه حضرت رسول (ص ) آى ن آیه را بر من خواند (( ((و من یتق الله یجعل له مخرجا و یرزقه من حیث لایحتسب و من یتوكل على الله فهو حسبه )) ))
یعنى آنكس كه تقوى داشته باشد خداوند براى او راه خروجى (از مشكلات و بلاها) قرار مى دهد و او را از جایى كه فكرش را نمى كند روزى مى دهد و آنكس كه بر خدا توكل و اعتماد كند خداوند او را كفایت كند.
پس آن حضرت فرمود: اى اباذر اگر همه آدمیان این آیه را بخوانند و بخدا در شدائد و بلیات در دنیا و آخرت توكل كنند آنان را كافى است .
و سعید بن عیینه روایت كرده كه روزى نشسته بودم ، و مردى هم با من نشسته بود و با سنگریزه بازى مى كرد ناگاه سنگ ریزه اى در گوشش افتاد و دیگران سعى بسیار كردند تا سنگ ریزه را از گوشش در آورند ولى نتوانستند و باعث دردى عظیم در گوش او شد و از شدت درد آن سنگریزه كه در گوشش بود بیهوش مى شد و مدتها آن بلا را تحمل نمود و نداى نجاتى به گوشش نمى رسید.
تا روزیكه امید صحت و سلامت از او سلب مى شود و از مداوا و درمان آن ناامید مى شود و دل شكسته به گوشه اى نشسته و باور كرده بود كه هلاك خواهد شد ناگاه شنید كه كسى این آیه را مى خواند (( ((امن یجیب المضطر اذا دعاه و یكشف السوء و یجعلكم خلفاء الارض االه مع الله قلیلا ما تذكرون ))(214) 
آیا آن كیست كه دعاى بیچارگان مضطر را به اجابت مى رساند و رنج و غم آنان را بر طرف مى سازد و شما مسلمین را جانشینان اهل زمین قرار مى دهد آیا با وجود خداى یكتا خداى دیگرى هست افراد كمى هستند كه این حقیقت را متذكر مى شوند و مى فهمند.
آن فرد گرفتار بلاء گفت : خدایا اجابت كننده توئى و مضطر و بیچاره منم آیا وقت آن رسیده كه در رحمت خود را به روى من بگشائى و مرا از این بلاء نجات بخشى ، هنوز این سخن در زبانش بود كه آن سنگریزه از گوشش بى سعى و كوشش بیرون افتاد، و آن در بسته بى دست گشاینده اى بگشاد و آن درد را بى تكلف دوائى حاصل شد.
چو تو در محنتى فرومانى 
جز زفضل خدا دوا مطلب 
مرهم دردها خدا بخشد 
مرهم خود جز از خدا مطلب 
درد دل راز غایب اخلاص 
هیچ شافى بجز دعا مطلب  

سه شنبه 16/4/1388 - 11:4
طنز و سرگرمی
گویند: كه امام جماعتى نماز مى خواند پس از حمد داشت سوره را مى خواند كه رسیده به این آیه (( و ما تلك بیمینك یا موسى )) دزدى كه موسى نام داشت و چیزى دزدیده بود و دستش بود فورا ار آنجا بیرون رفت و گفت : این شیخ حتما جادوگر است و با ترس ار آتجا پا به فرار گذاشت .

سه شنبه 16/4/1388 - 10:58
طنز و سرگرمی
حكایت شده كه یك نفر كه از اهالى بصره بود با شخصى كه از اهل كوفه بود درگیر شدند بصرى به كوفى گفت : اگر یك سیلى به روى تو بزنم تو پرت مى شوى به مدینه ، كوفى گفت : در این صورت دوست دارم یك سیلى دیگر به آن طرف صورتم بزنى تا خدا حج را نصیبم گرداند و با دست تو به حج بروم 
سه شنبه 16/4/1388 - 10:58
طنز و سرگرمی
حكایت شده كه یك نفر یك چشمى پشت سر امام جماعتى نماز خواند، و امام جماعت پس ار حمد سوره بلد را خواند و گفت : (( الم نجعل له عینین ،)) آیا براى او دو چشم قرار ندادیم ، یك چشمى در نماز گفت : نه خدا براى من یك چشم قرار داده و تو دروغ گفتى ، و نماز پشت سر دروغگو باطل است چون مرتكب گناه كبیره شده اى .

سه شنبه 16/4/1388 - 10:57
دعا و زیارت
(( فى كتاب الامالى قال رسول الله : المؤ من اذا مات و ترك ورقة واحدة علیها علم تكون تلك الورقة یوم القیامة ، سترا فیما بینه و بین النار، و اعطاه الله تبارك و تعالى بكل حرف مكتوب علیها مدینة اوسع من الدنیا سبع مرات و ما من مؤ من یقعد ساعة عند العالم الا ناداه ربه عزوجل جلست الى حبیبى و عزتى و جلالى لاسكنتك الجنة معه و لاابالى .(212) ))
در كتاب امالى از حضرت رسول الله (ص ) نقل شده است كه فرمود: مؤ من وقتى كه از دنیا رفت ، و از خود یك صفحه بجا گذاشته باشد كه در آن علمى باشد، آن صفحه روز قیامت سپرى مى گردد بین او و بین آتش ‍ دوزخ و خداوند متعال به هر حرفى كه در آن صفحه باشد، شهرى به هفت مرتبه وسیعتر از دنیا، به او عطا مى فرماید، و هر مؤ منى كه ساعتى در نزد عالمى براى (طلب علم ) بنشیند پروردگار عزوجل به او ندا كند كه نشستى پیش دوستم ؟ قسم به عزت و جلالم تو را با او ساكن بهشتم گردانم و هیچ باكى ندارم .

سه شنبه 16/4/1388 - 10:56
دعا و زیارت
نشسته ایم و حضرت امام زمان عجل الله فرجه الشریف روبروى ما نشسته در حالیكه ذوالفقار دو دو و طومارى به دست دارد و ما طلاب حلقه وار گرد او نشسته ایم ، همینكه هر دو نفر از ما با هم مشغول صحبت مى شدیم او مى نوشت ، و ما از هیبت آن حضرت خوف داشتیم و مى ترسیدیم با هم صحبت كنیم (خدا به فریادمان برسد) خلاصه آن حضرت ناظر اعمال ما است البته بالاتر از آن خدا است كه ناظر اصلى اوست ولى امام زمان هم ما را زیر نظر دارد و گرنه خداوند ملائكه را ماءمور كرده كه همه اعمال ما را ثبت كنند و زیر نظر داشته باشند و ما باید مواظب تمام اعمال و رفتار و گفتار خود باشیم خداوند در سوره ق آیه 17 و 18 مى فرماید: (( اذ یتلقى المتلقیان عن الیمین و عن الشمال قعید ما یلفظ من قول الالدیه رقیب عتید.))
(ما از رگ گردن به تو نزدیكتریم (210) ) دو فرشته رقیب و عتید (یعنى فرشته اى كه مراقب و ناظر اعمال و ماءمور نوشتن اعمال خیر و شر ما هستند) از طرف راست و از طرف چپ به مراقبت از ما نشسته اند سخنى (از خیر و شر) به زبان نمى آوریم مگر اینكه فرشتگان نگهبان آماده نوشتن ثواب و عقاب آن هستند
سه شنبه 16/4/1388 - 10:54
دعا و زیارت
نگارنده این سطور حقیر مرتضى احمدیان گوید: كه در سال 1339 هجرى شمسى بود كه از دبستان شیخ بهائى نجف آباد واقع در كوچه صفا از خیابان شریعتى گواهینامه پایان تحصیلات ابتدائى خود را گرفتم و پس از مدتى به كارخانه ریسندگى و بافندگى نجف آباد رفتم زیرا مى دیدم كه مادرم زندگى را به سختى مى گذارند و پدرم هم چیزى در دست نداشت و او یك خانواده ده نفر را باید تاءمین معاش مى كرد و براى او بسیار سخت بود لذا من و برادرم حاج تقى احمدیان براى كمك كردن به معاش زندگى به كارخانه ریسندگى نجف آباد رفتیم ولى مدتى بعد من به در خواست پدرم رفتم طلبه شدم زیرا پدرم همیشه از مرحوم حاج شیخ احمد حججى تعریف مى نمود كه نقش ارزنده اى در طلبه شدن خیلى از علماء داشته است و فقیهى چون حضرت آیة الله العظمى منتظرى را او طلبه نموده است .
لذا من پس از فوت حاج شیخ احمد به دنیا آمدم و پدرم براى زنده نگه داشتن نام او اسم مرا احمد گذاشت (لازم به ذكر است كه نام من مرتضى نیست ولى چون برادرى داشتم كه یكسال قبل از ولادت من فوت كرده بود پدرم شناسنامه او را باطل نكرد و براى من گذاشت نام من هم ناخودآگاه مرتضى شد) و از من خواست كه بروم طلبه شوم .
خلاصه این حقیر در سال 1340 طلبه شدم و تا تصریف خواندم و با آقاى درى همدرس بودم ، اما همانطور كه عرض كردم به علت مشكلات زندگى از طلبگى بیرون رفتم و به كارخانه ریسندگى رفتم و مشغول كار شدم ولى از آنجا كه شاید خدا نمى خواست من مریض شدم و به تنگى نفس و سرفه هاى شدید دچار شدم بطوریكه سرفه هایم حدود یك دقیقه طول مى كشید و از سینه ام اخلاط با خون خارج مى شد كه بعضى دكترها مى گفتند این سینه درد كهنگى است بعضى مى گفتند این درد برونشیت حاد و مزمن است و بعضى گفته بودند مرض سل است ، شدت سرفه و تنگى نفسم به قدرى زیاد بود كه الان كه دارم شرح حال خودم را مى نویسم و به فكر آن دردها مى افتم بر خود مى لرزم كه چه دوران سختى را طى كرده ام .
مرحوم مادرم كه وضعیت حال مرا اینگونه دید مرا به اصفهان پیش ‍ دكترى برد و دكتر مرا شانزده روز بسترى كرد ولى نتیجه اى نگرفتم بعد مرحوم مادرم به اتفاق پدرم مرا به مشهد مقدس بردند، و مادرم آنجا گریه بسیار زیادى كرد و شفاى مرا از حضرت امام رضا علیه السلام خواست ولى فایده اى نبخشید و پس از ان مرا به بیمارستان امام رضا در مشهد مقدس برد، دكتر دواى سه ماهه داد و ما براى زیارت راهى قم شدیم همینكه مادرم در صحن مطهر حضرت معصومه (ع ) رسید و طلبه ها را دید كه در صحن و مسجداعظم با هم مشغول مباحثه اند گریه اش گرفت و داخل حرم شده و مشغول گریه بود، من هم به دنبال مادر مرحومه ام داخل حرم شدم دیدم كه مادرم اشك چشمش جارى است و به من هم مى گوید: گریه كن و از خدا حاجت خود را بخواه و در یان حال گفت : یا حضرت معصومه مى دانم من خود مقصرم زیرا من باعث شدم كه بچه ام درس طلبگى را رها كند شفایش دادى دوباره او را طلبه مى كنم .
در این موقع مرحوم مادرم گفت من همینطور كه گریه مى كردم التماس ‍ مى كردم كه حضرت معصومه واسطه شود و از خدا بخواهد كه تو را شفا بدهد دیدم خانمى با حجاب كه نقاب بر چهره داشت آمد و تو در آن حال سرفه مى كردى و خلطى از سینه ات خارج شد و من منقلى پر از خاكستر در آنجا دیدم به تو گفتم خلط سینه ات را داخل منقل بینداز كه حرم را نجس نكنى در یان هنگام آن خانم به من گفت : بچه ات خوب مى شود و در ذهنم هست كه ظاهرا گفت : این هم كه از دهانش خارج شد این در است بردار و ضبط كن .
در اینجه لازم دیدم یادى هم از شهید بزرگوار مرحوم قدوسى (ره ) بكنم وقتى من براى تحصیلات به قم آمده بودم مشغول سیوطى بودم كه به مدرسه حقانى كه تازه برنامه اى شده بود رفتم . مدتى در آنجا بودم كه شهید قدوسى كه تازه ناظم آن مدرسه شده بود روزى مرا صدا زد، من هم خدمت او رفتم او گفت : آقاى احمدیان شما مریض هستید و من نمى توانم شما را در این مدرسه قبول كنم ، من گفتم : آقا من قبلا مریض ‍ بودم ولى الان الحمدلله خوب شده ام .
شهید قدوسى گفت : آقاجان ببین فردا برو بیمارستان نكوئى رئیس ‍ بیمارستان آقاى دكتر رفیعى است (البته تردید دارم كه گفت رئیس ‍ بیمارستان رفیعى است یا كس دیگر) و یك دكتر خارجى در ساعت 9 صبح مى آید شما همینكه لباسهایتان را از تن بیرون مى آورى و او شما را معاینه مى كند مى فهمد كه شما بیمارى دارید یا خوب شده اید گفتم : اشكالى ندارد و من فرداراهى بیمارستان شدم ولى متاءسفانه دكتر خارجى نیامد رفتم و به ایشان گفتم : كه من رفتم ولى دكتر نیامد گفت : اشكالى ندارد من مى نویسم كه شما بروید پیش دكتر ایرج كردستى او شما را معاینه مى كند من هم رفتم پیش دكتر كردستى و دكتر پس از بررسى زیاد گفت : آقا شما دردى ندارى و شهید قدوسى اجازه دادند كه من در مدرسه حقانى ادامه تحصیل بدهم خدا این شهید بزرگ را رحمت كند و با اولیاء خودش محشور گرداند. ظاهرا در سال 1342 شمسى بود كه به مدرسه حقانى براى تحصیل علوم دینیه رفتم .

سه شنبه 16/4/1388 - 10:54
دعا و زیارت
هر گاه درى بسته شده باشد و كلیدش گم شده باشد با هر وسیله اى كه در دست دارد و با آن مى خواهد در را باز كند در هنگام باز كردن این دعا را بخواند (( بسم الله الرحمن الرحیم یا مفتح الابواب افتح لنا هذالباب ، )) به لطف خدا در بسته باز خواهد شد و به تجربه هم رسیده است چون شب ذدر خیابان سالاریه قم منتظر خانواده بودم كه دیدم شخصى با خانمش آمد سوار پیكان شود كه دید در ماشین بسته است و كلید را هم داخل ماشین جا گذاشته است و هیچ راهى براى باز شدنش نیست ، كلیدهاى مرا گرفت ، ولى موفق به باز نمودن نشد با كلیدهاى دیگر هم نتوانست در را باز كند ساعت 10 شب بود زمستان و هوا سرد شده بود، پسرش را فرستاد كلید ساز بیاورد ولى آن هم فایده اى نداشت چون مغازهاى كلید سازى همه بسته بودند همینطور كه داشت به ماشینش ور مى رفت به او گفتم به دعا اعتقاد دارى ؟ گفت بلى زیاد به دعا عقیده دارم گفتم همینطور كه دارى براى باز شدن در سعى مى كنى بگو (( بسم الله الرحمن الرحیم یا مفتح الابواب افتح لنا هذا الباب به مجرد )) اینكه ذكر را گفت در جلو و در عقب سمت شاگرد باز شد، پس از آن آمد پیش من و گفت : حاج آقا این دعا را از كجا نقل كردى ، گفتم یادم نیست ، فقط این دعا در ذهنم بود گفت : ممكن است این دعا را براى ما بنویسى گفتم : اشكال ندارد و براى او دعا را نوشتم البته این بستگى به اعتقاد طرف هم دارد.

سه شنبه 16/4/1388 - 10:53
دعا و زیارت
  

 
 
 


نماز میت
نماز میت پنج تكبیر دارد، و مختصر آن به شرح زیر است :
(( 1- الله اكبر: اشهدان لااله الاالله و ان محمدا رسول الله .
2- الله اكبر: اللهم صل على محمد و آل محمد.
3- الله اكبر: اللهم اغفر للمؤ منین و المؤ منات .
4- الله اكبر: اللهم اغفر لهذالمیت (اگر میت زن است بگویند لهذه المیت ).))
5- الله اكبر: و نماز میت تمام مى شود البته اگر جزئیات و تمام مستحبات را بخواهید بدانید به مفاتیح و رساله هاى عملیه رجوع كنید.
نماز وحشت
مستحب است وقتى میت را به خاك مى سپارند در شب آن دو ركعت نماز وحشت براى او بخوانند كه ترس و وحشت تنهائى و ظلمت و سئوال و جواب الهى از او برداشته شود، نماز وحشت دو ركعت است در ركعت اول بعد از حمد یك مرتبه آیة الكرسى و در ركعت دوم بعد از حمد ده مرتبه اناانزلناه فى الیلة القدر را بخواند و بعد از سلام نماز بگوید (( اللهم صل على محمد و آل محمد وابعث ثوابها الى )) قبر فلان و به جاى فلان اسم میت را بگوید یعنى خداوندا بر محمد و آل او درود فرست و ثواب این نماز را به روح ان مرحوم برسان
نقل چند روایت در ترغیب و تشویق به استخاره
(( عن الصادق علیه السلام : قال یقول الله عزوجل من شقآء عبدى ان یعمل الاعمال و لا یستخیربى .))
امام صادق علیه السلام فرمود: خداى عزوجل مى فرماید: از شقاوت و بدبختى بنده من اینستكه كارها را بدون استخاره انجام مى دهد یعنى از من مشورت و طلب خیر نمى كند.
(( عن الصادق علیه السلام : من دخل فى امر بغیر استخارة ثم ابتلى لم یوجر.))
از امام صادق علیه السلام نقل شده كه فرمود: كسى كه در كارى بدون استخاره وارد شود و گرفتار شود، اجر و پاداشى نخواهد داشت .
(( عن الصادق علیه السلام : قال : ما ابالى اذا استخرت الله تعالى على اى طرفى وقعت ، وكان ابى یعلمنى الاستخارة كما یعلمنى السورة من القران .))
و باز از امام صادق علیه السلام روایت شده فرمود: پس از استخاره و مشورت با خدا باكى ندارم كه به چه طرفى از دو طرف خیر و شر واقع شوم و بیفتم ، و پدر من پیوسته به من استخاره یاد مى داد همانطور كه سوره (هاى ) قرآن را به من تعلیم مى داد و مى آموخت .(198) 
استخاره
استخاره مشهور بر سه قسم است ، استخاره ذات الرقاع و استخاره با قرآن و استخاره با تسبیح ، البته اقسام دیگرى هم گفته اند ولى همین سه قسم معروف است و ذات الرقاع چون كمى دشوار است ما اكتفا مى كنیم به استخاره با قرآن و تسبیح و مشهور آن را از كتب معتبر مى نویسیم
تفاءل به قرآن یا استخاره قرآنى
در تفاءل به كتاب خدا سه مرتبه قل هو الله احد بخوان و سه مرتبه صلوات بفرست بعد بگو، (( اللهم انى تفالت بكتابك و توكلت علیك ، فارنى من كتابك ما هو المكتوم من سرك ، المكنون فى غیبك )) پس قرآن را باز كن و عمل كن به آنچه در سطر اول راست است و این استخاره از طرق اهل سنت از پیغمبر اكرم صلى الله علیه و آله نقل شده است (199) 
استخاره به قرآن نقل از امام صادق
علامه حلى (ره ) از امام صادق علیه السلام نقل كرده كه فرمود: هر كسى بخواهد با قرآن مجید استخاره كند بعد از بسم الله الرحمن الرحیم این دعا را بخواند: (( اللهم ان كان فى قضائك و قدرك ان تمن على شیعة ال محمد بفرج ولیك و حجیك على خلقك ، فاخرج لنا ایة من كتابك نستدل بها على ذلك ، )) بعد قرآن كریم را باز كند و شش ورق از طرف چپ بشمارد و از ورق هفتم شش سطر (خط) بشمارد در سطر ششم نظر نماید و مقصود را استخراج كند.(200) 
استخاره براى زن گرفتن
شخصى كه قصد ازدواج داشت رفت پیش علامه مجلسى و گفت براى من استخاره اى بكن ، علامه مجلسى براى او استخاره كرد و گفت بسیار خوب است آن فرد رفت و بعد از مدتى آمد پیش علامه و گفت این چه استخاره اى بود براى من كردى علامه سئوال كرد مگر چه شده است آن شخص گفت شما براى من استخاره كردید و گفتید كه استخاره خوب آمده و من رفتم آن همسر مورد نظر را گرفتم اگر چه زن خوب و زیبائى است .
اما هر شب كه مى خوابد در جاى خودش ادارا مى كند گرفتار شب ادرارى است علامه گفت اشكال از تو است كه به من نگفتى استخاره را براى چه مى خواهى چون وقتى من استخاره كردم این آیه شریفه آمد (( جنات تجرى من تحتها الانهار )) (یعنى باغهائى كه از زیرش ‍ نهرها جارى است )
اگر به من مى گفتى كه براى زن گرفتن است به تو مى گفتم كه از زیرش آب جارى مى شود.
لطیفه
و یا گویند شخصى كه قصد ازدواج داشت ، براى انتخاب همسر مورد نظر خود به پیش یكى از علماء رفت و از او استخاره خواست ، او هم قرآن را باز نمود، این آیه آمد: (( جنات تجرى من تحتها الانهار )) (یعنى باغهاى ((زیبائى ))است كه از زیرش نهرها جارى است ) آن عالم به او گفت : اینكه مى خواهى با او ازدواج كنى بسیار زیبا و خوشگل است ولى شبها در رختخوابش ادرار مى كند، بعد آن شخص با او ازدواج كرد و قضیه درست در آمد.
لطیفه : استخاره براى قرض گرفتن
نگارنده نمونه یك استخاره را كه براى خودم پیش عرض مى كنم
در سال 1348 شمسى به خاطر مشكلات مالى تصمیم گرفتم بروم پیش خودم آیة الله قدوسى و از ایشان مقدارى پول قرض بگیرم و چون مردد بودم پیش خودم گفتم به ایشان مى گویم استخاره كن اگر خوب آمد آن موقع از ایشان پول قرض مى گیرم لذا به آقاى قدوسى گفتم استخاره اى كرد و گفت آقاى احمدیان شما به غیر خدا اتكال نموده اید من هم خجلت زده از خدمت ایشان خدا حافظى كرده و بیرون آمدم .
طریقه دیگرى براى استخاره با قرآن
ابن فهد در موجز ذكر نموده است كه بعد از طلب خیر كردن از خدا قرآن بگشاید و آیه اول صفحه راست را ملاحظه كند اگر آیه رحمتى یا امر بخیرى باشد خوب است و اگر آیه مذكور در مورد عذاب و عقاب یا خشم و غضب الهى باشد بد است و اگر آیه داراى دو جهت و مشتبه باشد متوسط است .(201) 
استخاره با تسبیح
این استخاره منسوب به امام زمان روحى له الفداء است شیخ بهائى علیه الرحمة فرموده است كه استخاره با تسبیح را از مشایخ و بزرگان علماء دست به دست دارم تا مى رسد به حضرت حجة بن الحسن عجل الله فرجه الشریف كه : سه مرتبه صلوات بر محمد و آل محمد بفرست و با توجه یك قبضه تسبیح را بگیرد و دو دو بشمارد اگر دو ماند استخاره بد است و اگر یك دانه ماند خوب است .(202) 
استخاره با تسبیح به نقل از امام زمان
اول سوره حمد را بخوان بعد انا انزلنا را و بعد صلوات بر محمد و آل بفرست ، سپس دعاى استخاره را بخوان (مانند دعاى (( یا من یعلم اهد من لایعلم . یا استخیرالله خیرة فى العافیة ) )) و بعد قبضه اى از تسبیح را بگیر و آن را هشت دانه هشت دانه بشمار و اگر یكى ماند خوب و نیك است و اگر دو تا ماند بد است و اگر سه تا ماند میانه است و اگر چهار تا ماند بد است و اگر پنج تا ماند خوب است ولى با رنج و سختى و اگر شش تا ماند خوب است باید عجله كند و اگر هفت تا ماند رنج و ملامت دارد و بد است و اگر هشت ماند بد است (203) 
تفاءل به قرآن با حروف
گشا مصحف ورق زان هفت گردان 
شمر از سطر هفت از هفتمین آن 
زهفتم سطر حرف اول است فال 
عقیدت را بر آن اى صاحب فال 
چو فال آیدالف خیر وصواب است 
ز(ب ) از منعمانت فتح باب است 
چو(ت ) آید بباید توبه زان كار 
ز(ث ) دنیا و دین بردست مى یار 
چو(ج ) آید بكن جهدى و مى كوش 
ز(ح ) از اقربا جام خوشى نوش 
چو(خ ) آید امان از خوف مى جوى 
ز(د) اصحاب دولت را خبرگوى 
چو(ذ) آید تو خود آن خوار بینى 
ز(ر) نیكى بود شادان نشینى 
چو(ز) آید بیابى مال بى عد 
ز(س ) بینى سعادتهاى بیجد 
چو(ش ) آید خصومت پیشت آید 
ز(ص ) اى خواجه صبر و مكث باید 
چو(ض ) آید در آن كار است گرانى 
ز(ط) زاهد شوى تقوى برانى 
چو(ظ) آید ظفر بر دشمنان است 
ز(ع ) امر محبتها عیان است 
چو(غ ) آید خطر باشد بده مال 
ز(ف ) شادى ترا باشد بهر حال 
چو(ق ) آید شوى مقبول در قول 
ز(ك ) ایمن نباید بود از هول 
چو(ل ) آید بر آید حاجتت زود 
ز(م ) آید ملامتهاى مشهود 
چو(ن ) آید بود آن كار نیكو 
ز(و) هست نعمت تو توى بر توى 
چو(ه ) آید خدا خشنود و خصمان 
ز(لا) تشویش باشد نى نه چندان 
چو(ى ) آید زغایب مژده یابى 
كه خشنود آنى از نعم المآبى (204)  
ختم آیه مباركه بسم الله
آیه مباركه (( بسم الله الرحمن الرحیم )) از براى هر حاجت و خواسته اى در یك مجلس هفتصد و هشتاد و شش بار این آیه را بخواند بعد از تمام نمودن به همین عدد صلوات بفرستد مجرب است .
و در بعضى نسخه ها دیده شده كه صد و سى و دو مرتبه صلوات بفرستد و نیز جهت هر مهمى دوازده هزار بار بخواند و دو ركعت نماز حاجت به نیت نماز حاجت بخواند و بعد از حمد هر سوره اى كه خواسته باشد بخواند به زودى حاجتش روا خواهد شد
و نیز از بزرگان مشایخ نقل است كه هر كه در بلیه اى گرفتار شود و راه نجات بر او بسته شود بعد از هر نماز نوزده مرتبه بگوید: (( نجاة منك یا سیدالكریم نجنا و خلصنا بحق بسم الله الرحمن الرحیم ))
و اگر در یك مجلسى این كلمات را هفتصد و هشتادوشش بار بخواند كاملتر و تمامتر خواهد بود.
و علامه مجلسى (ره ) به سند معتبر از حضرت امام رضا علیه السلام نقل كرده كه آن حضرت فرمود: (( بسم الله الرحمن الرحیم )) نزدیكتر است به اسم اعظم الهى از سیاهى چشم به سفیدى چشم (205) 
به جهت رهائى از دست ظالم
به جهت رهائى از دست ظالم و حصول مهمات در خلوت هفتادو سه مرتبه كلمات فوق (( (نجاة منك یا سیدالكریم ) )) را با طهارت بخواند و بعد از اتمام سه مرتبه صلوات بفرستد و از خدا حاجت خود را بخواهد ان شاءالله برآورده خواهد شد.(206) 
ختم سوره توحید
ختم سوره توحید براى هر حاجتى ، از مقاتل روایت است كه مدت هفت روز بعد از نماز صبح هر روز صد بار سوره توحید را بخواند بدون تكلم با خضوع و خشوع ، هنوز هفته تمام نشده باشد كه حاجتش ‍ برآورده شود(207) 
ختم سوره انا فتحنا
ختم سوره انا فتحنا در ایام جمعه بسیار خوب است و به سبب این ختم بسیارى به حاجت خود رسیده اند.
شروع كند از روز سه شنبه ، روزى پنج مرتبه بخواند، و روز جمعه یازده مرتبه بخواند بعد از هر مرتبه سوره (( اذا جاء نصرالله )) بخواند چون چهل و یك مرتبه تمام شود یازده مرتبه این دعا را بخواند: (( یا مفتح فتح یا مفرج فرج ، یا مسبب سبب ، یا میسر یسر، یا مسهل سهل ، یا متمم تمم ، برحمتك یا ارحم الراحمین ))
سوره واقعه جهت وسعت رزق
نقل شده است كه عثمان بن عفان به عیادت عبدالله بن مسعود رفت به خاطر مرضى كه بواسطه همان بیمارى از دنیا رفت عثمان بن عفان به عبدالله گفت از چه چیزى شكایت دارى ؟ عبدالله گفت : از گناهان خودم ، عثمان گفت : چه چیز میل دارى ؟ عبدالله گفت : رحمت پروردگار خود را، عثمان بن عفان گفت : آیا براى تو طبیب طلب كنم ؟ عبدالله گفت : طبیب خودش مرا بیمار كرده عثمان گفت : مى خواهى امر كنم كه به تو هدیه اى بدهند؟ عبدالله گفت : در وقتى كه احتیاج داشتم به من ندادى الان كه بى نیازم مى دهى ؟
عثمان بن عفان گفت : آنچه مى دهم براى رفاه دختران تو است عبدالله گفت : ایشان را به كمك تو حاجتى نیست ، چونكه من به دخترانم گفته ام هر موقع كه تنگدست شدند سوره واقعه را بخوانند و من از حضرت رسول صلى الله علیه و آله شنیده ام كه مى فرمود: هر سوره واقعه را در هر شب بخواند به او پریشانى و (فقر) هرگز نخواهد رسید و به تجربه هم رسیده است .(208) 
فضیلت خواندن سوره نباء
شیخ صدوق از حضرت امام جعفر صادق علیه السلام روایت كرده است كه فرمود: هر كه سوره عم را بخواند از سال بیرون نشود كه زیارت كند بیت الله الحرام را البته باید در هر روز آن را بخواند و هر روز مداومت داشته باشد(209) .
مؤ لف گوید: به تجربه رسیده است و من خود خواندم و به حج مشرف شدم و به یكى از دوستان كه تا حال به حج مشرف نشده بود و پول هم نداشت و اسم هم براى مكه ننوشته بود یاد دادم او هم مداومت كرد بر خواندن این سوره و از سال بیرون نرفته بود كه به حج مشرف شد همچنین به همسر خود این سفارش را كردم و او هم توفیق زیارت مكه را پیدا كرد
 

سه شنبه 16/4/1388 - 10:52
دعا و زیارت
نقل شده است كه عثمان بن عفان به عیادت عبدالله بن مسعود رفت به خاطر مرضى كه بواسطه همان بیمارى از دنیا رفت عثمان بن عفان به عبدالله گفت از چه چیزى شكایت دارى ؟ عبدالله گفت : از گناهان خودم ، عثمان گفت : چه چیز میل دارى ؟ عبدالله گفت : رحمت پروردگار خود را، عثمان بن عفان گفت : آیا براى تو طبیب طلب كنم ؟ عبدالله گفت : طبیب خودش مرا بیمار كرده عثمان گفت : مى خواهى امر كنم كه به تو هدیه اى بدهند؟ عبدالله گفت : در وقتى كه احتیاج داشتم به من ندادى الان كه بى نیازم مى دهى ؟
عثمان بن عفان گفت : آنچه مى دهم براى رفاه دختران تو است عبدالله گفت : ایشان را به كمك تو حاجتى نیست ، چونكه من به دخترانم گفته ام هر موقع كه تنگدست شدند سوره واقعه را بخوانند و من از حضرت رسول صلى الله علیه و آله شنیده ام كه مى فرمود: هر سوره واقعه را در هر شب بخواند به او پریشانى و (فقر) هرگز نخواهد رسید و به تجربه هم رسیده است 
سه شنبه 16/4/1388 - 10:52
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته