• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 1392
تعداد نظرات : 123
زمان آخرین مطلب : 6022روز قبل
دعا و زیارت

  و دليل بر اين، روايتى است كه سيّد بن طاووس در كتاب جمال الاسبوع آورده.
وى گويد: ابومحمد صيمرى حديث آورد، گفت: حديث كرد ما را ابوعبد اللَّه احمد بن عبد اللَّه بجلى به سندى كه به امامان‏عليهم السلام بالا برده كه فرمودند: هر كس ثواب نماز خود را براى رسول خدا و امير المؤمنين و اوصياى بعد از آن حضرت‏عليهم السلام قرار دهد، خداوند ثواب نمازش را آن‏قدر افزايش مى‏دهد كه از شمارش آن نَفَس قطع مى‏گردد و پيش از آن‏كه روحش از بدنش برآيد به او گفته مى‏شود: اى فلان! هديه تو به ما رسيد، پس امروز روز پاداش و تلافى كردن نيكى‏هاى تو است، دلت خوش و چشمت روشن باد به آنچه خداوند برايت مهيّا فرموده، و گوارايت باد آنچه را به آن رسيدى. راوى گويد: به امام‏عليه السلام عرض كردم چگونه نمازش را هديه نمايد و چه بگويد؟ فرمود: نيّت مى‏كند ثواب نمازش را براى رسول خداصلى الله عليه وآله... . (1)
مصنّف اين كتاب محمد تقى موسوى - عفى اللَّه تعالى عنه - مى‏گويد: مقتضاى اين حديث شريف، مستحب بودن هديه ثواب نمازها به طور مطلق - چه واجب و چه مستحب - به رسول خداصلى الله عليه وآله يا حضرت صاحب الدار (2) يا ساير ائمه اطهارعليهم السلام مى‏باشد و آنچه پس از اين كلام در سخنان امام‏عليه السلام آمده، گواه بر اين است
.

  1- جمال الاسبوع، 15
. 2- صاحب الدار از جمله القاب مولايمان حضرت مهدى عجل اللَّه تعالى فرجه مى‏باشد. (مؤلف).
سه شنبه 23/5/1386 - 15:22
دعا و زیارت

  و دليل بر اين، روايتى است كه سيّد بن طاووس در كتاب جمال الاسبوع آورده.
وى گويد: ابومحمد صيمرى حديث آورد، گفت: حديث كرد ما را ابوعبد اللَّه احمد بن عبد اللَّه بجلى به سندى كه به امامان‏عليهم السلام بالا برده كه فرمودند: هر كس ثواب نماز خود را براى رسول خدا و امير المؤمنين و اوصياى بعد از آن حضرت‏عليهم السلام قرار دهد، خداوند ثواب نمازش را آن‏قدر افزايش مى‏دهد كه از شمارش آن نَفَس قطع مى‏گردد و پيش از آن‏كه روحش از بدنش برآيد به او گفته مى‏شود: اى فلان! هديه تو به ما رسيد، پس امروز روز پاداش و تلافى كردن نيكى‏هاى تو است، دلت خوش و چشمت روشن باد به آنچه خداوند برايت مهيّا فرموده، و گوارايت باد آنچه را به آن رسيدى. راوى گويد: به امام‏عليه السلام عرض كردم چگونه نمازش را هديه نمايد و چه بگويد؟ فرمود: نيّت مى‏كند ثواب نمازش را براى رسول خداصلى الله عليه وآله... . (1)
مصنّف اين كتاب محمد تقى موسوى - عفى اللَّه تعالى عنه - مى‏گويد: مقتضاى اين حديث شريف، مستحب بودن هديه ثواب نمازها به طور مطلق - چه واجب و چه مستحب - به رسول خداصلى الله عليه وآله يا حضرت صاحب الدار (2) يا ساير ائمه اطهارعليهم السلام مى‏باشد و آنچه پس از اين كلام در سخنان امام‏عليه السلام آمده، گواه بر اين است
.

  1- جمال الاسبوع، 15
. 2- صاحب الدار از جمله القاب مولايمان حضرت مهدى عجل اللَّه تعالى فرجه مى‏باشد. (مؤلف).
سه شنبه 23/5/1386 - 15:21
دعا و زیارت
در توسل به حضرت رسول (ص) و ائمه معصومين (ع)، به وسيله نماز و هديه كردن نماز خود به آنان، ايام هفته را به هر امامى تقسيم كرده اند.
براى روز جمعه، هشت ركعت ذكركرده اند؟ چهار ركعت براى رسول خدا(ص) و چهار ركعت براى حضرت حجت (ع).
در روايتى آمده است: كسى كه ثواب نماز خود را چه فريضه، چه نافله براى رسول خدا و اميرالمؤمنين و اوصياى پس از او هديه كند، خداوند ثواب نمازش را دو برابر مى كند و هنگام جدايى روح از بدنش، او را به خاطر چنين هديه اى بشارت مى دهند.
بهتر آن است كه در اين نمازها، تسبيح ركوع و سجود را سه مرتبه بگويد وپس از آن بگويد:
و صلى الله على محمد و آله الطیبن الطاهرین و بعد از هر دو ركعت بگويد: اللهم انت السلام و منلک السلام و الیک یعود السلام حینا ربنا منک بالسلام اللهم ان هذه الركعات هدية منى الى فلان كن فلان و نام آن حجت را ببردكه هديه براى اوست صل على محمد و آل محمد وبلغه ایاها واعطنی افضل املى و رجائی فیك و فى رسولک صلواتك علیه و آله و فیه. آن گاه دعاكند، هر چه راكه خواست. (1)

  1- نجم الثاقب باب هفتم.

سه شنبه 23/5/1386 - 15:21
دعا و زیارت
امام شناس، بايد همه مراحل شكر را در مقابل ولى نعمت خويش به جا آورد. در مرحله اول، شكر قلبىِ نعمت امام (ع) يارى ايشان به قلب است.
انسان شاكر بايد بررسى كندكه چگونه مى تواند قلب ا مام خود را يارى كند .
مسلماً در اين مرحله، ابتدا معرفت صحيح ايشان به اسم و وصف و سپس محبت قلبى مطرح مى شودكه خود مرتبه والايى از يارى امام است.
در اين مرحله تهذيب نفس از رذائل اعتقادى و اخلا قى، جايگاه ويژه و منحصر به فرد دارد. هر چه قلب انسان از آلودگى گناهان پاك تر شود، معرفتش به آن امام عزيز بالاتر مى رود. در مرحله دوم، شكر زبانىِ اين نعمت كه برخاسته از معرفت و محبت قلبى است، مى تواند به وسيله يارىِ زبانى حضرت صورت پذيرد. ياد كردن ايشان به زبان، تبليغ دين و معرفى امام به زبان، از مصاديق يارى زبانىِ اين نعمت است .
در مرحله سوم، شكر عملى نعمت مطرح مى شود. بهره بردارى صحيح از نعمت امام وقتى صورت مى پذيردكه انسان با عمل خويش، در مسير بندگى پروردگار قرارگرفته و ديگران را نيز به اين مسير هدايت كند و بدين وسيله به يارى امام عصر(ع) بشتابد.
پاك نگه داشتن ههة اعضا و جوارح ازگناهانِ خاص خود، نقش اساسى در اين مرحله از شكرنعمت امام دارد. اگر انسان در هر سه مرحله قلبى، زبانى و عملى امامش را يارى كند، مى تواند اميدوار باشدكه از منتظران حقيقى مولا است. (1)

  1- آفتاب، وغربت سيد محمد بنى هاشمی ص 329.

سه شنبه 23/5/1386 - 15:20
دعا و زیارت
سلام دادن به حضرت در هر هفته وهر روز، وهر مكان وزمان كه ممكن باشد، به ويژه درايام واوقات و مكان هايى كه خصوصيت ویژه اى با آن حضرت دارند، مثل روز وشب جمعه، شب هاى قدر، نيمه شعبان ومكان هايى هم چون مسجد سهله، مسجدكوفه ومسجد جمكران، از وظايف مؤمنان منتظر است .
مردى از ا مام صادق (ع) سؤال كرد كه چگونه بر قائم (ع) سلام كنيم؟ فرمود: بگوييد: السلامُ علیك يا بقیة الله.
نيز در روايت است: وقتى حضرت مهدى (ع) ظهور مى كند، اين آيه را تلاوت مى كند:بقیة الله خیر لکم اِن كنتم مومِنین، (1) ، آنگاه مى فرمايد: أنا بقیة الله .
پس سلام نمى كند بر او سلام كننده اى، مگر آنكه مى گويد: السلام علیک يابقیة الله فی ارضه(2) سزاوار است كه مؤمن، حضرت مهدى (ع) را هر روززیارت كند واز آن غفلت نورزد و شايسته است زيارت وسلام به او، به وسيله زیارات و سلام هاى وارده از جانب اهل بيت (ع) باشدكه دركتب روايى آمده است .
مانند زيارت آل ياسين كه هر وقت مى توان آن را خواند و مطلع آن اين است: سلامٌ على آل يس . السلام علیك یا داعِی الله و . .. (3)
يا زيارت مخصوصه آن حضرت در روز جمعه كه مطلع آن چنين است: اسلامُ علیک يا حُجة الله في ارضهِ. (4)
امام باقر(ع) فرمود: هركس از شما قائم (ع) را درك كرد، هنگامى كه او را ديد بايد بگويد السلامُ علیکم يا اهل بیت الرحمة والنبوة ومعدن العلم وموضع رسالة (5) سلام بر شما اى خاندان رحمت و نبوت، سلام بر شما اى سر چشمه دانش وكانون رسالت.
از اين روايات استفاده مى شودكه به مردم اجازه داده نشده است كه حضرت مهدى (ع) را به هنگام زيارت و سلام، به نام مبارك يا كنيه اش ندا دهند و بگويند السلام علیک ايها المهدى و اين نشانگر تعظيم و تجليل بر مقام والاى اوست؟ (6) همانگونه كه خداوند در قرآن كريم مسلمانان را نهى فرمودكه پيامبر(ص) را به نام صدا بزنند: ...... لا تجعلوا دعاء الرسول بینكم، كه دعاء بضكم بعضا (7).

  1- سوره هود 86.
2- نجم الثاقب، باب دوم.
3- بحا رالانوا ر ج 053 ص 171 مفاتیح الجنان باب سوم، فصل دهم.
4- بحار الانوار، ج 102ص 215؟ مفاتیح الجنان، قبل از دعاى صباح وكميل.
5- بحارالانوارج 52 ص 331 ,غيبة طوسی، ص 282.
6- امام مهدى (ع) ازولادت تا ظهور سيد محمدكاظم قزوينى ص 653.
7- سوره نور63.

سه شنبه 23/5/1386 - 15:19
دعا و زیارت

  زيرا كه در اجتماع كردن تاثيرى هست كه در انفراد نيست.
هر چند كه نصرت كردن وظيفه همه افراد است، خداوند فرمود: وَاعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّه حَميعاً وَلا تَفَرَّقُوا؛ (1)
و همگى به ريسمان خداوند چنگ زنيد و پراكنده نشويد.
چون امام‏عليه السلام در تمام زمان‏ها رشته محكم خداوند در ميان بندگانش مى‏باشد، و دست يازيدن به او جز با پيروى و نصرت او حاصل نمى‏گردد، و اميرالمؤمنين‏عليه السلام در يكى از خطبه‏هايش فرموده: اى مردم اگر شما از نصرت حق از پاى نمى‏نشستيد، و از كنار زدن باطل سستى نمى‏كرديد، كسى كه مثل شما نيست بر شما طمع نمى‏نمود، و آنان كه بر شما نيرو يافتند قوت نمى‏گرفتند، ولى شما همچون گم گشتگى بنى‏اسرائيل راه را گم كرديد، و به جانم سوگند كه بعد از من گم‏گشتگى‏تان چند برابر خواهد شد، از جهت اين‏كه حق را پشت سر افكنديد.
و در توقيع رفيعى كه از سوى ناحيه مقدس به شيخ مفيدرحمهم الله صادر گشت آمده است: و اگر شيعيان ما - كه خداوند آنان را در اطاعتش يارى دهد - در وفاى پيمانى كه از ايشان گرفته شده يك دل و مصمّم باشند، نعمت لقاى ما از آنان به تأخير نمى‏افتد، و سعادت ديدار ما براى آنان با معرفت كامل و راستين نسبت به ما تعجيل گردد... (2) .

  1- سوره آل‏عمران، آيه 103.
2- بحارالانوار، 177/53
.

سه شنبه 23/5/1386 - 15:19
دعا و زیارت
  نايب فرستادن به منظور زيارت از سوى آن حضرت‏عليه السلام از وظايف مستحبّى مؤمنان است، و رجحان اين عمل - پس از ثبوت استحباب نيابت - ظاهر مى‏باشد، زيرا كه يارى نمودن بر نيكى و تقوى است، و مودّت نسبت به ذوى القُربى خاندان پيغمبرصلى الله عليه وآله و صِلِه امام‏عليه السلام مى‏باشد.
بلكه براى استحباب آن به تمام آنچه در حج و طواف و نايب گرفتن ديگرى كه حج و طواف نمايد گذشت، مى‏توان استدلال كرد و استناد جست
.
سه شنبه 23/5/1386 - 15:19
دعا و زیارت
  نايب فرستادن به منظور زيارت از سوى آن حضرت‏عليه السلام از وظايف مستحبّى مؤمنان است، و رجحان اين عمل - پس از ثبوت استحباب نيابت - ظاهر مى‏باشد، زيرا كه يارى نمودن بر نيكى و تقوى است، و مودّت نسبت به ذوى القُربى خاندان پيغمبرصلى الله عليه وآله و صِلِه امام‏عليه السلام مى‏باشد.
بلكه براى استحباب آن به تمام آنچه در حج و طواف و نايب گرفتن ديگرى كه حج و طواف نمايد گذشت، مى‏توان استدلال كرد و استناد جست
.
سه شنبه 23/5/1386 - 15:18
دعا و زیارت

  استغاثه به معناى فريادخواهى وفريادرسى خواستن است.
استغاثه به حضرت صاحب الزمان (ع)اين است كه انسان، دو ركعت نماز يا حمد و هر سوره كه می خواهد بگذارد، پس از آن رو به قبله زير آسمان بايستد و بگويد: سلام الله الکامل التام الشامل العام و صلوات الدائمة و برکاته...، سپس بخواهد، هر چه را که می خواهد براورده شود. بهتر آن است كه در ركعت اول نماز استغاثه، بعد از حمد سوره انا فتحنا بخواند و در ركعت دوم اذا جاء نصر الله. (1)
در استغاثه، استغاثه كننده، ولی خدا را به درگاه خداوند وسيله قرار می دهد ومی گويد: خدايا به جاه و منزلت ولیت، گره ازكار من بگشا.
اين نوع استغاثه در حقيقت استغاثه به خداوند است نه به شخص ديگرى. صورت دیگرى از استغاثه آن است كه استغاثه به خداوند است وبه همراه آن، استغاثه به ولی خدا است كه او را در برآمدن حاجت مورد نظر، دعاكند. هر دو نوع استغاثه، بدون اشكال و مورد تأييد همگان است. (2)

  1- مفاتيع الجنان باب اول فصل هفتم.
2- معاوف ومعاریف، ج 2، ص 151.
سه شنبه 23/5/1386 - 15:17
دعا و زیارت
زيرا كه هر كس آن حضرت را يارى نمايد در حقيقت خداى عز و جل را يارى نموده، خداى تعالى فرموده است: وَلَيَنْصُرَنَّ اللَّهُ مَنْ يَنْصُرُهُ إِنَّ اللَّهَ لَقَوِيٌّ عَزِيزٌ؛ (1)و به تحقيق كه خداوند يارى مى‏كند كسى كه او را يارى نمايد، همانا خداوند در منتهاى قدرت و توانايى است.
و نيز خداى عز و جل فرموده: إِنْ تَنْصُرُوا اللَّهَ يَنْصُرْكُمْ وَيُثَبِّتْ أَقْدامَكُمْ؛ (2) اگر خداوند را يارى كنيد، او شما را يارى مى‏كند و گام‏هاى‏تان را ثابت و استوار مى‏سازد
. و سخن در اين زمينه در سه مطلب بيان مى‏گردد؛
مطلب اوّل: بدون ترديد خداى قادر متعال هيچ گونه نيازى و احتياجى به يارى كسى ندارد، زيرا كه او واجب الوجود است، غنى بالذّات مى‏باشد و همه مخلوقات نيازمند به اويند، چنان‏كه خداوند - تعالى شأنه - فرموده: أَنْتُمُ الفُقَرآءُ إِلَى اللَّهِ وَاللَّهُ هُوَ الغَنِيُّ الحَمِيدُ؛ (3) شما همه به خداوند محتاج و فقيريد و خداوند خود غَنِى بالذّات و ستوده صفات است.
بنابراين منظور از يارى كردن خداوند - چنان‏كه مفسرين يادآور شده‏اند و اخبار بر آن دلالت دارند - عبارت است از يارى كردن دين خدا، و يارى كردن پيغمبر و ائمه اطهار و اولياى بزرگوارعليهم السلام، و به عبارت ديگر، هر آن‏كه در يارى كردنش رضاى خداى تعالى هست، يارىِ او در حقيقت يارى كردن خداوند مى‏باشد، و اين مطلب آن‏قدر روشن و واضح است كه ديگر احتياج به شاهد و برهانى بر آن نيست
. مطلب دوم: بدان كه منظور از يارى نمودن آن حضرت‏عليه السلام، اقدام كردن و همكارى نمودن در هر كارى است كه شخص بداند موردنظر و خواست آن بزرگوار است، و لذا چگونگى يارى كردن بر حسب زمان‏ها و احوال و مكان‏ها متفاوت مى‏شود، يارى كردن در زمان حضورش به گونه خاصى انجام مى‏گردد، و در زمان غيبتش نحوه ديگرى دارد، پس گاهى يارى كردن به وسيله تقيه انجام مى‏شود، و گاهى با دعوت به او است، و گاهى با جهاد كردن در ركاب او، و گاهى هم به دعا كردن براى تعجيل فَرَج و ظهورش، و گاهى با ذكر فضايل و صفات و دلايل و معجزات و نشانه‏هاى آن جناب، و گاهى با يارى كردن دوستان و محبّانش، و گاهى با تأليف و نشر كتاب‏ها انجام مى‏گردد، و گونه‏هاى ديگر يارى كردن كه بسيار است و بر صاحبان بينش پوشيده نيست
. مطلب سوم: در بيان چگونگى يارى كردن خداوند است نسبت به بندگانش كه آن را جزاى نصرت و يارى آن‏ها به اولياى خداى تعالى و دين و رسولان خود قرار داده است، بر اساس آنچه از روايات استفاده كرده‏ايم
. مى‏گوييم: ممكن است منظور از اين نصرت آن است كه خداى تعالى بنده‏اش را در آسانى و سختى، و گرفتارى و راحتى يارى فرمايد، به اين‏كه بنده را از امورى كه او را از رحمتش دور مى‏سازد محفوظ بدارد، از قبيل شرارت و تبختُر و سركشى و طغيان و صفات هلاك كننده ديگر كه هنگام رفاه و خوشى بر بندگان عارض مى‏شود، و مانند: بى‏تابى و جزع و كسالت و خودباختگى و امثال اين‏ها كه در موقع بلا و گرفتارى در بندگان پديد مى‏آيد.
امّا پيروزى بر دشمنان در اين دنياى فانى، تابع مصالح و حكمت‏هاى الهى است، و به حسب زمينه‏ها و زمان‏ها متفاوت مى‏گردد، پس گاهى دوستانش در دنيا غالب مى‏شوند، و گاهى مغلوب مى‏گردند، به خاطر حكمت‏ها و علّت‏هاى خاصى، كه بعضى از آن‏ها در اخبارى كه از امامان معصوم‏عليهم السلام روايت شده بيان گرديده‏اند، و آوردن آن اخبار با رعايت اختصار سازگار نيست. و اين‏كه خداوند فرموده است: وَيُثَبِّتْ أَقْدامَكُمْ؛ و گام‏هاى‏تان را استوار مى‏سازد.
ممكن است استوارى گام‏ها در آخرت بر صراط باشد، چنان‏كه ظاهر عطف به وسيله حروف، آن است كه معطوف عليه غير از معطوف مى‏باشد. احتمال ضعيفى هم هست كه عطف تفسيرى براى اوّلى باشد، كه معنى آن استوار كردن گام‏ها در دنيا و حفظ آن‏ها در موارد لغزش‏ها باشد، كه از افتادن به گرداب گناه و خلاف كارى محفوظ بمانند.
بدان كه در وجود مقدس حضرت ولى‏عصر - صلوات اللَّه عليه - امورى جمع گرديده كه هر كدام از آن‏ها موجب اهتمام ورزيدن در نصرت و يارى آن جناب است، زيرا كه يارى نمودن او يارى كردن مظلوم، و نصرت غريب، و يارى عالم، و كمك به ذى القربى، و نصرت ولىّ نعمت، و يارى نمودن واسطه نعمت، و نصرت كسى كه خداوند او را يارى مى‏كند و نصرت كريم و شريف و طريد و خونخواه و مهجور و... مى‏باشد، و امور ديگرى كه براى كسى كه دقت كند و با مولاى خود اُنس داشته باشد، روشن مى‏گردد، خداى تعالى ما را در هر گونه ناگوارى سپر بلاى حضرتش قرار دهد. عقل بهترين گواه بر اين مطلب است. و اگر بخواهيم شواهد نقلى را هم بياوريم مى‏بايست كتاب جداگانه‏اى بپردازيم.
چون سخن بدينجا رسيد تصميم گرفتم كه از خداى تعالى مشورت كنم و استخاره نمايم براى آوردن بعضى از اخبارى كه در اين باره از امامان بر حق‏عليهم السلام روايت گرديده، و شواهد اين مطلب است، پس قرآن شريف برگرفته و مصحب كريم را گشوده اين آيه شريفه را ديدم: وَلَيَنْصُرَنَّ اللَّهُ مَنْ يَنْصُرُهُ إِنَّ اللَّهَ لَقَوِيٌّ عَزِيزٌ . الَّذِينَ إِنْ مَكَّنّاهُمْ فِي الأَرْضِ أَقامُوا الصَّلاةَ وَآتُوا الزَّكاةَ وَأَمَرُوا بِالمَعْرُوفِ وَنَهَوْا عَنِ المُنْكَرِ وَللَّهِِ عاقِبَةُ الأُمُورِ؛ (4) و به درستى كه خداوند يارى خواهد كرد هر كس كه او را يارى كند همانا خداوند را منتهاى قدرت و توانايى است، آنان كه هرگاه ايشان را در زمين مكنت و حكومت دهيم، نماز را بر پاى داشته و زكات را به مستحقان مى‏رسانند و امر به معروف و نهى از منكر مى‏نمايند و عاقبت كارها با خدا است
.

  1- سوره حج، آيه 40.
2- سوره محمدصلى الله عليه وآله، آيه 7.
3- سوره فاطر، آيه 15.
4- سوره حج، آيه 40 و 41.

سه شنبه 23/5/1386 - 15:14
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته