• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 1242
تعداد نظرات : 283
زمان آخرین مطلب : 5633روز قبل
سياست

حمله هوایی به پایگاه نظامی الولید:

متهورانه ترین عملیات هوایی تاریخ جهان

عملیات اچ 3 یکی از بزرگترین عملیاتهای هوایی دنیاست که به نام فانتومها ثبت شده است.

 فانتومهای ایرانی طی یک عملیات پیچیده و تحسین برانگیز در 4 آوریل 1981 (فروردین 1360) پایگاه هوایی الولید در مجموعه اچ 3 واقع در غرب عراق، در نزدیکی مرز این کشور با اردن را بکلی نابود کردند.

در مجموع بیش از 48 هواپیمای عراقی که بیشتر آنها بمب افکنهای روسی (میگ 23، سوخو 20، توپولف 16، توپولف 22) بودند در این عملیات از بین رفتند.

 حمله به اچ 3 از لحاظ فنی یکی از پیچیده ترین عملیاتهای هوایی جهان بشمار می رود و از نظر دستاوردهای نظامی نیز با توجه به نابودی کامل 48 هواپیمای دشمن در رده بزرگترین و موفقترین عملیاتهای نظامی جهان قرار می گیرد. این عملیات در 1981 یعنی زمانی که نیروی هوایی ایران از برتری بی چون و چرایی بر نیروی هوایی عراق برخوردار بود به انجام رسید.

می دانیم که در اول مهرماه 1359، یکروز پس از آغاز جنگ و حمله هواپیماهای عراقی به فرودگاه مهرآباد نیز یکی از بزرگترین عملیاتهای هوایی جهان با شرکت بیش از یکصد و چهل هواپیمای جنگی بر فراز عراق انجام شد.

این عملیات از نظر تعداد هواپیماهای شرکت کننده در آن یکی از منحصر بفرد ترین نبردهای هوایی جهان پس از جنگ جهانی دوم بشمار می رود.

 در این حمله بسیاری از تاسیسات زیربنایی عراق، پایگاهها و دپوهای ارتش عراق در مرز این کشور با ایران نابود شد.

  

در سال 1981 منابع اطلاعاتی ایران دریافتند که نیروی هوایی عراق تعدادی از بمب افکنهای خود را برای دور ماندن از حملات هواپیماهای ایرانی و جلوگیری از نابودی آنها بر روی باند فرودگاه به پایگاهی در دورترین نقطهی غرب این کشور منتقل ساخته است؛ به یکی از پایگاههای سه گانهی اچ 3 با نام الولید.

 هیچ کارشناس نظامی تا آنوقت تصور نمی کرد که این پایگاهها که در غربی ترین نقطه خاک عراق و در نزدیکی مرز این کشور با اردن واقع شده است روزی هدف حمله جنگنده های ایرانی قرار گیرد.

هواپیماهای ایرانی برای بمباران این پایگاه میبایست از مرزهای شرقی عراق وارد شده و پس از گذشتن از آسمان بغداد و بسیاری از شهرهای دیگر که تاسیسات پدافندی موثری داشتند به اچ 3 می رسیدند و پس از انجام عملیات دوباره از همین مسیر باز می گشتند.

در تمام طول مسیر جدای از موشکهای زمین به هوا و توپهای ضد هوایی، هواپیماهای رهگیر عراقی نیز وجود داشتند که در صورت حمله، با توجه به برتری تعداد آنها نسبت به هواپیماهای مهاجم ایرانی بدون شک ادامه عملیات را برای هواپیماهای ایرانی غیرممکن میساختند.

 عبور جنگنده های ایرانی از عرض کشور عراق و رسیدن به دورترین نقطهی خاک این کشور مسئلهای نبود که از چشم رادارهای عراقی پنهان بماند. با توجه به این مسائل احتمال یک حمله غافلگیرانه از طرف ایران منتفی و غیرممکن انگاشته میشد.

 اما در آنسوی جریان، افسران نیروی هوایی ایران باور دیگری داشتند. خلبانان ایرانی مصمم بودند تا این عملیات را به هر طریق ممکن به انجام رسانند. بدین ترتیب پایگاه هوایی نوژه همدان آبستن یکی از رویدادهای بزرگ جنگ شد.

در این پایگاه افسران نیروی هوایی به طراحی یکی از شگفت انگیزترین و جسورانه ترین حملات هوایی تاریخ پرداختند.

تنها نمونه های دیگر برای عملیات اچ 3 ، عملیاتهایی بود که نیروی هوایی اسرائیل در جنگهای 1967 و 1973 موفق به انجام آن شده بود.

 در ژوئن 1967 طی جنگهای شش روزه، اسرائیلیها بخش اعظم نیروی هوایی مصر را روی زمین از میان برداشتند.

در اکتبر 1973 نیز، طی جنگهای بیست روزه (که اعراب آنرا جنگ رمضان و اسرائیلی ها آنرا جنگ یوم کیپور نام نهادند) نیروی هوایی اسرائیل موفق شد بسیاری از هواپیماهای مصری را بر روی باند فرودگاه از میان بردارد.

 در همین سال چهار فانتوم اسرائیلی ساختمان ستاد مشترک ارتش سوریه را در قلب دمشق با خاک یکسان کردند (که البته فقط دو تای آنها سالم به پایگاههایشان بازگشتند).

حال ایرانیها می رفتند تا عملیاتی را به انجام رسانند که در صورت موفقیت به یک اسطوره در تاریخ جنگهای هوایی بدل می شد. در طراحی عملیات به گونهای عمل شد که در وهلهی اول به یک داستان علمی، تخیلی بیشتر شباهت داشت تا یک عملیات هوایی در شرایط جنگ واقعی. قرار بود 8 فانتوم، از فرودگاهی در شمال غرب کشور به پرواز درآیند.

 این هواپیماها باید از کوهستانهای مرزی عراق و ترکیه و در ارتفاعی پایین پرواز می­کردند و پس از طی مسافتی طولانی بر روی خط مرزی عراق و ترکیه (که احتمالا در مواقعی نیز مستلزم تجاوز به حریم هوایی ترکیه بوده است) خود را به اچ 3 برسانند.

 فانتومها پس از فروریختن بمبهایشان بر سر هواپیماهای عراقی میبایست از همان مسیر قبلی به پایگاههای خود بازمیگشتند. عملیات باید کاملا غافلگیرانه انجام میشد و فانتومها تا لحظه ای که بر فراز اچ 3 ظاهر می شدند نباید هیچ نشانه ای از یک حمله هوایی را آشکار میکردند.

 در راه بازگشت مسلما عراقیها که دیگر از حمله آگاه شده بودند هواپیماهای خود را بدنبال فانتومها می فرستادند و هواپیماهای ایرانی در اینجا نیز باید در صورت درگیری خود را حفظ میکردند.

در تمام طول مسیر هواپیماها میبایست در ارتفاع پایین (20 تا 30 متری) پرواز می کردند تا از دید رادارهای دشمن پنهان بمانند.

در حالت عادی، پرواز در ارتفاع پایین به قدرت و مهارت بسیاری نیازمند است اما پرواز در ارتفاع پایین بر فراز منطقهای کوهستانی تقریبا به کاری غیرممکن میماند که تنها از عهده خلبانانی بر میآید که دارای مهارت و قدرت عکس العمل بالایی باشند.

 (تصور غیر ممکن بودن چنین کاری چندان دشوار نیست.

 در حالت رانندگی با یک اتومبیل با سرعتی معدل 200 کیلومتر بر ساعت بسیاری از مواقع راننده پس از مشاهدهی مانعی در مقابل خود به سختی می تواند از خود عکس العمل نشان دهد. زمانی که چشم انسان موفق به دیدن مانعی در برابر خود می شود و مغز دستور عکس العمل اعضای بدن را از قبیل؛ گرفتن کلاچ، فشار بر روی ترمز یا ... را صادر می کند اتومبیل با سرعت 200 کیلومتری خود عملا به مانع رسیده است و برخورد اجتناب ناپذیر جلوه می کند. حال وضعیتی را تصور کنید که خلبان ناگهان با دیدن قلهای در مقابل خود سعی در بالا کشیدن هواپیما میکند. طی چند ثانیه خلبان باید هواپیما را از فراز مانع عبور دهد در حالی که با 5/2 برابر سرعت صوت به سمت آن در حرکت است. این توضیح می تواند دشواری پرواز بر فراز کوهستان در ارتفاع پایین را نشان دهد).

عملیات اگر فقط همین مشکلات را هم داشت به اندازه کافی غیرممکن به نظر می رسید اما مسئله دیگری وجود داشت که مهمترین چالش پیش روی عملیات بود.

                                             

 هیچ هواپیمایی به علت محدودیت سوخت نمی توانست چنین مسیر طولانی را رفته و بازگردد. پس در حین عملیات و بر فراز آسمان عراق که نفوذ با جنگنده ها هم در آن به اندازه ی کافی دشوار بود می بایست یک بویینگ برای رساندن سوخت به فانتومها با آنان همراه میشد.

 آیا یک بویینگ میتوانست خود را از دید رادارها مخفی کند؟ سرعت بویینگ بسیار کمتر از سرعت هواپیماهای جنگنده است بنابراین فانتومها نمی توانستند همراه این هواپیماهای غول پیکر حرکت کنند و در تمام طول مسیر از آن در برابر جنگنده های عراقی محافظت کنند، حال اگر بویینگ در هر مرحله از عملیات توسط عراقیها هدف قرار میگرفت تکلیف فانتومها چه بود؟ اصولا آیا یک بویینگ 707 شانسی برای گذشتن از مرز عراق و رسیدن به نقطهای که باید سوختگیری در آن انجام می شد را داشت و یا در همان مراحل آغاز عملیات هدف هواپیماهای رهگیر عراقی قرار میگرفت؟

طبق برنامه ریزی عملیات، پس از اولین نوبت سوختگیری هواپیمای مادر باید صبر میکرد تا فانتومها عملیاتشان را بر فراز اچ 3 انجام دهند و در راه بازگشت (که این بار دیگر عراقی هوشیار شده بودند) دوباره عملیات سوختگیری هوایی را انجام می داد. در هر مرحلهای از عملیات امکان داشت واقعهی ناخوشایندی برای هواپیمای سوخت رسان که ذاتا بی دفاع بود رخ دهد و می دانیم که سرنوشت فانتومها با سرنوشت بویینگ کاملا گره خورده بود.

علیرغم تمامی این مشکلات و برغم اینکه چنین عملیات جسورانه ای تا بحال توسط هیچ کشوری در جهان انجام نشده بود افسران ایرانی به اجرای آن مصمم بودند. در نهایت پس از بررسیها و برنامه ریزیهای دقیق، روز سرنوشت ساز فرا رسید.

 فانتومها روز قبل، از پایگاه نوژه به پایگاهی در ارومیه پرواز کرده بودند. روز عملیات هر هشت هواپیما در دو گروه چهار تیمی از باند فرودگاه برخاستند و از شمال شرق و از فراز کوههای آرارات وارد منطقهی مشترک مرزی عراق و ترکیه شدند و در ارتفاع پایین بر فراز کوهستانهای این منطقه بسمت غرب عراق حرکت کردند. در جایی بسیار دورتر در فرودگاه لارناکا در قبرس یک هواپیمای بویینگ 707 متعلق به هواپیمایی ملی ایران (هما) ساعتی قبل وارد فرودگاه لارناکا شده بود و طبق برنامه ریزی قبلی آماده می­شد تا بدون مسافر به تهران باز گردد.

قبل از آنکه هواپیما باند فرودگاه را ترک کند دو مامور اطلاعاتی ایران که همراه مسافرین این پرواز همان روز وارد قبرس شده بودند به داخل کابین خلبان رفتند و با خلبان هواپیما به گفتگو نشستند.

 خلبان نمیتوانست چیزی را که میشنود باور کند.

انجام چنین کاری دیوانگی محض بود، شانس موفقیت چیزی در حد صفر جلوه می کرد و کاملا غیرممکن بنظر میرسید. طراحان عملیات با خود چه فکری کرده بودند؟ این نقشه به فیلمنامه فیلمهای هالیوودی شباهت داشت و فقط با جادوی سینما و بر روی پردهی نقره ای امکان تحقق داشت.

 حتی خیالباف ترین فیلمنامه نویسان هالیوودی نیز تاکنون جرات طراحی چنین عملیاتی را به خود نداده بود.

او حتی به یاد نداشت که در فیلمهای سینمایی هم چنین چیزی دیده باشد.

 از نظر او انجام اینکار مطلقا غیرممکن بود.

 جدای از این مساله او یک خلبان غیرنظامی بود و هیچگاه تصور نمیکرد که روزی در یک عملیات نظامی نقشی داشته باشد.

 اما اکنون، در کمال ناباوری خود را در بطن یکی از شگفت انگیزترین نبردهای هوایی جهان مییافت که همه چیز آن به عملکرد او بستگی داشت.

 دقایقی بعد بویینگ 707 هواپیمایی ملی ایران، پس از اطلاع مسیر خود به برج مراقبت فرودگاه لارناکا از زمین برخاست و ظاهرا به سمت تهران و در واقع بسمت یکی از سرنوشت سازترین جنگهای هوایی دنیا شتافت.

برنامهریزی عملیات به طرز دقیقی صورت گرفته بود و در ساعتی مشخص هواپیمای بویینگ میباید بر فراز کوهستانهای مرزی ترکیه و عراق با فانتومها ملاقات میکرد. هواپیمای سوخت رسان در تماس با فرودگاههای قبرس و آنکارا وانمود کرد که مسیرش را گم کرده و در حال مسیریابی مجدد است.

در ساعت مقرر تانکر سوخت رسان با فانتومها در همان نقطهی پیش بینی شده روبرو شد.

 فانتومها توانسته بودند با سکوت رادیویی و پرواز در ارتفاع پایین خود را از دید رادارهای عراقی پنهان دارند.

 ظاهرا چندین بار هواپیماها در رادارهای عراقی و ترکیه ای ظاهر می شوند اما عراقی ها تصور می کنند هواپیماها متعلق به نیروی هوایی ترکیه است که مشغول گشتزنی در طول مرزهایشان هستند.

این اشتباهی بود که کنترلهای زمینی ترکیه نیز مرتکب شدند.

 هر هشت هواپیما که سوختشان پس از طی مسیری طولانی در حال اتمام بود به طور منظم عملیات سوختگیری هوایی را انجام دادند و با شتاب به سوی هدفی رهسپار شدند که بی صبرانه انتظارشان را می­کشید.

                

 هواپیمای بویینگ نیز با احتیاط کامل مشغول گشتزنی در طول مسیر شد تا در بازگشت، دوباره عملیات سوخت رسانی به فانتومها را انجام دهد.

در آن سو فانتومها در ارتفاعی پایین و در حالتی که خلبانان آن می توانستند کوچکترین حرکتی را بر روی زمین با چشم غیرمسلح ببینند به سمت اچ 3 در حرکت بودند.

 ساعتی بعد هر هشت هواپیما ناگهان بر فراز پایگاه ظاهر شدند.

پرسنل پایگاه که با توجه به دور بودنشان از مرزهای شرقی هیچگاه تصور نمی­کردند هدف هیچ نوع حملهای قرار گیرند در ابتدا به تصور اینکه هواپیماها خودی هستند شروع به تکان دادن دستهایشان کردند.

بر فراز پایگاه، فانتومها ارتفاعشان را افزایش دادند و پس از تقسیم شدن به دو گروه چهارتایی به سمت هدف شیرجه رفتند.

 لحظاتی بعد بمبهای چهار فانتوم اول، بصورت یک ردیف منظم بر روی هواپیماهایی که بر روی باند قرار داشتند فرود آمد و تمامی آنها را در همان لحظات اولیهی عملیات نابود کرد.

دیگر هیچ هواپیمایی نمی­توانست از باند فرودگاه بلند شود.

فانتومهای گروه دوم نیز دو مجتمع راداری را در قلب پایگاه مورد حمله قرار دادند و سپس با خیال راحت به درهم کوبیدن آشیانه­های هواپیما و توپهای ضدهوایی پرداختند.

 در چند دقیقه پرسنل پایگاه در جهنمی از آتش که از همه جا شعله میکشید بدام افتاده بودند.

 در برابر دیدگان ناباور آنها پایگاه اچ 3 با تمامی ابهت و نفوذ ناپذیریاش در زیر آتش سنگین فانتومهای ایرانی به تلی از خاکستر بدل شده بود.

فانتومها که تمامی دفاع ضد هوایی پایگاه را از بین برده بودند اینبار در ارتفاع پایین بر روی خرابه های آن به شکار سربازانی مشغول بودند که اغلبشان حتی یونیفورمهایشان را بر تن نکرده بودند و بی هدف به اینسو و آنسو می دویدند.

                                                   

توپهای فانتومها با سیلی از رگبار گلوله به سمت هر هدف جنبندهای شلیک میکردند و باند فرودگاه مملو از اجساد سربازانی بود که بر روی بازماندههای خرابه ها افتاده بودند.

 فانتومها که دیگر چیزی برای نابود کردن باقی نگذاشته بودند بسرعت صحنه عملیات را ترک کردند.

پشت سر آنها تلی از خاکستر بجا مانده بود که تا چند دقیقه پیش پایگاه هوایی الولید نام داشت.

جایی که قرار بود مکانی امن برای هواپیماهای عراقی باشد.

 بر روی باند فرودگاه و در آشیانههایی که آتش از آنها زبانه می­کشید تکه پاره های از آهن و فولاد بچشم میخورد که زمانی بر صحنه آسمان ایران با نخوت و غرور به پرواز در میآمدند و بمب هایشان را فرو می­ریختند.

 تمامی آن پرنده های پر غرور که دیرزمانی باعث افتخار ارتش عراق بودند اکنون درمانده و متلاشی شده در میان شعله های آتش به دور شدن فانتومهایی نظاره میکردند که بسوی پایگاههایشان باز میگشتند.

 در بازگشت، فانتومها باز به همان شیوه پیشین خود را از دید رادارهای عراقی پنهان کرده و در نقطه موعود پس از سوختگیریِ دوباره، پرواز خود را به سمت ایران ادامه دادند.

 هواپیمای سوخت رسان که ماموریتش به اتمام رسیده بود با خروج از نوار مرزی عراق و ترکیه از طریق آسمان ترکیه به تهران بازگشت.

 قبل از عبور فانتومها از مرز عراق دفاع ضد هوایی این کشور که متوجه هواپیماهای ایرانی شده بود به سمت آنها آتش گشود و یکی از هواپیماها مورد اصابت قرار گرفت به گونه ای که دیگر نمی توانست تا رسیدن به پایگاه به پرواز خود ادامه دهد، پس بعنوان حسن ختام نمایش و برای تکمیل کردن کلکسیون کارهای عجیب و غریب این عملیات، در وسط جاده ای اتومبیل رو در آذربایجان غربی به زمین نشست.

بقیه  هواپیماها بدون هیچ آسیبی عملیات را به پایان بردند.

 در طول عملیات طی چند نوبت هواپیماهایی ایرانی برای منحرف کردن توجه عراقیها از فانتومهایی که بسمت اچ 3 در حال پرواز بودند چندین عملیات ایذایی را بر روی خاک دشمن انجام دادند.

هنگام بازگشت نیز همین کار تکرار شد و هواپیماهای ایرانی با حملات ایذایی شکاریهای دشمن را بدنبال خود می­کشیدند و سپس به سمت ایران می گریختند.

 در ابتدا عراقیها که کاملا غافلگیر شده بودند تصور کردند که حمله از جانب اسرائیلیها صورت گرفته است.

با توجه به نزدیکی اسرائیل به اردن و اینکه در سال 1967 نیز اسرائیلیها فرودگاههای این کشور را بمباران کرده بودند احتمال اینکه حمله از جانب اسرائیلیها صورت گرفته باشد بسیار محتمل تر بنظر می رسید تا اینکه هواپیماهای ایرانی توانسته باشند چنین مسیر طولانی را طی کنند و علیرغم وجود پدافند هوایی عراق در دو نوبت بر فراز آسمان این کشور سوختگیری هوایی را انجام داده باشند.

اما پس از مدتی عراقیها دریافتند که هدف یکی از جسورانه ترین عملیاتهای هوایی تاریخ جهان قرار گرفتهاند.

 حمله به اچ 3 در نوع خود بی نظیر بود.

 پیش از این همانگونه که اشاره شد اسرائیلی ها در جنگهای 1967 و 1973 توانسته بودند عملیاتهای شگفت انگیزی انجام دهند اما نکته ای که نباید از نظر دور داشت این است که بعد مسافتی آن عملیاتها بسیار کوتاهتر از عملیات اچ 3 بود به گونه ای که اسرائیلی ها هیچگاه مجبور به سوختگیری هوایی در قلب خاک دشمن نبودند.

 در مورد حمایتهای اطلاعاتی و تکنولوژیکی امریکا از اسرائیل نیز در جنگهای 67 و 73 فقط همین نکته بس که در 1973 امریکاییها در تمام بیست روزی که جنگ ادامه داشت با برقراری یک پل هوایی از پرتغال به اسرائیل سیلی از تجهیزات جنگی و لوازم یدکی هواپیماها را بسوی اسرائیل سرازیر کردند بطوری که در همین هنگام زمانی که شش فانتوم اسرائیلی توسط موشکهای سام روسی در آسمان سوریه سرنگون شدند امریکاییها بیدرنگ این هواپیماها را جایگزین کردند تا برتری هوایی ارتش اسرائیل بر اعراب همچنان حفظ شود.

 اما لازم به گفتن نیست که ایران در طول جنگ همواره از پشتیبانی اطلاعاتی و تکنولوژیکی غرب محروم بود و آمریکاییها حتی لوازم یدکی هواپیماهای ساخت خودشان را نیز به ایران تحویل نمیدادند. اغراق نیست اگر این عملیات را که در زمان خود بهت و حیرت بسیاری از کارشناسان نظامی غرب را موجب شده بود یکی از شگفت انگیزترین و قاطع­ترین نبردهای هوایی جهان بدانیم.

پنج شنبه 4/7/1387 - 19:33
کامپیوتر و اینترنت

یکی از بهترین انواع Flash Memory ها ، OCZ ATV می باشد . این حافظه با دارا بودن تکنولوژی Dual Channel ، دارای بالاترین سرعتهای Read و Write می باشد . قابلیت استفاده در ویندوز ویستا ، به صورت Ready Boost ویژگی جالبی به OCZ ATV داده است . ظاهر بسیار قدرتمند این حافظه آن را از سایرین متمایز ساخته است . قسمتی برای نگهداری درپوش این حافظه بر روی آن تعبیه شده است که باعث جلوگیری از گم شدن آن می شود . پوشش مخصوص آن باعث دو خصوصیت بسیار جالب در این حافظه شده است : ضد آب و ضد ضربه . بدین ترتیب حتی در یک روز گرم تابستانی می توانید در حالی که این حافظه را به گردن دارید ، به شنا مشغول شوید و به راحتی لباسهای خود را بدون نگرانی از حافظه و اطلاعات خود بشویید . شما حتی می توانید با ماشین از روی آن رد شوید و یا اطلاعات محرمانه خود را درون آن ریخته و در باغچه حیاط خود چال کنید !!

پنج شنبه 4/7/1387 - 19:29
شعر و قطعات ادبی
دیوان حافظ

غزل    211

دوش می‌آمد و رخساره برافروخته بود

تا کجا باز دل غمزده‌ای سوخته بود

رسم عاشق کشی و شیوه شهرآشوبی

جامه‌ای بود که بر قامت او دوخته بود

جان عشاق سپند رخ خود می‌دانست

و آتش چهره بدین کار برافروخته بود

گر چه می‌گفت که زارت بکشم می‌دیدم

که نهانش نظری با من دلسوخته بود

کفر زلفش ره دین می‌زد و آن سنگین دل

در پی اش مشعلی از چهره برافروخته بود

دل بسی خون به کف آورد ولی دیده بریخت

الله الله که تلف کرد و که اندوخته بود

یار مفروش به دنیا که بسی سود نکرد

آن که یوسف به زر ناسره بفروخته بود

گفت و خوش گفت برو خرقه بسوزان حافظ

یا رب این قلب شناسی ز که آموخته بود  

پنج شنبه 4/7/1387 - 19:25
دعا و زیارت
ـ فداكارى و دفاع از اسلام
هـركـس بـا مطالعه تاریخ صدر اسلام در مى یابد, كه عمر شریف امیرالمؤمنین على (ع ) در دفاع از اسـلام سـپرى شد اسلام در هیچ زمانى مدافعى والاتر از على (ع ) نداشته است , و چنانكه ابن عباس مى گوید,هیچ كس به اندازه او خود را در معرض خطر قرار نمى داد ((257)) .
مـا در ایـن مـجـال بـه چند مقطع حساس تاریخ اسلام كه حضور امیرالمؤمنین (ع ) پیروزى حق و حفظاسلام را رقم زده اشاره مى كنیم .
پـس از فـداكـارى هـاى سیزده ساله آن حضرت در مكه ـ كه خود شرحى مفصل و حماسى دارد ـ اولـیـن نمود فداكارى و از خودگذشتگى امیرالمؤمنین (ع ) خوابیدن در بستر پیامبر(ص ) در شب هجرت است این اقدام شجاعانه و توام با فداكارى باعث شد مشركان متوجه غیبت پیامبر اكرم (ص ) در مـكـه نـشـونـد, وآن حضرت در فرصتى كافى و بدون هراس از تعقیب , نقشه هجرت خویش را طـراحـى كـنـد
((258)) دراهمیت این شب و ارزش كار على (ع ) كافى است كه بدانیم آیه ذیل در همین رابطه نازل شد:.
و من الناس من یشرى نفسه ابتغا مرضات اللّه واللّه رؤوف بالعباد,
((259)) .
و گـروهـى از مـردم , آنـانـنـد كـه در راه كسب رضاى خدا از جان خود مى گذرند, و خدا به این بندگان رئوف و مهربان است
((260)) .
امام سجاد(ع ) فرمود:.
((اولین كسى كه در راه رضاى خدا از جان خود گذشت , على ابن ابى طالب (ع ) بود,.
ان اول من شرى نفسه ابتغا رضوان اللّه هو على بن ابیطالب
((261)) .
پس از هجرت , یكى از نمودهاى فداكارى امیرالمؤمنین (ع ) در راه حفظ اسلام , حضور درجنگ بدر است .
از روایـاتـى كـه در این باب وارد شده چنین برمى آید كه حضرتش در روز بدر چنان درخشید و از جان گذشتگى كرد, كه خاطره حضورش حتى پس از شهادت آن حضرت در اذهان مسلمانان باقى بود, و پس از آن , كتب اخبار و حدیث از ذكر آن مشحون است
((262)) .
در روز جـنـگ احـد بـه حـدى در راه حـفـظ جان پیامبر(ص ) پاى فشرد كه بعضى از اهل حدیث گفته اند:((گشایش روز احد با صبر على میسر شد)).
او خـود فـرمـود: ((مـن در روز جـنگ احد شانزده ضربت خوردم ))
((263)) ابن اثیر در اسدالغابه مى نویسد:.
در روز احـد, شانزده ضربت خورد كه هر یك او را به زمین مى افكند, ولى جبرئیل اورا بلند مى كرد
((264)) .
و در روایتى است :.
كسى كه در روز احد علمداران مشركان را به هلاكت رساند, على (ع ) بود وقتى آنها راكشت پیامبر گـروهى از مشركان را دید, فرمود: على جان ! به آنها حمله كن حضرت حمله كرد, آنها را پراكنده سـاخـت و تـعـدادى از آنـهـا را كشت پس از آن پیامبر(ص ) گروه دیگرى رادید دستور حمله داد عـلى (ع ) حمله كرد, آنها را پراكنده ساخت و تعدادى از آنها را كشت و چون این ماجرا براى بار سوم تكرار شد, جبرئیل به پیامبر اكرم (ص ) عرض كرد: یا رسول اللّه فداكارى این است .
حضرت فرمود: آرى چون او از من است و من از اویم .
جبرئل عرض كرد: و من نیز از شمایم .
آنگاه صدایى شنیدند كه مى گفت : لا سیف الا ذوالفقار و لا فتى الا على ,
((265)) .
شمشیر اگر هست , ذوالفقار است و جوانمرد اگر هست , على است .
در روز خندق , ضربت امیرالمؤمنین (ع ) بود كه سرنوشت جنگ را تعیین كرد, و عمرو بن عبدود را كه نزدیك بود با هیاهو لشكر اسلام را دچار تزلزل كند, بر زمین افكند پس از آن كفار مهاجم , چنان دچارترس و وحشت شدند كه بى اختیار پراكنده شده مدینة النبى از شر آنان در امان ماند پاداش آن دلـیـرى ,نـشـانى بود كه پیامبر(ص ) براى همیشه بر سینه او آویخت : ضربت على در روز خندق از اعمال همه امتم تاروز قیامت برتر است
((266)) .
و هـنـگـامـى كـه حـضـرت عـلـى (ع ) به میدان مى رفت فرمود: ((تمام اسلام به میدان تمام كفر مى رود))
((267)) .
و فرشته وحى فرود آمده در شان او قرائت كرد:.
ورد اللّه الذین كفروا بغیظهم لم ینالوا خیرا و كفى اللّه المؤمنین القتال ,
((268)) .
خداوند مشركان را خشمگین برگرداند, در حالى كه به هیچ خیرى دست نیافتند و خداوندمؤمنان را از جنگیدن بى نیاز كرد.
نـزول ایـن آیـه در شـان امـیـرالـمـؤمنین به قدرى مشهور و مسلم بود كه بنا به نقل سیوطى در درالـمـنـثـور ابـن مسعود, صحابى بزرگ پیامبر و قارى قرآن این آیه را چنین مى خواند و كفى اللّه المؤمنین القتال بعلى
((269)) , یعنى خداوند با على , مؤمنان را از جنگیدن بى نیاز كرد.
پـیـوسـت ایـن كـلـمـه بـه آیـه قـرآن از سـوى ابـن مـسعود, نشان مى دهد كه نزول آیه در شان امیرالمؤمنین (ع )در نزد او مسلم بوده است .
خـیـبـر, یـكى دیگر از صحنه هاى حضور تعیین كننده على (ع ) بود, به این معنا كه بدون حضور او اسـلام در پـشت درهاى بسته خیبر متوقف مى شد و لشكر اسلام ناكام به مدینه باز مى گشت آنگاه مـعـلـوم نـبودیهود با اسلام و مسلمانان چه مى كرد دو روز متوالى لشكر اسلام از مقابل سپاه یهود شكست خورده به اردوگاه خود بازگشته بود.
پـیـامبر(ص ) در حضور همه سپاهیان فرمود: ((فردا پرچم جنگ را به دست كسى مى دهم كه خدا ورسول را دوست مى دارد و خدا و رسولش او را دوست مى دارند, مهاجمى كه هرگز فرار را تجربه نكرده است )) آن شب را همه اصحاب با این آرزو به سر بردند كه فردا پیامبر(ص ) احضارشان كند و پـرچم را به دستشان دهد ولى با طلوع خورشید رسول گرامى (ص ) على (ع ) را خواست گفتند: یا رسـول اللّه ! على درد چشم دارد فرمود: او را بیاورید على را آوردند حضرت آب دهان به چشمانش مـالـیـد و پـرچم را به دستش داد و راهى میدان كرد و آن فتح نمایان كه در تاریخ مشهور است به دست او انجام شد و مشكل حضور یهود در جزیرة العرب براى همیشه حل شد ((270)) .
آن روز سـپـر از دسـت حـضـرت افـتاد, یكى از درهاى قلعه را بر كند و تا پایان جنگ به مثابه سپر دردست داشت پس از جنگ سپاهیان آزمودند و دانستند كه براى حمل آن در, چهل نفر
((271)) و براى برگرداندن آن 8 نفر لازم بود ((272)) .
در حنین هنگامى كه همه لشكر گریختند, و رسول مكرم اسلام (ص ) را تنها گذاشتند, جز سه نفر كـسـى در مـیدان باقى نماند: عباس بن عبدالمطلب عموى پیامبر, ابوسفیان بن حارث پسر عموى پـیـامبر وامیرالمؤمنین على بن ابى طالب (ع ) و او بود كه شجاعانه در كنار پیامبر جنگید و از جان شریفش دفاع كرد, تا جنگ به نفع اسلام مغلوبه شد
((273)) .
پـیـش از آن نـیـز, در روز فـتح مكه , على (ع ) بود كه پا بر دوش پیامبر نهاده كعبه را از لوث وجود بت تطهیر نمود
((274)) .
و خلاصه آنكه على (ع ) جز در جنگ تبوك كه به دستور پیامبر در مدینه ماند, در تمام جنگهاحضور داشت
((275)) .
ابن عباس مى گوید: ((در تمام حملات , پرچم رسول خدا بر دوش على (ع ) بود))
((276)) .
و چنین بود كه وجود على (ع ) به عنوان تایید وجود شریف پیامبر گرامى اسلام (ص ) به شماررفت .
پیامبر اكرم (ص ) فرمود:.
لـمـا عـرج بـى رایـت عـلـى سـاق الـعـرش مكتوبا لا اله الا اللّه محمد رسول اللّه ایدته بعلى نصرته بعلی ,
((277)) .
آنـگـاه كـه مرا به معراج بردند, دیدم بر پایه عرش نوشته است : خدایى جز خداى یكتانیست محمد رسول خداست او را با على تایید كردم , او را با على یارى كردم .
ادامه دارد
پنج شنبه 4/7/1387 - 19:24
اخبار
خواص آب نارگیل برای درمان بیماری‌های كلیوی‌
نتایج تحقیقات جدید نشان می‌دهد، آب نارگیل با شستشوی كلیه و مجاری ادراری، بیماری كلیوی را درمان می‌كند.
محققان می‌گویند آب نارگیل علاوه بر خواص درمانی كه برای كلیه‌ها و مجاری ادراری دارد برای درمان آسم نیز مفید است. روغن نارگیل نیز لطیف‌كننده پوست و نرم‌كننده مو و ضدشوره سر است. روغن نارگیل همچنین به طور طبیعی به كاهش وزن انسان بدون آن كه مجبور شود از یك رژیم خاص غذایی پیروی كند، كمك می‌كند.
پنج شنبه 4/7/1387 - 19:22
دعا و زیارت
9ـ عَلِی بنُ إِبراهیمَ ، عَن أَبیهِ ؛ وَعَلِی بنِ مُحَمَّدریال القاسانِی ف جَمیعاً ، عَنِ القاسِمِ بنِ مُحَمَّدٍ ؛ عَن سُلَیمانَ بنِ داوِدَ ، عَن سُفیانَ بنِ عُیینَةَ ، عَنِ الزُّهَرِی قالَ : قالَ عَلِی بنُ الحُسَینِ عَلَیهِمَاالسَّلامُ : لَوماتَ مَن بَینَ المَشرِقِ و المَغرِبِ لَمَا استَوحَشتُ بَعدَأَن یکُونَ القُرآنُ مَعِی . وَکانَ (علیه السلام) إذاقَرَأَ « مالِکِ یومِ الدّینِ » یکَرِّرها حَتّی کادَ أَن یموُتَ .
9 ـ زهری گوید : حضرت علی بن الحسین علیهما السلام فرمود : اگر همه مردم که ما بین مشرق و مغرب هستند بمیرند من از تنهائی هراس نکنم پس از آنکه قرآن با من باشد ، و آنحضرت (علیه السلام) شیوه اش این بود که هر گاه « مالک یوم الدین » را میخواند آنقدر آنرا تکرار میکرد که نزدیک بود بمیرد .
پنج شنبه 4/7/1387 - 19:21
دعا و زیارت
 8ـ عَلِی بنُ إِبراهیمَ ، عَن صالِحِ بنِ السِندِی ، عَن جَعفَرِبنِ بَشیرٍ ، عَن سَعدریال الاِسکافِ قالَ : قالَ رسُولُ (صلی الله علیه و آله) : اُعطیتُ السُّوَرَ الطّوَلَ مَکانَ النَّوراةِ وَاُعطیتُ المِئینَ مَکانَ الانجیلِ وَاُعطیتُ المَثانِی مَکانَ الزّبُورِ وَفُضِّلتُ بِالمُفَصَّلِ ثَمانٌ وَسِتّوُنَ سِورَةً وَهُوَمُهَیمِنٌ عَلی سائِرِ الکتُتُبِ وَالتَّوراةُ لِموُسی وَالاِنجیلُ لِعیسی والزَّبوُرُ لِداوُدَ .
ـ سعد اسکاف از رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) حدیث کند که فرمود : بمن سوره های طولانی داده شده بجای تورات ، و سوره های صد آیه ای داده شدم بجای انجیل . و سوره های مثانی بمن داده شد بجای زبور ، و سوره های مفصل (یعنی آیه کوتاه) را که شصت و هشت سوره است افزون بمن دادند و این قرآن نگهبان و گواه است بر کتابهای دیگر و تورات از موسی )علیه السلام) است و انجیل از عیسی (علیه السلام) است و زبور از داود (علیه السلام( است .
پنج شنبه 4/7/1387 - 19:19
دعا و زیارت
ـ حُمَیدُبنُ زِیادٍ ؛ عَن الحَسَنِ بنِ مُحَمَّد ، عَن وُهَیبِ بنِ حَفصٍ ، عَن أَبی بَصیرٍ قالَ : سَمِعتُ أَباعَبدِاللهِ (علیه السلام) یقُولُ : إِنَّ القُرآنَ زاجرٌ وَ آمِرٌ : یأمُرُ بِالجَنَّةِ وَیزجُرُ عَنِ النّارِ .
ـ ابوبصیر گوید : شنیدم حضرت صادق (علیه السلام) میفرمود : همانا قرآن بازدارنده و فرمان دهنده است .

به بهشت فرمان دهد و از دوزخ باز دارد .

پنج شنبه 4/7/1387 - 19:18
دعا و زیارت

و رسولخدا (ص) فرموده است : قرآن راهنمای گمراهی است و بینائی از هر کوری است ، و سبب گذشت از لغزشها است ، و روشنی در هر تاریکی است ، و در پیشامدها ( و بدعتها ) پرتوی است فروزان و نگاهدارنده از هر هلاکتی است و ره جوئی در هر گمراهی است ، و بیان کننده هر فتنه و اشتباهی است ، و انسان را از دنیای (پست به سعادتهای) آخرت رساند ، و در آنست کمال دینی شما ، و هیچکس از قرآن رو گردان نشود جز بسوی دوزخ .

پنج شنبه 4/7/1387 - 19:16
دعا و زیارت
6 ـ أَبُوعَلِی الأًَشعَرِی ؛ عَن بَعضِ أَصحابِهِ ، عَن الخَشّابِ ، رَفَعَهُ قالَ : قالَ أَبُوعَبدِاللهِ (علیه السلام) : لاوَاللهِ لا یرجِعُ الأَمرُ وَالخِلافَةُ إِلی آلِ أَبی بَکرٍ وَعُمَرَ أَبَداً وَلا إِلی بَنی اُمیةَ أَبَداً وَلا فی وُلدِ طَلحَةَ وَالزُّبَیرِ أَبَداً وَ ذلِکَ أَنَّهُم نَبَذوُا القُرآنَ وَأَبطَلُوا السُّنَنَ وَعَطَّلُوا الأحکامَ ، وَقالَ رَسُولُ اللهِ (صلی الله علیه و آله و سلم) : القُرآنُ هُدی مِنَ الضَّلالَةِ وَتِبیانُ مِنَ العَمی وَاستقالَةٌ مِنَ العَثرَةِ وَنُورٌ مِنَ الظُّلمَةِ وَ ضِیاءٌ مِنَ الأحداثِ وَ عِصمَةٌ مِنَ الهَلَکَةِ وَرُشدٌ مِنَ الغَوایةِ وَبَیانٌ مینَ الفِتَنِ وَبَلاغٌ مِنَ الدُّنیا إِلَی الآخِرَةِ وَفیهِ کَماُ دینِکُم وَ ما عَدَلَ أَحَدٌ عَن القُرآنِ إلّا إِلَی النّارِ .
ـ امام صادق (علیه السلام) : نه بخدا سوگند این امر خلافت هرگز در دودمان ابوبکر و عمر باز نگردد ، و نه هرگز در بنی امیه ، و نه در فرزندان طلحه و زبیر باز آید ، برای آنکه اینان قرآن را به یک سو نهادند ، و سنتها را باطل کردند ، و احکام(الهی) را تعطیل کرده (و مهمل گذاردند) .
پنج شنبه 4/7/1387 - 19:14
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته